Template fotr cancer articles
مراقبتهای اولیه از افراد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند
در ایالات متحده تقریباً 300000 نفر از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند، و بیشتر آنها تحت مراقبت پزشکان مراقبتهای اولیه قرار دارند. افراد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند با خطر درازمدت قابل ملاحظه حالت مرضی و مرگومیری قرار دارند که از برگشت (عود) بدخیمی اولیه فراتر میرود. عوارض جانبی دیرهنگام ممکن است به عملکرد اندامها آسیب وارد کند، بدن را از رشد و تکامل باز دارد، و عملکرد شناختی/عصبی را مختل نماید و بدخیمیهای ثانویه ایجاد کند. گروه سرطان شناسی رهنمودهای پیگیری درازمدت را برای برآورده نمودن نیاز این جمعیت افزایش یابنده بیماران به مراقبتهای سیستماتیک (منظم) و جامع تهیه نموده است. کاربرد مناسب این رهنمودها به پزشکان مراقبتهای اولیه امکان خواهد داد خطری را تشخیص دهند که هر یک از این بیماران را تهدید مینماید، در صورت لزوم غربالگری بیشتری را ارائه دهند، و عوارض جانبی دیرهنگام سرطان دوران کودکی را در مراحل اولیه بروز آنها شناسایی کنند. شرح کامل و دقیق سرطان شخص بیمار و درمانی که صورت گرفته است و بهصورت خلاصه درمان سرطان (Summary Of Cancer Treatment)عرضه میشود، شالوده مراقبت از فرد بالغی را تشکیل میدهد که از سرطان دوران کودکی نجات یافته است. خلاصه درمان سرطانی که کامل باشد به پزشک مراقبتهای اولیه امکان میدهد از رهنمودهای پیگیری درازمدت برای ایجاد برنامه مراقبت خاص هر فرد بیمار استفاده نماید. در این مقاله، عوارض جانبی دیرهنگام درمان سرطان دوران کودکی و انتقال بیماران از سرطان شناسان اطفال به پزشکان افراد بالغ بیمار بررسی میشود، و نحوهای که پزشکان مراقبتهای اولیه میتوانند از این ابزارها برای ارائه مراقبتهای مناسب به افراد بالغی استفاده نمایند که از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند توضیح داده میشود.
هر ساله در بیشتر از 120000نفر آمریکایی که کمتر از 20 سال سن دارند سرطان تشخیص داده میشود. درمان سرطان دوران کودکی اکنون آنقدر پیشرفت کرده است که 80 درصد از این افراد پنج سال پس از تشخیص اولیه بیماری زنده میمانند. این به معنی آن است که در ایالات متحده تقریباً 300000 وجود دارند که از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند، یا اینکه از هر 1000 نفر آمریکایی یک نفر از سرطان دوران کودکی نجات یافته است (که بیشتر این افراد بین 20 تا 34 سال سن دارند).
بیشتر افراد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند تحت مراقبت پزشکان مراقبتهای اولیه قرار دارند. امکان دارد این گروه از پزشکان با مسائل مزمنی که این بیماران با آنها مواجه هستند آشنا نباشند، و بنابراین شاید نتوانند مراقبت پیگیری درازمدت مناسب را ارائه دهند. مطالعه و بررسی (سوروی) زنان بالغی که با پرتودرمانی قفسه سینه از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند و، در نتیجه، با افزایش خطر سرطان پستان مواجه هستند، نشان داد که بیش از 60 درصد از آنهایی که 25 تا 40 سال سن دارند در فواصل زمانی مناسب از تست غربالگری برخوردار نمیشوند 6. همچنین، پزشکان ارائهدهنده مراقبتهای اولیه باید پایش سرطانهای ثانویه را در مورد افراد بالغی انجام دهند که از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند، عوارض جانبی دیرهنگام را شناسایی کنند، و نیازهای روانی اجتماعی این بیماران را برآورده سازند. برای آنکه نیاز این جمعیت افزایش یابنده بیمارانی که با بالا بودن خطر روبرو هستند به راهنماییهای بهتر برآورده شود، گروه سرطانشناسی کودکان رهنمودهای پیگیری درازمدت را تهیه نمودند. این رهنمودها، گرچه ثابت نشده نتایج بهتری را برای بیماران به همراه میآورند، نشانگر توصیههای کارشناسانهای هستند که به پزشکان مراقبتهای اولیه امکان میدهند خطری که هر یک از این افراد بالغ با آن مواجه است را تشخیص دهند، در صورت لزوم غربالگری بیشتری را عرضه نمایند، و عوارض جانبی دیرهنگام را در مراحل اولیه بروز آنها ردیابی کنند. در جدول 1، عوارض جانبی دیر هنگام رایج بر حسب اندام مبتلا بهصورت خلاصه ارائه شده است.
