Template fotr cancer articles
تشخیص و درمان سرطان مثانه
سرطان مثانه ششمین بدخیمی شایع در ایالات متحده است. رایجترین نوع سرطان مثانه کارسینوم مخاط پوشاننده دستگاه ادراری یا کارسینوم اوروتلیال (سلول ترانزیشنال) میباشد و آندوسکوپی مثانه (سیستوسکوپی یا مثانه بینی) همچنان رکن اصلی تشخیص و پایش این بیماری باقی مانده است. با انجام سیستوسکوپی فلوئورسانس (Fluorescence Cystoscopy)، ردیابی ضایعات مسطح نئوپلاستیک )مانند کارسینوم درجا) بهبود مییابد. معمولاً سرطان مثانه غیرمهاجم به عضله با برداشت از راه پیشابراه (Transurethral Resection) و شیمیدرمانی پیرامون جراحی (Perioperative Intravesical Chemotherapy) داخل مثانهای مدیریت میشود. در مورد بیمارانی که با بالا بودن خطر پیشرفت بیماری مواجه هستند، استفاده از درمان داخل مثانهای باسیل کالمت گورین (Intravesical Bacille Calmette – Guerin Therapy) بر کاربرد میتومایسین ترجیح داده میشود. در ارتباط با سرطان مثانه مهاجم به عضله، برداشت کامل مثانه مدیریت استاندارد بیماری میباشد. در این بیماران باید، بر اساس خطرات پاتالوژیک مانند غدد لنفاوی سرطانی یا مرحله پاتالوژیک T، کاربرد شیمیدرمانی نئوادجوانت (شیمیدرمانی کمکی که پیش از درمان اصلی صورت میگیرد) یا شیمیدرمانی کمکی (ادجوانت) پس از عمل جراحی را باید در نظر گرفت. معمولاً از شیمیدرمانی سیستمیک شامل چند دارو، از جمله سیسپلاتین، استفاده میشود. هیچ سازمان عمدهای غربالگری سرطان مثانه را توصیه نمیکند.
سرطان مثانه دومین بدخیمی رایج دستگاه ادراری تناسلی و ششمین بدخیمی رایج در ایالات متحده است و تقریباً 7 درصد از کل موارد سرطان در مردان و 3 درصد از کل موارد سرطان در زنان را تشکیل میدهد. نوع سرطان مثانه از بیماری خفیف با نرخ مرگومیر کم تا تومورهایی با درجه بسیار بالا و همراه با زیاد بودن نرخ مرگومیر متغیر است. این بیماری با قرار گرفتن در معرض عوامل خطر مرتبط با محیط زیست، مانند کشیدن سیگار، همبستگی روشنی دارد. مرحله بندی و درجه بندی دقیق در انتخاب درمان بهینه دارای اهمیت است. در این مقاله بهطور خلاصه به بررسی همه گیر شناسی (اپیدمیولوژی)، آسیبشناسی (پاتالوژی)، تشخیص، و درمان سرطان مثانه میپردازیم و بر تحولات اخیر تأکید مینماییم.
همه گیرشناسی
سرطان مثانه چهارمین سرطان رایج در مردان و هشتمین سرطان رایج در زنان است. در سال 2007، این بیماری در تقریباً 50000 نفر مرد و 17000 نفر زن تشخیص داده شد و حدود 14000 نفر در اثر ابتلا به آن فوت کردند. سرطان مثانه بیشتر در افراد مسن یافت میشود و تقریباً 80 درصد موارد جدید این بیماری در افراد 60 ساله و مسنتر بروز میکند. شیوع این بیماری در مردان یک نفر از هر 27 نفر است که تقریباً چهار برابر زنان میباشد (یک نفر در هر 85 نفر). سرطان مثانه در افراد سفید پوست رایجتر است؛ اما، نرخ مرگومیر در افراد سیاه پوست بالاتر میباشد، زیرا این بیماری در آنها با تأخیر تشخیص داده میشود.
عوامل خطر
شناختهترین عامل خطر رفتاری سرطان مثانه کشیدن سیگار است؛ و کشیدن سیگار عامل ایجاد 50 درصد از موارد این بیماری در کشورهای توسعه یافته میباشد. خطر تشکیل سرطان مثانه در افراد سیگاری چهار تا هفت برابر افراد غیرسیگاری است. در کشورهای صنعتی، 5 تا 10 درصد موارد سرطان مثانه در اثر قرار گرفتن در معرض مواد خطرناک در محل کار ایجاد میشود (مانند آمینهای معطر یا آروماتیک در تولید رنگهای شیمیایی و مواد دارویی و در کارخانجات تصفیه گاز).
