سرطان معده: تشخیص و گزینههای درمان
گرچه کل موارد بروز سرطان معده بهطور پیوسته در ایالات متحده کمتر شده است، برآورد میشود بیش از 12000 در سال 2003 جان خود را در اثر ابتلا به این بیماری از دست خواهند داد. موارد بروز سرطان معده دور از مرکز معده (Distal Stomach Cancer) به شدت کاهش یافته است، اما موارد گزارش شده از کارسینومهای نزدیک به مرکز معده (Proximal Gastric Cancer)، از جمله موارد وجود تومور در محل اتصال معده و مری، بیشتر شده است. تشخیص زودهنگام سرطان معده مشکل میباشد، زیرا بیشتر بیماران مبتلا به آن در مراحل اولیه بیماری علائمی نشان نمیدهند. کاهش وزن و درد شکم اغلب نشانههای مراحل آخر پیشرفت تومور هستند. التهاب معده آتروفیک مزمن، آلودگی بهHeliobacter Pylori، کشیدن سیگار، مصرف نوشابههای الکلی، و چند عامل غذایی را به افزایش خطر سرطان معده ربط دادهاند. روش ترجیحی برای ارزیابی بیمارانی که مشکوک به ابتلا به سرطان معده هستند استفاده از آندوسکوپی مری – معده - دوازدهه (Esophagogastroduodenoscopy) است. مرحلهبندی دقیق حمله بیماری به دیواره معده و سرطانی شدن غدد لنفاوی در تعیین پیشآگهی بیماری و درمان مناسب مهم میباشند. در مرحلهبندی تومور، امکان دارد از سونوگرافی آندوسکوپیک همراه با سی.تی.اسکن و تشریح غدد لنفاوی با عمل جراحی مؤثر (Operative Lymph Node Dissection) استفاده شود. اگر درمان تنها با عمل جراحی صورت گیرد، با بالا بودن نرخ عدم موفقیت همراه خواهد بود. اگر تنها از شیمیدرمانی یا پرتودرمانی بهعنوان روش درمان استفاده شود، نرخ بقای بیماران افزایش نمییابد، اما در مواردی که این دو روش با هم ادغام شدهاند نتایج تا حدی نویدبخش بهدست آمده است. پیشگیری اولیه یا Primary Prevention، از طریق کنترل نمودن عوامل خطر تعدیل شدنی و افزایش پایش افرادی که با بالا بودن خطر این بیماری مواجه هستند، در کاهش دادن حالت مرضی و مرگومیر اهمیت دارد.
کل موارد بروز سرطان معده در 50 سال گذشته در ایالات متحده به سرعت کاهش یافته و اینک سرطان معده سیزدهمین عامل مرگومیر ناشی از سرطان در این کشور است. برآورد شده است در سال 2003 تعداد 12100 نفر جان خود را در اثر ابتلا به این بیماری از دست خواهند داد. اما در کشورهای در حال توسعه تعداد موارد بروز سرطان معده بسیار بیشتر است و، از نظر نرخ مرگومیر، این بیماری پس از سرطان ریه در رتبه دوم قرار دارد.
بیمار مبتلا به سرطان معده معمولاً مرد است (نسبت مردان به زنانی که دچار این بیماری میباشند 1.7 به 1 است) و 40 تا 70 سال سن دارد (با میانگین سنی 65 سال). احتمال دچار بودن سرخپوستان آمریکایی، آمریکاییان لاتین تبار، بهویژه آمریکاییانی که دارای تبار کوبایی، مکزیکی، یا پرتوریکویی هستند، و سیاهپوستان، به کارسینوم معدی دو برابر سفیدپوستان است.
نود و پنج درصد تمام تومورهای بدخیم معده از نوع آدنوکارسینوم هستند و پنج درصد باقیمانده شامل لنفوم، تومورهای استرومایی، و دیگر تومورهای کمیاب میباشند. کاهش کلی موارد بروز کارسینوم معده با تومورهای معدی دور از مرکز معده ارتباط دارد که در اثر آلوده شدن به Heliobacter Pylori ایجاد میشود. در واقع، در سالهای اخیر موارد بروز تومور معدی نزدیک به مرکز معده افزایش یافته است. این روند را به افزایش موارد بروز مری بارت (Barrett’s Esophagus) و به همبستگی مستقیم آن با تشکیل آدنوکارسینوم مری نسبت دادهاند. در این بررسی، درباره تشخیص و درمان و نتایج مربوط به بقا در بیماران مبتلا به آدنوکارسینوم معده بحث میشود.