خطرات حالت مرضی درازمدت
افراد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند، علاوه بر عود بدخیمی اولیه خود، با افزایش خطر حالت مرضی درازمدت مواجه هستند. عوارض جانبی دیرهنگام بهعنوان بیماریهای حاد یا مزمنی تعریف میشوند که پنج سال، یا مدتی طولانیتر، پس از تشخیص سرطان اولیه ظاهر میشوند. امکان دارد این عوارض جانبی عملکرد اندام را مختل سازند، بدن را از رشد و تکامل بازدارند، به عملکرد شناختی/عصبی آسیب وارد کنند، و باعث ایجاد بدخیمیهای ثانویه شوند. عوامل خاصی وجود دارند که باعث میشوند فرد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجاتیافته است با افزایش خطر ایجاد حالت مرضی درازمدت روبرو شود. نقش پزشک مراقبتهای اولیه این است که غربالگری را به منظور شناسایی این عوامل خطر انجام دهد تا عوارض جانبی دیرهنگام خاصی را جلوگیری کند، تشخیص دهد، یا درمان نماید. برنامه مراقبت درازمدت از فرد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافته است باید براساس برنامهای باشد که مختص او و بر اساس خطرات عوارض جانبی دیرهنگام مختلفی باشد که او با آنها مواجه است.
جدول 1. اثرات دیرهنگام بالقوه مداخلات درمانی انتخابی بر سرطان دوران کودکی بر طبق سیستم اندام
درمان انجام شده
سیستم/ اندام |
شیمیدرمانی |
قسمتی از بدن که پرتودرمانی شده است |
جراحی |
اثر دیرهنگام بالقوه |
پوست |
- |
تمام بدن |
- |
خال دیسپلاستیک؛ سرطان پوست |
چشمی |
بوسولفان؛ کورتیکواستروئیدها |
جمجمهای؛ چشمخانهای/چشم؛ TBI |
جراحی سیستم عصبی |
آب مروارید( کاتاراکت)؛ هر نوع بیماری غیرالتهابی شبکیه (تنها دوزهای XRT برابر با یا بیشتر از 30 Gy)؛ فلج عصب چشمی (تنها جراحی سیستم عصبی) |
شنوایی |
سیسپلاتین، کاربوپلاتین (تنها با دوزهای تخریبکننده مغز استخوان) |
برابر با بیشتر از 30 Gy: جمجمهای، گوش/ زیر گیجگاهی، نازوفارنکس (مربوط به گلو و بینی) |
- |
از دست دادن حس شنوایی وابسته به اعصاب (Sensorineural)؛ از دست دادن حس شنوایی وابسته به انتقال (Conductive Hearing Loss) ( تنها XRT) |
دندانی |
هر نوع شیمیدرمانی پیش از رویش دندانهای دائمی |
سر و گردن شامل حفره دهانی یا غدد بزاقی (بهعنوان مثال، جمجمه، حلق دهانی، منتل یا Mantle، TBI) |
- |
تکامل غیرطبیعی دندان (رشد ناقص یا عدم پیدایش دندان/ریشه دندان، کوچک دندانی، دیسپلازی مینای دندان)؛ بیماری دور دندانی(اطراف دندان)؛ پوسیدگی یا کرم خوردگی دندان؛ نکروز استخوان در اثر زیاد قرار گرفتن در معرض تشعشع (دوزهای XRT برابر با یا بیشتر از 40 Gy) |
قلبی/عروقی |
داروهای آنتراسیکلین (بهعنوان مثال، دوکسوروبیسین، دائونوروبیسین) |