آلوده بودن به شیستوزوما هماتوبیوم (Schistosoma Haematobium)، که در 50 کشور در آفریقا و در خاورمیانه یک عفونت بومی (آندمیک) است، یکی دیگر از عوامل خطری است که ثابت شده است باعث ایجاد این بیماری میشوند. هفتاد درصد از سرطانهای مثانهای مرتبط با S. Haematobium کارسینومهای سلول سنگفرشی میباشند، و سی درصد باقیمانده کارسینومهای اوروتلیال یا مربوط به مخاط پوشاننده دستگاه ادراری (سلول ترانزیشنال) هستند. قرار گرفتن در معرض تشعشع، که در اغلب موارد به دلیل درمان دیگر بدخیمیهای مربوط به لگن اتفاق میافتد، خطر ایجاد سرطان مثانه را 5 تا 10 سال پس از درمان افزایش میدهد. معمولاً این سرطانها دارای درجه بالایی هستند و بهطور موضعی پیشرفت میکنند. بالا بودن موارد بروز سرطان مثانه در بعضی از خانواده ها، بهویژه در افراد به نسبت جوان، حاکی از آن است که در برخی از موارد عوامل ژنتیکی در ایجاد این بیماری نقش دارند. در جدول 1 ،عوامل خطر سرطان مثانه فهرست شده است.
آسیب شناسی
تقریباً 90 درصد از تومورهای اپیتلیالی مثانه از نوع کارسینوم مخاط پوشاننده دستگاه ادراری (اوروتلیال یا Urothelial) میباشند و 10 درصد باقیمانده دارای منشاء غیرمخاط پوشاننده دستگاه ادراری یا مزانشیمی هستند (جدول 2). طبقهبندی کارسینومهای اوروتلیال در سال 1998 توسط سازمان جهانی بهداشت/انجمن بین المللی پاتالوژی دستگاه ادراری به چاپ رسید و در آن کاربرد واژه "اوروتلیال یا Urothelial " بهجای واژه "ترانزیشنال یا Transitional" برای توصیف تومورهای اپیتلیالی مثانه ترجیح داده شده است. طبقهبندی آسیبشناسی (پاتالوژیک) و درجهبندی و مرحلهبندی بافتشناسی (هیستولوژیک) تومورهای مثانه در جداول 2 و 3 دیده میشود.
SORT: توصیههای مهم برای استفاده در مورد سرطان مثانه
توصیه بالینی
|
رتبه بندی شواهد
|
مرجع
|
توصیه میشود غربالگری سرطان مثانه در بزرگسالان بهصورت رویهای معمول انجام نشود
بیماران دارای علائم سرطان مثانه باید با استفاده از سیستوسکوپی و سیتولوژی محلول شستشوی مثانه ارزیابی شوند
از نشانگرهای تومور نباید برای تشخیص سرطان مثانه استفاده شود
از سیستوسکوپی فلوئورسانس میتوان برای تقویت ردیابی ضایعات نئوپلاستیک مسطح (مانند کارسینوم درجا) استفاده نمود
در مورد سرطان مثانه تهاجمی، شمارش کامل سلولهای خون، تستهای شیمی خون، تستهای عملکرد کبد، رادیوگرافی قفسه سینه، و تصویربرداری با سی.تی.اسکن یا ام.آر.آی شکم و لگن باید در بررسی تشخیصی گسترده متاستازی گنجانده شود.
در مورد تمام بیماران مبتلا به سرطان مثانه، باید ارزیابی قسمت بالایی دستگاه ادراری با استفاده از پرتونگاری داخل وریدی از قسمتهای مختلف مجاری ادراری، سونوگرافی کلیه، پرتونگاری از قسمتهای مختلف مجاری ادراری با استفاده از سی.تی.اسکن، یا پرتونگاری از قسمتهای مختلف مجاری ادراری با استفاده از ام.آر.آی صورت گیرد.
برای شناسایی تومورهای درجه بالا و بهمنظور مراقبت یا کنترل بیماران در ارتباط با بیماری طولانی یا مزمن یا برگشتکننده، باید از سیتولوژی ادرار استفاده شود.
|
A
C
C
C
C
C
C
|
24
14
23
18
12
21 و 22
19 و 20
|
CT= Computed Tomography یا توموگرافی محاسباتی یا سی.تی.اسکن
A = شواهد سازگار و با کیفیت بالا و مرتبط با بیمار؛ B = شواهد ناسازگار یا کیفیت محدود مرتبط با بیمار؛ C = شواهد مورد قبول همگان و مرتبط با بیماری، روش معمول، نظرات متخصصان، یا گزارش موارد بیماری. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره سیستم دستهبندی شواهد SORT به اینترنت مراجعه شود
|
ظهور علائم بالینی
خون شاشی (هماتوری) بدون درد رایجترین علامت ظاهرشونده این بیماری است. آشکار بودن خون در تمام طول مدت ادرار کردن حاکی از وجود سرطان مثانه میباشد. 20 درصد افراد مبتلا به خون شاشی آشکار (Gross Hematuria) و دو درصد افراد مبتلا به خون شاشی میکروسکوپی (Microscopic Hematuria) به سرطان مثانه دچار میباشند. علائم تحریک مثانه، مانند فراوانی تعداد دفعات ادرار کردن و نیاز مبرم به ادرار کردن، بیشتر در بیماران مبتلا به کارسینوم درجای مثانه بروز میکند. اگر تومور نزدیک به پیشابراه یا گردن مثانه قرار داشته باشد، ممکن است علائم انسداد مشاهده شود. امکان دارد در مراحل پیشرفته این بیماری درد پهلو ناشی از انسداد پیشابراه، یا درد شکم، لگن، یا استخوان ناشی از متاستاز بیماری به نقاط دوردست بدن، در بیماران بروز نماید (جدول 4(. با انجام معاینات فیزیکی نمیتوان مراحل اولیه سرطان مثانه را ردیابی نمود؛ اما، ممکن است در مراحل پیشرفته بیماری توده ملموسی در بدن شخص بیمار یافت شود. در بیماری متاستازی، امکان دارد توده ملموسی در کلیه یا لگن وجود داشته باشد.