سببشناسی (اتیولوژی)
تعداد زیادی عوامل خطر را به ایجاد سرطان معده ربط دادهاند، و بیماریزایی این سرطان به احتمال قریب به یقین دارای چند عامل است (جدول 1). ناهنجاریهای ژنتیکی (مانند آنیوپلوئیدی یا کژلادی DNA)، تکثیر یا افزایش ژن توموری یا آنکوژن، و از دست دادن آللیک یا Allelic Loss ژنهای سرکوبکننده تومور)، با وجود آنکه مهم هستند، به اندازه کافی روشن نشدهاند تا بتوان توالی پیشرفت بیماری به کارسینوم معدی را مشخص نمود. یکی از فرضهای تکامل یافتن این بیماری دربرگیرنده توالی تغییرات بافتشناسی است که با التهاب معده آتروفیک آغاز میگردد، پیشرفت میکند و به مرحله متاپلازی مخاطی میرسد، و در نهایت به بدخیمی منجر میشود.
سندرومهای خاص ژنتیکی یا خانوادگی، تشکیل کلنیهای H.Pylori در معده، و شرایطی که به دیسپلازی معدی منجر میشوند بهعنوان عوامل خطر قطعی ایجاد سرطان معده گزارش شدهاند. مصرف دخانیات، عوامل خطر غذایی (یعنی بالا بودن میزان مصرف غذاهای نمک زده، دودی شده، یا در سرکه / آب نمک خوابانده شده و مصرف ناکافی سبزی و میوه)، و مصرف مشروبات الکلی نیز بهعنوان عوامل ایجاد این بیماری ذکر شدهاند. امکان دارد بالا بودن مصرف ویتامین C اثر محافظتکننده داشته باشد. شواهد سطح B، مطالعه مورد – شاهدی [
جدول 1. عوامل خطر سرطان معده
|
قطعی – توصیه میشود پایش صورت گیرد
پولیپوز (پولیپهای متعدد) غدهای یا غده مانند (مربوط به یا شبیه آدنوم) خانوادگی
آدنومهای معدی
نمونه برداری (بیوپسی) معده وجود دیسپلازی درجه بالا را نشان میدهد
|
|
قطعی
التهاب معده آتروفیک مزمن
متاپلازی معده در نمونه برداری (Gastric Metaplasia Or Biopsy)
آلودگی به Heliobacter Pylori
سرطان کولورکتال ارثی غیر پولیپوزی (Lynch II)
|
|
احتمالی
سابقه معده برداری نیمه کامل (در سن بالای 20 سالگی)
کم خونی مفرط
کشیدن سیگار (آدنوکارسینوم فمالمعده یا سوراخ فوقانی معده یا کاردیا)
|
|
ممکن
مصرف مشروبات الکلی
هامارتوم (توموری است مرکب از عناصر بافتی نامرتب که در محل خود از نظر بافتی طبیعی میباشند)
مصرف مقدار زیادی مواد غذایی نمک زده، در سرکه / آب نمک خوابانده شده، یا دودی شده
مصرف ناکافی سبزی و میوه
بیماری منتریه
سندروم پوتز – جگرز (Peutz – Jeghers Syndrome)
مصرف دخانیات
|
|
نامعلوم (مشکوک)
زخم معده خوش خیم
پولیپهای غده فوندیک (ته معده)
پولیپهای مربوط به هیپرپلازی
|
|
نماد * به عوامل خطری اشاره دارد که از همه بیشتر با ایجاد آدنوکارسینوم ارتباط دارند. توضیح دادن ارتباط آلودگی به Heliobacter Pylori یا گاستریت مزمن با تومورهای بافت لنف مانند (آدنوئید) مرتبط با مخاط مشکل است. به دلیل کند رشد بودن تومورهای استرومایی معده، کاربرد واژه بدخیمی به ندرت صحیح یا میسر است. در یک بررسی که در آن از معاینه جسد استفاده شده بود، مشخص شد تا 50 درصد از کل جمعیت بیماران دارای تومورهای استرومایی معدی – روده ای میباشند و بیش از 90 درصد از این تومورها از نظر بالینی بدون علائم هستند.
|
تشخیص بیماری
تشخیص اولیه کارسینوم معده اغلب به تأخیر میافتد زیرا، در مراحل اولیه سرطان معده، تا 80 درصد از بیماران علائمی را نشان نمیدهند. در کشور ژاپن، بالاتر بودن موارد بروز آدنوکارسینوم، و فرآیندهای دقیق غربالگری، به ردیابی زودهنگام تعداد بیشتری از موارد سرطان معده منتهی شده است (یعنی بیماری زمانی ردیابی میشود که به مخاط و زیر مخاط محدود است و غدد لنفاوی سرطانی شده یا سرطانی نشدهاند). متأسفانه، در ایالات متحده بیشتر موارد سرطان معده تنها پس از پیشروی تهاجم موضعی کشف میشوند.