قفسه سینه (منتل یا Mantle، میان سینهای، مربوط به زیر بغل، کل ریه ) ؛ TBI |
- |
نوعی اختلال تحت حاد یا مزمن عضله قلب که اغلب با گرفتاری درون شامه و بعضی اوقات برون شامه قلب همراه است (Cardiomyopathy)؛ نارسائی احتقانی قلب؛ تغییر ریتم طبیعی ضربان قلب (آریتمی)؛ عملکرد بد یا ناقص بطن چپ بدون نشانهها و تظاهرات بالینی؛ تنها XRT : بیماری مربوط به دریچه کوچک، بیماری آترواسکلروتیک قلب، انفارکتوس قلبی، و پریکاردیت (التهاب برون شامه قلب)، فیبروز برون شامهای |
ریوی |
بلئومایسین؛ بوسولفان، کارموستین، لوموستین |
قفسه سینه (منتل یا Mantle، میان سینهای، کل ریه) ؛ TBI |
برداشتن ریه؛ برداشت یک لوب ریه (Lobectomy) |
فیبروز ریوی؛ پنومنی یا ذات الریه بینابینی یا Interstitial Pneumonitis؛ بیماری محدود کننده (Restrictive)/ انسدادی ریه؛ عمل غیرطبیعی یا ناقص ریه |
پستان |
|
قفسه سینه (منتل یا Mantle، میان سینهای، مربوط به زیر بغل، کل ریه ) ؛ TBI |
- |
هیپوپلازیبافت پستان؛ سرطان پستان (دوزهای XRT برابر با یا بیشتر از 20 Gy) |
معدی/ رودهای |
- |
شکمی، لگنی (دوزهای برابر با یا بیشتر از 30 Gy) |
برش جراحی دیواره شکم؛ جراحی لگن/ستون فقرات |
التهاب روده باریک و کولون (آنتروکولیت)؛ تنگی غیرطبیعی مجرای معدی/رودهای؛ چسبندگی غیرعادی اعضای مختلف به یکدیگر/ انسداد؛ بی اختیاری مدفوع؛ سرطان کولون (تنها XRT ؛ دوزهای برابر با یا بیشتر از 30 Gy ) |
کبد |
آنتی متابولیتها (مرکاپتوپورین، تیوگوانین، متوترکسات) |
شکمی ( دوزهای برابر با یا بیشتر از 30 Gy) |
|
عمل غیرطبیعی یا ناقص کبد؛ بیماری مسدودکننده سیاهرگ (VOD یا Veno – Occlusive Disease) ؛ فیبروز کبدی، سیروز؛ وجود سنگ در کیسه صفرا |
کلیوی |
سیسپلاتین؛ کاربوپلاتین؛ ایفوسفامید؛ متوترکسات |
شکمی ( شامل کلیه)
|
برداشت یک کلیه (کلیه برداری) |
مسمویت مربوط به گلومرول؛ عمل غیرطبیعی یا ناقص توبولار (Tubular)؛ نارسایی کلیه؛ پرفشاری خون |
مثانه |
سیکلوفسفامید؛ ایفوسفامید |
لگنی ( شامل مثانه)؛ مربوط به ناحیه کمر – مربوط به استخوان خاجی ستون فقرات |
جراحی ستون فقرات، قطع و برداشتن مثانه (کامل یا ناکامل) |
سیستیت یا التهاب مثانه وابسته به یا ناشی از خونریزی؛ فیبروز مثانه؛ عمل غیرطبیعی یا ناقص تخلیه مواد زائد به خصوص ادرار؛ تشکیل بافت عصبی در مثانه (Neurogenic Bladder) ؛ بدخیمی مثانه (سیکلوفسفامید،،XRT) |
جنسی/تولیدمثلی
مردان
زنان
|
عوامل آلکیله کننده (بهعنوان مثال، بوسولفان، کارموستین، لوموستین، سیکلوفسفامید، مکلورتامین، ملفالان، پروکاربازین)
عوامل آلکیله کننده (بهعنوان مثال،بوسولفان، کارموستین، لوموستین، سیکلوفسفامید، مکلورتامین، ملفالان، پروکاربازین)
|
هیپوتالاموس / غده هیپوفیز؛ بیضه؛ لگن، TBI
هیپوتالاموس / غده هیپوفیز؛ لگن؛ تخمدان؛ مربوط به ناحیه کمر – مربوط به استخوان خاجی ستون فقرات
|
جراحی لگن/ستون فقرات؛ برش و برداشت بیضه (بیضه برداری)
برش و برداشت یک تخمدان
|
تأخیر در بلوغ یا توقف آن؛ کاهش فعالیت بیضه؛ عقیمی، اختلال نعوظی /انزالی
تأخیر در بلوغ یا توقف آن؛ یائسگی زودرس؛ عقیمی؛ نارسایی عروقی رحم (تنها XRT )؛ فیبروز/تنگی مهبل (تنها XRT)
|
غدد درون ریز/ متابولیک (سوخت و سازی) |
- |
هیپوتالاموس / غده هیپوفیز؛ گردن (تیروئید)
|
تیروئیدبرداری |
کمبود هورمون رشدی؛ بلوغ زودرس؛ کم کاری تیروئید؛ ندول یا گرهک/سرطان تیروئید؛ دوزهای XRT برابر با یا بیشتر از 40 Gy: هیپرپرولاکتینمی (Hyperprolactinemia)، کمبود گونادوتروپین، و پرکاری تیروئید (حالت مرضی که در نتیجه ازدیاد ترشح غده تیروئید ایجاد میشود |
عضلانی – اسکلتی |
کورتیکو
استروئید ها؛ متوترکسات
-
-
|
تمام بدن (All Fields) |
قطع و برداشتن اندام؛ محفوظ ماندن دست یا پا |
استئوپنی (Osteopenia) / پوکی استخوان یا استئوپوروز
کاهش / غیریکنواختی رشد؛ کاهش عملکرد/تحرک؛ هیپوپلازی؛ فیبروز؛ شکستگی ناشی از تشعشع (دوزهای برابر با یا بیشتر از 40 Gy)؛ اسکولیوز (خمیدگی طرفی ستون مهرهها)/گوژپشتی (تنها تنه)؛ نئوپاسم خوشخیم یا بدخیم ثانویه
کاهش/ غیریکنواختی رشد؛ کاهش عملکرد/تحرک
|
شناختی عصبی |
متوترکسات (اینتراتکال یا داخل فضای نخاعی یا تزریق داخل وریدی با دوزبرابر با یا بیشتر از 1000 میلیگرم در متر مربع)؛ سیتارابین (دوز داخل وریدی برابر با یا بیشتر از 1000 میلی گرم در متر مربع) |
جمجمهای؛ گوش / زیر گیجگاهی؛ TBI
|
جراحی سیستم عصبی |
نقصهای شناختی عصبی (نقص عملکرد یا Executive Function، توجه، حافظه، سرعت پردازش، یکپارچگی حرکتهای چشمی یا Visual Motor Integration)؛ نقص در یادگیری؛ پایین آمدن بهره هوشی |
سیستم اعصاب مرکزی |
متوترکسات؛ سیتارابین (اینتراتکال یا داخل فضای نخاعی یا تزریق داخل وریدی با دوز برابر با یا بیشتر از 1000 میلیگرم در متر مربع) |
دوزهای برابر با یا بیشتر از 18 Gy: جمجمه، چشمخانه / چشم، گوش / زیر گیجگاهی، نازوفارنکس (گلو و بینی) |
جراحی سیستم عصبی |
بیماری ماده سفید مغز (حالت سفتی و اسپاسمی، آتاکسی یا ناهماهنگی و بینظمی در حرکت عضلات، اختلال تکلم، اختلال بلع، سستی و ناتوانی یکطرفه، تشنج (Seizure) ]شیمی درمانی و [XRT؛ نقص حرکتی و حسی؛ عوارض مخ و عروق یا Cerebrovascular (سکته مغزی، مویا مویا یا Moya Moya، انسداد درمخ یا Occlusive Cerebral؛ بیماری عروق یا Vasculopathy ] XRT و جراحی؛ تومور مغذی (دوزهای مختلف XRT) |
سیستم اعصاب محیطی |
آلکالوییدهای گیاهی ( وین کریستین، وینبلاستین)؛ سیسپلاتین، کاربوپلاتین |