امکان دارد کاهش وزن، درد شکم، تهوع و استفراغ، سیر شدن زودهنگام، و علائم زخم معده یا دوازدهه (اولسر پپتیک)، همراهی کننده مراحل پایانی سرطان معده باشند. ممکن است بزرگتر شدن ملموس یا محسوس معده، وجود تودهای اولیه (که این نشانه بهندرت مشاهده میشود)، بزرگ شدن کبد، غده ویرچو یا Virchow’s Node (یعنی غده لنفاوی سمت چپ فوق ترقوه یا Left Supraclavicular)، ندول یا گرهک خواهر مری جوزف (Sister Mary Joseph’s Nodule )، یا قفسه بلومر یا Blumer’s Shelf (تومورمتاستازی که با معاینه رکتوم میتوان آن را حس کرد، و توده یا Growth در فضای راست رودهای – رحمی / راست رودهای – مثانهای وجود دارد) از نشانههای مراحل پایانی سرطان معده باشند
بیمارانی که علائم نام برده شده در بالا را نشان میدهند، و بیمارانی که دارای چند عامل خطر کارسینوم معده هستند، به بررسی فشرده تشخیصی احتیاج دارند. آندوسکوپی مری – معده – دوازدهه (EGD یا Esophagogastroduodenoscopy)، رویه تصویربرداری انتخابی در بررسی فشرده کارسینوم معده است. اما، امکان دارد از بلع باریوم با وضوح دوگانه (Double – Contrast Barium Swallow)، که یک بررسی کمهزینه (Cost – Conscious)، غیرتهاجمی، و بهراحتی در دسترس است، بهعنوان اولین مرحله تشخیص این بیماری استفاده شود. با انجام این بررسی رادیوگرافی، اطلاعات مقدماتی بهدست میآید که شاید به پزشک کمک کند تعیین نماید آیا ضایعه معدی وجود دارد و آیا این ضایعه دارای ویژگیهای خوشخیمی یا بدخیمی است. اختصاصی بودن (Specificity) تست بلع باریوم زخم معده، که در آن ویژگیهای بدخیمی دیده نشود، در حذف کردن احتمال وجود سرطان معده بیش از 95 درصد است. اما، اگر نتایج غیرقطعی گزارش شوند، یا اگر هم نشانههای خوشخیمی و هم نشانههای بدخیمی وجود داشته.
بررسی فشرده تشخیصی بیماران دارای علائم مشکوک ابتلا به سرطان معده
رویه تصویربرداری EGD تست تشخیصی بسیار اختصاصی است، بهویژه اگر همراه با نمونهبرداری آندوسکوپیک بهکار رود. از هر ناحیهای که بهطور آشکار مشکوک است باید چند نمونه گرفته شود؛ و این کار شامل نمونهبرداری مکرر از یک مکان بافتی واحد است، به این صورت که در هر نوبت از عمق بیشتری از دیواره معدی نمونهبرداری میشود.
پس از اثبات اولیه وجود سرطان معده، ارزیابی بیشتری از متاستازها باید صورت گیرد تا گزینههای درمان تعیین شود. سی.تی.اسکن (CT) روش مفیدی برای ردیابی متاستازهایی با قطر بیشتر از 5 میلیمتر، سرطانی بودن دور یا اطراف معده، بذرافشانی صفاقی یا Peritoneal Seeding، و سرطانی بودن دیگر ساختارهای صفاقی (بهعنوان مثال، تخمدانها، رکتوم یا Rectal Shelf) است. اما با انجام سی.تی.اسکن نمیتوان گسترش تومور به غدد لنفاوی اطراف را ارزیابی نمود، مگر اینکه این غدد بزرگتر شده باشند. علاوه بر آن، محققان نتوانستهاند نشان دهند که سی.تی.اسکن در میسر ساختن تعیین عمق تهاجم تومور مؤثر است؛ و با استفاده از سی.تی.اسکن نمیتوان با اطمینان متاستازهای جداگانه با قطر کمتر از 5 میلیمتر را در کبد یا ریه ردیابی نمود.
سونوگرافی آندوسکوپیک (EUS یا Endoscopic Ultrasonography) روشی است که مرحلهبندی دقیقتر را میسر میسازد. در EUS، مبدل (Transducer) را دقیقاً در کنار دیواره معدی میگذارند، و برای تعیین عمق تهاجم تومور و ردیابی سرطانی بودن غدد لنفاوی موجود در محل از امواج صوتی با فرکانس بالا استفاده میکنند (که سرطانی بودن این غدد را میتوان با نمونهبرداری در زمان نمونهبرداری با عمل جراحی یا Operative Biopsy ارزیابی نمود).