- |
جراحی ستون فقرات |
بیماری اعصاب محیطی حسی یا حرکتی |
ایمنی |
- |
شکم، یک چهارم بالایی سمت چپ، طحال (دوز برابر یا یا بیشتر از 40 Gy) |
طحال برداری |
عفونت تهدیدکننده حیات مرتبط با فقدان کارکردی یا تشریحی طحال (توضیح: امکان دارد فقدان کارکردی طحال ناشی از بیماری مزمن و فعال میزبان علیه پیوند پس از پیوند خونسازسلول بنیادی یا Hematopoietic Stem Cell Transplant هم باشد) |
روانی اجتماعی |
هر نوع شیمیدرمانی |
هر نوع پرتودرمانی |
هر نوع جراحی |
کنارهگیری از اجتماع؛ مشکلات آموزشی؛ افسردگی؛ اضطراب؛ استرس پس از آسیب یا ضربه یا Posttraumatic Stress |
XRT= پرتودرمانی؛ TBI= پرتودرمانی کل بدن |
سرطان و عوامل درمان
در 30 سال گذشته، کاربرد فشرده و ترکیبی شیمیدرمانی، فرآوردهها و سرم خونی، پرتودرمانی، پیوند سلول خونساز، و جراحی برای درمان سرطان منظور شده است. با وجود تلاشهایی که برای کمینه کردن عوارض جانبی صورت گرفته است، نجات یافتگان از سرطان با خطر بروز عوارض جانبی دیرهنگام درمانهایی مواجه هستند که در آغاز درمان در مورد آنها بهکار گرفته شد. پزشکان مراقبتهای اولیه افراد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند باید از نوع و دوز تجمعی شیمیدرمانی و پرتودرمانی که در مورد این افراد اسفاده شده است مطلع شوند، زیرا با بیشتر شدن دوز مصرفی این دو نوع درمان خطر افزایش یابنده ایجاد حالت مرضی درازمدت برای بیماران به وجود میآید.
حالتهای مرضی خاص مرتبط با شیمیدرمانی به عواملی بستگی دارد که برای درمان به کار میروند. ممکن است عوامل آلکیله کننده باعث کاهش فعالیت بیضه یا تخمدان و عقیمی، لوسمی میلوئید حاد، و فیبروز ریوی شود. عواملی که شامل فلزات (بهعنوان مثال، پلاتین) هستند، امکان دارد باعث عمل غیرطبیعی یا ناقص ریهها، خاصیت مسمومکنندگی برای اعضای شنوایی، و دیس لیپیدمی ( Dyslipidemia )، و آسیب دیدن اعصاب محیطی شوند. ضایعات یا اثرات ( Sequelae ) درازمدت پرتودرمانی ناشی از پرتودرمانی تحت تأثیر دوز تجمعی و قسمتی از بدن که درمان میشود قرار میگیرد. بهعنوان مثال، کاربرد پرتودرمانی شکم برای درمان سرطان بیضه، خطر ایجاد سرطانهای معده، لوزالمعده، کولون، کلیه، و مثانه را در شخص بیماری افزایش میدهد که از بیماری سرطان بیضه نجات مییابد. پرتودرمانی هر قسمت از بدن شخص بیمار امکان دارد در او نسبت به سرطانهای پوست و دیگر بدخیمیهای ثانویه، صدمات عروقی، عمل غیرطبیعی یا ناقص خاصی در اندامهای بدن و تضعیف رشد، پذیرشی خاص ایجاد نماید. ممکن است ترکیب شیمیدرمانی و پرتودرمانی خطری ایجاد کند که از خطر مربوط به کاربرد یکی از این دو نوع درمان بیشتر باشد.