نمونهبرداری تصادفی از نواحی فراتر از ضایعه نیز در دستیابی به تشخیص صحیح بافتی اهمیت دارد. در سیستم روزآمد شده سیدنی (Updated Sydney System)، توصیه میشود دستکم پنج نمونه برداشته شود (دو نمونه از حفره یا Antrum در فاصله دو تا سه سانتیمتری بابالمعده، دو نمونه از بدنه یا Corpus معده در فاصله تقریبی 8 سانتیمتری کاردیا، و یک نمونه از شکاف زاویهدار یا Incisura Angularis ).
چون عمق تومور و سرطانی بودن غدد لنفاوی بر بقای بیمار تأثیر میگذارند، EUS ابزار مهمی برای افزایش دادن دقت مرحلهبندی پیش از عمل جراحی است. اما، با استفاده از EUS نمیتوان بافت را در عمق بیشتر از تقریباً 5 سانتیمتر ارزیابی نمود و، بنابراین، نمیتوان از EUS برای ارزیابی غدد لنفاوی سرطانی دور دست یا برای غربالگری متاستاز به ریه یا کبد استفاده کرد. در نوشتههای اخیر، از ادغام سی.تی.اسکن (CT) و EUS برای مرحلهبندی پیش از عمل جراحی سرطان معده حمایت شده است تا تعداد و مکان غدد لنفاوی سرطانی به بهترین نحو تعیین شود.
مرحلهبندی تومور
مهمترین شاخص برداشتنی بودن و پیشآگهی سرطان معده، مانند تمام دیگر انواع سرطان، مرحله مربوط به تظاهرات بالینی و آسیبشناسی بیماری است. چند طبقهبندی مشابه برای مرحلهبندی سرطان معده وجود دارد، اما در ایالات متحده سیستم مرحلهبندی TNM (Tumor , Node , Metastasis یا تومور، غده لنفاوی، متاستاز) کمیته مشترک آمریکایی سرطان از همه رایجتر است (جدول 2). دو عامل تأثیرگذار بر بقای بیماران دارای سرطان معده برداشتنی، که از تمام عوامل دیگر مهمتر میباشند، عبارتند از عمق تهاجم سرطان از میان دیواره معده و تعداد غدد لنفاوی سرطانی. متأسفانه، امکان دارد ارزیابی این دو عامل از طریق بررسی فشرده مرحلهبندی پیش از عمل جراحی، که پیش از برداشتن سرطان انجام میشود، همواره دقیق نباشد.
پیشگیری اصلی
در ایالات متحده، تقریباً دو سوم از بیماران مبتلا به سرطان معده علائم بیماری را در مراحل پیشرفته آن (مراحل سوم و چهارم) نشان میدهند. چون با معاینه بدنی نمیتوان مراحل اولیه سرطان معده را ردیابی نمود، تصویربرداری تشخیصی تنها روش مؤثر غربالگری است. بیمارانی که با عوامل خطر سرطان معده مواجه هستند و علائم درد در اطراف معده، کاهش وزن غیرعمدی، یا دیگر علائم مشکوک را نشان میدهند، باید تحت بررسی فشرده تشخیصی قرار گیرند. در بیمارانی که علائمی نشان نمیدهند اما به دلیل سابقه وجود این بیماری در خانواده، منشاء نژادی یا قومی، یا مهاجرت از ناحیهای مانند هاوایی یا ژاپن که در آنجا سرطان معده بومی یا آندمیک است، با بالا بودن خطر ابتلا به سرطان معده روبرو هستند، باید آندوسکوپی و نمونهبرداری را انجام داد تا بتوان مخاط معده را نقشهبرداری نمود و از این طریق به جستجوی متاپلازی معدی چند کانونی پرداخت.
اگر التهاب معده آتروفیک چند کانونی یافت شود، باید تکرار هر یک تا سه سال یکبار پایش را در نظر گرفت. اگر ضایعهای دیسپلاستیک در آندوسکوپی پیدا شود، توصیه شده است که آن را بردارند، و اقدام منطقی این است که پایش آندوسکوپیک سالیانه یا دوسالانه صورت گیرد. چون خطر سرطان معده 15 تا 20 سال پس از معدهبرداری نیمه کامل در بیماران افزایش مییابد، 15 سال پس از انجام اینگونه جراحی، با مشاهده هر علامت در قسمت فوقانی معده و روده باید EGD و نمونهبرداری چندگانه صورت گیرد. حتی در بیمارانی که تحت عمل جراحی معدهبرداری قرار گرفتهاند و علائمی نشان نمیدهند، باید 20 سال بعد آندوسکوپی، همراه با نمونهبرداری چندگانه، به ویژه در مکان آناستومیک (محل اتصال دو عضوی که در حالت طبیعی از هم مجزا هستند) صورت گیرد.
با توجه به پایین بودن نرخ بقای پنج ساله در بیماران مبتلا به سرطان معده، پزشکان باید بر انجام اقدامات پیشگیرانه در بیمارانی تأکید نمایند که با بالا بودن خطر مواجه هستند. این بیماران باید تشویق شوند از مصرف دخانیات اجتناب کنند، از رژیم غذایی کاملاً متوازن استفاده نمایند، و بیماریهای «پیش بدخیمی» آنها مانند مری بارت، التهاب آتروفیک معده، یا کلنی سازی H. Pylori درمان شود.
درمان
پرتودرمانی
گرچه در مطالعات محدودتر بیماران مبتلا به سرطان معده تا اندازهای به پرتودرمانی (کنترل موضعی– ناحیهای) پاسخ بالینی نشان دادهاند، پرتودرمانی از نظر بقای بیماران تنها از فایده مختصری برخوردار بوده است. در رژیم معمول پرتودرمانی از 45 تا 50 Gy که به 30 قسمت تقسیم شده است استفاده میشود. عوارض جانبی که در صورت کاربرد پرتودرمانی بروز میکنند شامل مسمومیت معده و روده است که به دلیل وجود ساختارهای محدود کننده دوز در اطراف معده (رودهها، کبد، کلیه، طناب نخاعی، و قلب) ایجاد میشود.
شیمی درمانی
پس از انجام چند آزمایش بالینی، گزارش شده است که کاربرد شیمیدرمانی بهعنوان درمان قطعی سرطان معده با فایده قابل ملاحظهای از نظر بقای بیماران همراه نمیباشد. اما توجه به این نکته اهمیت دارد که در یک بررسی آشکار شده است نرخ برگشت بیماری در بیمارانی که تنها تحت عمل جراحی برداشتن سرطان قرار میگیرند به 80 درصد میرسد، و این حاکی از آن است که لازم است تحقیقات درباره شیمیدرمانی و پرتودرمانی کمکی (ادجوانت یا Adjuvant) ادامه یابد.
جراحی
بر طبق توصیههای International Union Against Cancer (اتحادیه بینالمللی مبارزه با سرطان) و انجمن ژاپنی تحقیقات سرطان معده، این بیماری بر طبق محل قرارگیری آن در قسمت نزدیک به مرکز معده (Proximal)، در قسمت وسط معده، یا در قسمت انتهایی معده (Distal) طبقهبندی میشود. گرچه مرزهای بین این سه قسمت دقیقاً مشخص نمیباشد، این تعریف در تعیین میزان برداشتن سرطان مفید واقع شده است. انتخاب رویه جراحی در بیماران مبتلا به سرطان معده عمدتاً باید بر حسب محل قرارگیری تومور، الگوی رشدی که در نمونههای گرفته شده مشاهده میشود، و محل مورد انتظار متاستاز به غدد لنفاوی صورت گیرد.
در بیماران مبتلا به سرطان قسمت یک سوم نزدیک به مرکز معده، برداشتن گسترده معده (Extended Gastrectomy)، شامل برداشتن قسمت انتهایی مری، لازم است. در مورد وجود سرطان در یک سوم انتهایی معده، اگر نمونهبرداری انجام شده آدنوکارسینوم «نوع رودهای» را نشان دهد، ممکن است بیماران بتوانند متحمل معدهبرداری نیمه کامل شوند. در صورتیکه نمونهبرداریها کارسینوم «نوع پراکنده یا منتشر شده» را نشان دهند، برداشتن کامل معده توصیه میشود. در مواردی که سرطان در قسمت میانی معده قرار دارد، معده باید بهطور کامل برداشته شود. اینک گزارش میشود نرخ مرگومیر در عمل جراحی تنها یک تا سه درصد است.
رایجترین عارضه جانبی پس از عمل جراحی برگشت (عود) تومور است. گزارش شده است نرخ بقای پنج ساله پس از برداشتن سرطان در مراحل اولیه سرطان معده به 90 درصد میرسد. اما، بر حسب میزان نفوذ تومور و تهاجم آن به غدد لنفاوی، نرخ بقای بیماران به میزان قابل ملاحظه ای کاهش مییابد (جدول 3)
به دلیل وجود شبکه گسترده غدد لنفاوی در معده و بهخاطر تمایل به گسترش میکروسکوپی، در رویکرد سنتی جراحی تلاش میشود یک حاشیه 5 سانتیمتری از قسمت نزدیک به مرکز و از قسمت انتهایی ضایعه اولیه برداشته شود. در بسیاری از مطالعات به عمل آمده گزارش شده است که سرطانی بودن غدد لنفاوی نشانه بد بودن پیشآگهی بیماری میباشد، و در تلاش برای برداشتن غدد لنفاوی سرطانی باید رویکردهای جراحی تهاجمیتری به کار گرفت. اما در مورد میزان برداشتن غدد لنفاوی اتفاق نظر وجود ندارد. در مطالعات گذشته نگر در کشور ژاپن نتایج نویدبخشی بهدست آمد که نشان میداد با برداشتن گسترده غدد لنفاوی نرخ بقای بیماران افزایش مییابد بدون آنکه حالت مرضی (Morbidity) و مرگومیر ناشی از عمل جراحی افزایش یابد. اما، در مطالعات پیگیرانه آیندهنگر، این یافتهها تأیید نشد. علاوه بر آن، در برخی از مطالعات مشخص شده است که این رویه برداشتن گسترده غدد لنفاوی با افزایش حالت مرضی و مرگومیر همراه است.