پزشک مراقبتهای اولیه باید از دیگر درمانهای سرطان، و از اثرات درازمدت آنها که از دامنهای به همین اندازه گسترده برخوردارند، مطلع باشد. امکان دارد پیوند سلول خون ساز شخص بیمار را در معرض خطر استئونکروز (نکروز استخوان)، لوسمی، و مسمویت کبدی قرار دهد. ممکن است بیماری مزمن میزبان علیه پیوند باعث ایجاد گزروفتالمی (کونژنکتیویت همراه با آتروفی و بدون ریزش مایع)، گزروستومی (خشکی دهان ناشی از فقدان ترشح طبیعی)، نقص ایمنی مزمن ( Chronic Immune Deficiency )، و یا فقدان کارکردی طحال ( Functional Asplenia ) شود. امکان دارد جراحی، حتی جراحی که آن را برای درمان انجام میدهند ( Curative Surgery )، صدماتی علاوه بر اثر زخم بجا گذارد
بهعنوان مثال، ممکن است بیمارانی که تحت عمل جراحی قرار میگیرند و اندام یا عضوی از بدن آنها قطع و برداشته میشود به درد خیالی باقیمانده ( Residual Phantom Pain )، محدودیتهای عملکردی، و درد نوروپاتی (درد سیستم عصبی) دچار شوند. امکان دارد جراحی لگن و دستگاه تناسلی – ادراری باعث بیاختیاری مدفوع یا ادرار، کاهش فعالیت بیضه یا تخمدان، و عمل غیرطبیعی یا ناقص جنسی شود. ممکن است بیمارانی که تحت عمل جراحی سیستم عصبی قرار گرفتهاند در آینده در معرض خطر تشنج ( Seizure )، نقص حرکتی و حسی، و آسیب عصبی شناختی قرار گیرند. حتی امکان دارد طول مدت درمان بیمار سرطانی که از این بیماری نجات یافته است خطر بیشتری به همراه داشته باشد. بهعنوان مثال، در بیمارانی که پیش از غربالگری عادیدهنده ( Routine Donor Screening ) فرآوردههای خونی دریافت میکنند، خطر ابتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی و هپاتیت B یا C افزایش مییابد.
عوامل مربوط به بیمار
علاوه بر بیماری سرطان دوران کودکی شخص بیمار بالغ، و درمانی که برای معالجه آن صورت گرفته بود، چند عامل خطر مرتبط با شخص بیمار در ارتباط با حالت مرضی او در آینده وجود دارد، از جمله ژنتیک، نژاد، جنسیت، سن در زمان تشخیص بیماری، و رفتارهای مربوط به سبک زندگی. ژنتیک، از جمله جهش شناخته شده مرتبط با سرطان (بهعنوان مثال، جهش در ژن TP53 ) یا سابقه وجود سرطان در خانواده، امکان دارد بیماری که از پیش در معرض درمانهای سرطانزا قرار گرفته است را با افزایش خطر ایجاد بدخیمیهای ثانویه مواجه سازد. در مورد نوعی خاص از درمان سرطان، ممکن است نژاد شخص بیمار او را با افزایش خطر روبرو سازد؛ در بین تمام بیماران سرطانی که با مصرف آنتراسیکلینها نجات یافتهاند، خطر ایجاد مسمومیتهای قلبی ( Cardiac Toxicity ) در بیماران سیاهپوست از همه بیشتر است. جنسیت نیز برای افراد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند خطرات ذاتی به همراه دارد. در زنان، نرخ بروز عوارض جانبی، بهویژه در زمینههای آسیب عملکردی، محدودیتهایی که در انجام فعالیتها ایجاد میشود، و اضطراب، معمولاً بیشتر از مردان است.
ممکن است سن بیمار در زمان درمان سرطان اولیه بر خطر ایجاد عوارض جانبی در آینده تأثیر گذارد. احتمال تشکیل استئوپوروز (پوکی استخوان) در بیماران نابالغی که تحت پرتودرمانی کل بدن قرار میگیرند بیشتر از بیمارانی است که در زمان درمان افرادی بالغ بودند. احتمال چاق شدن زنان بالغی که از لوسمی دوران کودکی نجات یافتهاند و بیماری آنها پیش از سن چهارسالگی تشخیص داده شده بود سه برابر احتمال چاق شدن زنان شاهد همسن آنها میباشد که به لوسمی دوران کودکی مبتلا نبودند، در حالی که در دخترانی که پس از سن چهار سالگی بیماری لوسمی دوران کودکی در آنها تشخیص داده شده بود نسبت احتمال چاق شدن کمتر از دو برابر زنان شاهد همسن آنهاست که در آن سن به این بیماری مبتلا نبودند. برعکس، در بیمارانی که پس از سن ده سالگی با استفاده از کورتیکواستروئیدها درمان شدند، خطر ایجاد پوکی استخوان بیشتر است.