جدول 2. سیستم مرحلهبندی AJCC سرطان معده
|
تومور اولیه (T)
TX: تومور اولیه را نمیتوان ارزیابی نمود
T0: شواهدی درباره وجود تومور اولیه مشاهده نمیشود
Tis: کارسینوم درجا: تومور داخل اپیتلیالی بدون حمله به لا
یه همبندی مخاط
T1: تومور به لایه همبندی مخاط یا زیر مخاط حمله میکند
T2: تومور به Muscularis Propria یا به * Subserosa حمله میکند
T2a: تومور به Muscularis Propria حمله میکند
T2b: تومور به زیر مخاط یا Subserosa حمله میکند
T3: تومور در صفاق احشائی نفوذ مینماید اما به ساختارهای مجاور حمله نمیکند†
T4: تومور به ساختارهای مجاور حمله میکند†‡
غدد لنفاوی ناحیه ای (N)
NX: غده (غدد) لنفاوی ناحیهای را نمیتوان ارزیابی کرد
N0: متاستاز درغدد لنفاوی ناحیهای رخ نداده است §
N1: متاستاز به 1 تا 6 غده لنفاوی ناحیهای
N2: متاستاز به 7 تا 15 غده لنفاوی ناحیهای
N3: متاستاز به بیش از 15 غده لنفاوی ناحیهای
متاستاز به نقاط دوردست (M)
MX: متاستاز به نقاط دوردست را نمیتوان ارزیابی کرد
M0: متاستاز به نقاط دوردست رخ نداده است
M1: متاستاز به نقاط دوردست رخ داده است
|
TNM
مرحله طبقه بندی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
0 Tis , N0 , M0
IA T1 , N0 , M0
IB T1 , N1 , M0
T2a , N0 , M0
T2b , N0 , M0
II T1 , N2 , M0
T2a , N1 , M0
T2b , N1 , M0
T3 , N0 , M0
IIIA T2a , N2 , M0
T2b , N2 , M0
T3 , N1 , M0
T4 , N0 , M0
IIIB : T3 , N2 , M0
IV T4 , N1 , M0
T4 , N2 , M0
T4 , N3 , M0
T1 , N3 , M0
T2 , N3 , M0
T3 , N3 , M0
ر T ، هر N ، M1
|
توضیحات مربوط به جدول 2:
AJCC = کمیته مشترک آمریکایی سرطان
نماد * به معنی آن است که امکان دارد تومور در Muscularis Propria نفوذ کند و به داخل رباطها یا لیگمانهای معدی - کولونی یا معدی – کبدی یا به داخل چادرینه کوچک یا بزرگ گسترش یابد، بدون آنکه صفاق احشائی پوششدهنده این ساختارها را سوراخ کند. در این مورد، تومور را تومورT2 طبقهبندی میکنند. اگر صفاق احشائی پوشاننده لیگمانهای معدی یا چادرینه سوراخ شود، تومور را باید بهعنوان تومور T3 طبقهبندی نمود.
† - ساختارهای اطراف معده شامل طحال، کولون عرضی، کبد، دیافراگم، لوزالمعده، دیواره شکم، غده فوق کلیه، کلیه، روده کوچک، و فضای پشت صفاقی است.
‡- گسترش داخل دیوارهای به دوازدهه یا مری براساس عمق بیشترین تهاجم درهر یک از این نقاط، از جمله در معده، طبقهبندی میشود.
§ - اگر تمام غدد لنفاوی معاینه شده عاری از سرطان باشند، باید تومور را بهعنوان تومور PN0 طبقهبندی نمود (و این طبقهبندی به تعداد کل غدد لنفاوی که از بدن برداشته و معاینه شدهاند ربطی ندارد).
رویکرد ترکیبی
گرچه در آزمایشات بالینی تصادفیسازی شده متعددی که به عمل آمده است محققان نتوانستهاند نشان دهند که تنها با کاربرد پرتودرمانی یا شیمی درمانی کمکی (ادجوانت) برای درمان سرطان معده میتوان در تمام موارد نرخ بقای بیماران را افزایش داد، در برخی از مطالعات مشخص شده است در برخی از بیمارانی که از شیمیدرمانی به همراه پرتودرمانی برخوردار شدهاند نرخ بقای عاری از بیماری و نرخ بقای کلی افزایش مییابد. در یک بررسی، بیماران تصادفیسازی شدند تا یا پس از جراحی تحت پرتودرمانی و شیمیدرمانی با 5- فلوئورویوراسیل قرار گیرند یا اینکه تنها از عمل جراحی برای درمان آنها استفاده شود. نتایج این مطالعه نشان داد که نرخ بقای پنج ساله در بیماران برخوردار از درمان کمکی (52 درصد) بیشتر از نرخ بقای پنج ساله بیمارانی بود که تنها تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند (41 درصد).
جدول 3. گزینههای درمان بر طبق مرحله سرطان معده
|
مرحله
|
گزینههای درمان |
درصد نرخ بقای 5 ساله |
| 0 |
برداشتن معده همراه با برداشتن غدد لنفاوی |
90 |
| I |
معدهبرداری نیمه کامل (برداشتن یک سوم انتهایی معده) (اگر ضایعه در ته معده یا در محل اتصال قلب به مری یا Cardioesophageal نباشد) †
معدهبرداری نیمه کامل (برداشتن یک سوم نزدیک به مرکز معده) یا برداشتن کامل معده، که هردو با برداشتن قسمت انتهایی مری همراه هستند (اگر ضایعه در بر گیرنده کاردیا باشد) †
معدهبرداری کامل (اگر تومور بهطور پراکنده یا منتشر در معده وجود داشته یا در بدنه معده ایجاد شود و تا 6 سانتیمتری کاردیا یا حفره قسمت انتهایی معده یا Distal Antrum ادامه یابد) †
شیمیدرمانی همراه با پرتودرمانی پس از عمل جراحی در بیمارانی که غدد لنفاوی سرطانی (T1 N1) دارند و به بیماری مهاجم به عضله (T2 N0) دچار هستند
شیمیدرمانی به همراه پرتودرمانی بهعنوان درمان کمکی قبل از درمان اصلی (نئوادجوانت) ‡ |
58 تا 78 |
| II |
معدهبرداری نیمه کامل (برداشتن یک سوم انتهایی معده) (اگر ضایعه در ته معده یا در محل اتصال قلب به مری نباشد) †
معدهبرداری نیمه کامل (برداشتن یک سوم نزدیک به مرکز معده) یا معده برداری کامل (اگر ضایعه دربرگیرنده کاردیا باشد) †
معدهبرداری کامل (اگر تومور بهطور پراکنده یا منتشر در معده وجود دارد یا در بدنه معده ایجاد شده و تا 6 سانتیمتری کاردیا گسترش یافته باشد) †
شیمیدرمانی به همراه پرتودرمانی پس از عمل جراحی
شیمیدرمانی و پرتودرمانی کمکی قبل از درمان اصلی (نئوادجوانت) ‡
|
34 |
| III |
جراحی ریشهکنی (Radical Surgery). رویههای برداشتن سرطان برای معالجه بیمار به بیمارانی محدود میشود که در زمان جراحی کاوشی (Explorative Surgery) غدد لنفاوی آنها بهطور گسترده ای سرطانی نمیباشد
شیمیدرمانی به همراه پرتودرمانی پس از عمل جراحی
شیمیدرمانی به همراه پرتودرمانی کمکی که پیش از درمان اصلی صورت میگیرد ‡
|
8 تا 20 |
| IV |
بیمارانی که در آنها متاستاز رخ نداده است (M0)
در صورت امکان جراحی ریشهکنی (Radical Surgery) و به دنبال آن شیمیدرمانی به همراه پرتودرمانی پس از عمل جراحی
شیمیدرمانی کمکی پیش از درمان اصلی‡
بیمارانی که در آنها متاستاز به نقاط دور دست رخ داده است (M1) §
شیمیدرمانی به همراه پرتودرمانی تسکینی با: فلوئورویوراسیل، FAM، FAP، ECF، ELF، PELF، FAMTX، FUP
درمان لیزری آندوسکوپیک یا قرار دادن استنت در داخل دیواره معدی (Endoluminal Stent Placement) شاید در بیمارانی مفید باشد که تومورهای آنها راه دخول معده (Gastric Inlet) را مسدود کرده است.
پرتودرمانی تسکینی شاید خونریزی، درد، و انسداد را تخفیف دهد.