گزینههای مربوط به سبک زندگی تنها عوامل خطر تعدیلپذیر مرتبط با عوارض جانبی میباشند. با توجه به افزایش خطر بیماری قلبی عروقی و سندروم متابولیک در بین افراد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند، پزشک مراقبتهای اولیه باید آنها را تشویق نماید رفتارهای بهداشتی مناسب انتخاب نمایند، تمرینات بدنی انجام دهند، و کشیدن سیگار را ترک کنند. یک مثال دیگر بیمارانی هستند که سیگار میکشند و سرطان دوران کودکی آنها با استفاده از سیکلوفسفامید درمان شده بود. در این بیماران، خطر ایجاد سرطان مثانه و دیگر بیماریهای مجاری ادرار بیشتر از افراد غیر سیگاری است.
انتقال (گذار)
شالوده مراقبت از فرد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافته است، شرح کامل و دقیق سرطان او و درمانی است که در مورد او صورت گرفته است. در حالت آرمانی، این اطلاعات بهطور منظم در طول گذار ثبت میشوند، که گذار فرآیند انتقال از بیمار مبتلا به سرطان دوران کودکی به فرد بالغی است که از سرطان دوران کودکی نجات یافته است. این فرآیند تنها انتقال دادن فرد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافته است از سرطان شناس به پزشک مراقبتهای اولیه نمیباشد، بلکه جابجایی تمام نگرانیهای پزشکی و روانی اجتماعی او را در بر میگیرد.
در بیانیه اتفاق نظر پزشکان خانواده، پزشکان اطفال، و کانون پزشکان ایالات متحده اعلام شده است که انتقال باید به یک سیستم مراقبتهای بهداشتی صورت گیرد که "متمرکز بر خانواده، مستمر، جامع، هماهنگ، دلسوز، و از نظر فرهنگی صلاحیت دار است" و " به همان اندازه پیشرفته و برخوردار از پیچدیگی فنی میباشد". نکته ضروری برای موفق بودن انتقال، همکاری بین سرطانشناس و پزشک مراقبتهای اولیه میباشد، بهعنوان مثال از مدلی استفاده شود که در آن این دو نفر بهطور مشترک از بیمار مراقبت مینمایند. پس از خاتمه یافتن درمان، یک برنامه مراقبت از بیمار نجات یافته از سرطان دوران کودکی با همکاری سرطان شناس معالج او، یا توسط این سرطان شناس معالج، تهیه میشود که این برنامه به پزشک مراقبتهای اولیه امکان میدهد مراقبتهای پزشکی و روانی اجتماعی را هدایت نماید و در عین حال با سرطان شناس معالج تماس صریح و صادقانه و مستمری برقرار نماید.
نتقال باید فرآیندی آگاهانه و سنجیده و منظم (سیستماتیک) و شامل یک خلاصه درمان سرطان ( Summary Of Cancer Treatment ) کامل باشد (جدول 2) . در حالت آرمانی، این خلاصه درمان سرطان با همکاری سرطان شناس اطفالی تهیه میشود که معالج شخص بیمار بوده است. سوابق بیشتر (شامل بیماریهای همزمان مربوطه)، بررسی سیستمها و سابقه خانوادگی، و ارزیابیها و غربالگری متعاقب آنها به تهیه برنامهای برای مراقبت از بیمار کمک میکند که مختص سرطان او تهیه میشود. در دوران بزرگسالی، و احتمالاً سالها پس از خاتمه درمان، برخی از بیماران بدون در دست داشتن چنین خلاصهای به پزشک مراقبتهای اولیه مراجعه میکنند. در این موارد، تمام تلاشهای ممکن باید صورت گیرد تا اینکه تا حد امکان سوابق مربوط به سرطان شخص بیمار و درمان آن بهدست آید تا برنامه مناسب مراقبت درازمدت تهیه شود
جدول 2. خلاصه درمان سرطان
جمعیتشناسی: نام، جنسیت، تاریخ تولد |
تشخیص سرطان: تاریخ تشخیص، تاریخ خاتمه درمان |
شیمیدرمانی: نام دارو، دوز تجمعی، نحوه مصرف دارو (Route Of Administration) |
پرتودرمانی: سن در زمان مصرف اولین دوز، کل دوز مصرفی |
پیوند سلول خونساز: سابقه بیماری میزبان علیه پیوند وجود دارد؟ |
جراحی: رویه به کار گرفته شده، محل انجام جراحی در بدن |
درمانهای دیگر (بهعنوان مثال، درمان با ید رادیواکتیو، درمان سیستمیک با متا یدو بنزیل گوانیدین یا Metaiodobenzylguanidine، ایمن درمانی زیستی یا Bioimmunotherapy |
سناریوی موردی
فرض کنیم یک زن بیمار 22 ساله برای اولین بار به مطب پزشک مراقبتهای اولیه مراجعه میکند و این پزشک از بررسی سابقه او متوجه میشود که در سن ده سالگی این بیمار تشخیص داده بودند که او به بیماری هوچکین مبتلا میباشد. این بیمار درباره این سرطان، یا درمانی که صورت گرفته بود، اطلاعات بسیار اندکی در اختیار دارد غیر از اینکه تنها تحت پرتودرمانی قرار گرفته بود و پس از این درمان تشخیص داده بودند که بیماری او معالجه شده است. بیمار از سن 15 سالگی به بعد دیگر سرطان شناس معالج خود را ندیده و هیچ مراقبت پیگیرانهای در مورد او صورت نگرفته است.
اه حل برای سناریوی موردی
پزشک توانسته است سوابقی بهدست آورد که نشان میدهند بیمار به لنفوم هوچکین مرحله چهارم محدود به ناحیه سمت راست بالای ترقوهای مبتلا بود و برای پرتودرمانی گردن و قفسه سینه (مینی منتل یا Mini - Mantle) او از دوز کل 35 Gy استفاده کرده بودند. تومور او بهطور کامل رفع شده و در سن 15 سالگی (که برای آخرین بار به سرطان شناس دوران کودکی معالج خود مراجعه کرده بود) مشخص شد سلامت کامل خود را بازیافته است. پزشک، با استفاده از رهنمودهای مربوط به پیگیری درازمدت گروه سرطان شناسان کودکان، تشخیص میدهد که این بیمار با تداوم خطر گزروستومی، ندول یا گرهک تیروئیدی، سرطان تیروئید، بیماریهای متنوع و مزمن ریوی، و تنگی غیرطبیعی مری روبرو میباشد، و تصمیم میگیرد که لازم است، علاوه بر مراجعات منظم بیمار به پزشک، هرساله تست عملکرد تیروئید در مورد او انجام شود. چون تاکنون تست عملکرد ریه در مورد این بیمار صورت نگرفته است، پزشک دستور میدهد معاینه مبنا (Baseline Examination) انجام شود و بیمار را از افزایش یافتن خطر سرطان پستان مطلع میسازد و، بر اساس رهنمود مربوطه، برنامهریزی میکند که از این پس هر ساله تست ماموگرافی و Breast Magnetic Resonance Imaging (ام.آر.آای پستان) انجام شود.
SORT: توصیههای مهم مربوط به مراقبت از افراد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند
ملاحظات بالینی |
رتبه بندی شواهد |
منابع |
پزشکان مراقبتهای اولیه، علاوه بر ارائه نمودن منظم مراقبتهای پزشکی برای افراد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند، باید پایش سرطانهای ثانویه را انجام دهند، عوارض جانبی درازمدت درمان را شناسایی نمایند، و نیازهای روانی اجتماعی این بیماران را برآورده سازند. |
C |
7.3 |
برنامه درازمدت مرافبت از فرد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافته است باید مختص بیمار مربوطه و بر اساس خطرات مربوط به عوارض جانبی درازمدت مختلفی باشد که بیمار با آنها مواجه است. |
C |
7.3 |
انتقال افراد بالغی که از سرطان دوران کودکی نجات یافتهاند به بیماران بالغ پزشکان مراقبتهای اولیه باید فرآیندی آگاهانه و منظم یا سیتماتیک باشد که شامل تهیه خلاصه درمان سرطان کاملی است |
C |
16.15 |
A = شواهد سازگارو با کیفیت بالای مبتنی بر بیمار؛ B = شواهد ناسازگار یا با کیفیت پایین مبتنی بر بیمار؛ C= اتفاق نظر، شواهد مبتنی بر بیماری، روشهای معمول، نظرات کارشناسان، یا گزارش موارد. اطلاعات مربوط به سیستم رتبه بندی شواهد SORT در اینترنت در دسترس است. |