برداشتن تسکینی معده باید برای استفاده در بیمارانی محفوظ بماند که دچار خونریزی یا انسداد مستمر هستند. |
7 |
توضیحات جدول 3
FAM= فلوئورویوراسیل + دوکسوروبیسین + میتومایسین – C؛ FAP = فلئورویوراسیل +دوکسوروبیسین +سیسپلاتین؛ ECF= اپی روبیسین + سیسپلاتین+ فلوئورویوراسیل؛ ELF = اتوپوساید + فلوئورویوراسیل + لوکوورین؛ PELF= سیسپلاتین + اپی دوکسوروبیسین+ لوکوورین + فلوئورویوراسیل همراه با گلوتاتیون و فیلگراستیم ؛ FAMTX= فلوئورویوراسیل + دوکسوروبیسین + متوترکسات؛ FUP= فائورویوراسیل + سیسپلاتین
*- نرخ بقای پنج ساله بر طبق اطلاعات موجود در منبع 22
- برداشتن ناحیهای غدد لنفاوی در این رویه توصیه میشود. طحالبرداری بهعنوان اقدامی معمول (روتین) انجام نمیشود.
- گزینه درمان جایگزین در مرحله ارزیابی بالینی است
§ - تمام بیمارانی که بیماری آنها تازه تشخیص داده شده و متاستاز انتشار خونی (Hematogenous) یا صفاقی در آنها رخ داده است باید، در صورت امکان، نامزد شرکت در آزمایشات بالینی در نظر گرفته شوند. در برخی از بیماران، شاید شیمیدرمانی تسکین قابل توجه و هر از گاهی بهبودی بادوام را به همراه داشته باشد، گرچه باعث طولانی شدن عمر یا معالجه بیماران نمیشود.
این اطلاعات از منابع 22 و 23 گرفته شده است.
ممکن است شیمیدرمانی پیش از عمل جراحی هم برای بیمارانی مفید باشد که دچار سرطان معدهای هستند که بهطورموضعی پیشرفت کرده است، و با انجام این شیمیدرمانی این فرصت بهوجود آید که بتوان از عمل جراحی برای معالجه این بیماران استفاده نمود، زیرا در غیر این صورت پیش آگهی درازمدت آنها این خواهد بود که در اثر ابتلا به این بیماری جان خود را از دست خواهند داد. شواهد سطح B که از بررسیهای بدون شاهد جدیدتر بهدست آمده است حاکی از آن میباشد که پرتودرمانی در حین عمل جراحی نیر، که هدفگیری قسمت باریکتری از بدن را برای درمان میسر میسازد (بدون آنکه ساختارهای مهم اطراف به خطر افتند)، ممکن است نقشی در درمان ایفا کند.
تسکین
در بسیاری از بیماران، متاستاز به نقاط دوردست بدن صورت گرفته یا بیماری مستقیماً به اندامها حمله کرده است، و در نتیجه نمیتوان سرطان را بهطور کامل از بدن برداشت. در صورت نیاز به درمان تسکینی، امکان دارد با استفاده از پرتودرمانی بتوان خونریزی، انسداد، و درد را در بیمارانی تسکین داد که به بیماری پیشرفته مبتلا هستند، گرچه طول مدت تسکین کوتاه است (و میانگین مدت آن 6 تا 18 ماه میباشد). رویههای جراحی مانند جراحی وسیع موضعی، معدهبرداری ناکامل، معدهبرداری کامل، یا بای پس معدی – رودهای نیز با هدف درمان تسکینی انجام میشوند تا خوردن غذا میسر شود و درد تسکین یابد.
در تحقیقات جاری بر نقش شیمیدرمانی به همراه پرتودرمانی، که به دنبال آن برداشتن سرطان با عمل جراحی صورت میگیرد، برای تسکین مراحل آخر کارسینوم معدی تأکید میشود. شیمیدرمانی میتواند بهعنوان حساسکننده به تشعشع عمل کند، و اگر به همراه پرتودرمانی استفاده شود، در مقایسه با مواردی که شیمی درمانی و پرتودرمانی بهطور جداگانه به کار میروند، کنترل موضعی – ناحیهای و تودهبرداری تومور موفقتر خواهد بود. گزارشات مربوط به مطالعاتی که در آنها این ترکیب به کار رفته و به دنبال آن سرطان با عمل جراحی برداشته شده است نشان میدهد که در مورد نرخ کلی بقا نتایج مثبتی بهدست میآید. از دیگر رویههای تسکینی مانند لیزردرمانی آندوسکوپیک (Endoscopic Laser Treatment)، Endoluminal Stenting (استنتگذاری در داخل مجرا)، و ایجاد فیستول در ژونوم برای تغذیه بیمار (Feeding Jejunostomy) هم میتوان استفاده نمود.