جدول 1. عوامل خطر سرطان مثانه
رفتاری
کشیدن سیگار
قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی
آرسنیک موجود در آب چاه
عفونت مزمن
وجود شن یا سنگریزه در مثانه، عفونت مزمن مثانه، سل تناسلی – ادراری، حضور دراز مدت کاتتر در بدن، آلودگی به کرمهای جنس شیستوزوما)
لاتروژنیک (Latrogenic)
سیکلوفسفامید (سیتوکسان)، پرتودرمانی لگن
مرتبط با شغل
قرار گرفتن در معرض آمینهای معطر (بتا – نفتیل آمین) که در تولید رنگهای شیمیایی و مواد دارویی و در کارخانجات تصفیه گاز استفاده میشود
تولید کالا (کابل برق، شیشه، رنگ، نفت خام، تایر ولاستیک، منسوجات)؛ صنعت خدمات (آرایشگران، نقاشان، کارگران قیرکاری و آسفالتکاری، رانندگان کامیون)
|
جدول 2. طبقهبندی سرطان مثانه
نئوپلاسم اپیتلیالی
اوروتلیال یا Urothelial (سلول ترانزیشنال)
نئوپلاسم (90 درصد)
پاپیلوم
مسطح
پاپیلر (Papillary)
کارسینوم اروتلیال پاپیلر
با پایین بودن قابلیت بدخیمی
درجه پایین
درجه بالا
کارسینوم مهاجم اوروتلیال
تهاجم به لایه همبندی مخاط
تهاجم به عضله (Detrusor Muscle)
نئوپلاسم غیراوروتلیال
(9 درصد)
کارسینوم سلول سنگفرشی
کارسینوم زگیلی
آدنوکارسینوم
سلول روشن (Clear Cell)
هپاتویید
غیراوراکی (Nonurachal)
سلول نگینی (Signet Ring Cell)
اوراکی (Urachal)
|
کارسینوم سلول کوچک
نئوپلاسم کمیاب
سلول سنگفرشی بازالویید
کارسینوم
تومور کارسینویید
لنفواپیتلیال
کارسینوم
ملانوم
غیر اپیتلیالی
(مزانشیمی)
نئوپلاسم (یک درصد)
خوشخیم
همانژیوم
لیومیوم
لیپوم
نوروفیبروم
پاراگانگلیوم
بدخیم
آنژیوسارکوم
لیومیوسارکوم
فیبروز بدخیم
هیستیوسیتوم
استئوسارکوم
رابدومیوسارکوم
|
جدول 3. سیستم مرحلهبندی سرطان TNM برای سرطان مثانه
ومور اولیه (T)
TX: تومور اولیه را نمیتوان ارزیابی نمود
T0: شواهدی از تومور اولیه وجود ندارد
TA: کارسینوم غیرمهاجم پاپیلر
TIS: کارسینوم درجا (تومور مسطح)
T1: تومور به بافت پیوندی زیراپیتلیالی حمله میکند
T2: تومور به عضله حمله میکند
PT2A: تومور به عضله سطحی (نیمه داخلی) حمله میکند
PT2B: تومور به عضله عمقی (نیمه بیرونی) حمله میکند
T3: تومور به بافت دور مثانهای حمله میکند
PT3A: میکروسکوپی
PT3B: ماکروسکوپی (توده بیرون مثانه یا Extravesical Mass)
T4: تومور ممکن است به هرکدام از این اندامها حمله کند: پروستات، رحم، مهبل، دیواره لگن،
یواره شکم.
T4A: تومور به پروستات، رحم، مهبل حمله میکند
T4B: تومور به دیواره لگن، دیواره شکم حمله میکند
|
غدد لنفاوی ناحیهای
غدد لنفاوی ناحیهای غددی لنفاوی هستند که در داخل لگن حقیقی قرار دارند؛ تمام دیگر غدد لنفاوی غدد لنفاوی دوردست میباشند
NX: غدد لنفاوی ناحیهای را نمیتوان ارزیابی نمود
N0: متاستاز به غدد لنفاوی ناحیهای نرسیده است
N1: متاستاز در یک غده لنفاوی واحد که اندازه بزرگترین بعد آن 2 سانتی متر یا کمتر است
N2: متاستاز در یک غده لنفاوی واحد که بزرگترین بعد آن از 2 سانتیمتر بیشتر اما از 5 سانتیمتر کمتر است؛ یا متاستاز به چند غده لنفاوی رسیده است که بزرگترین بعد هیچکدام از 5 سانتیمتر بیشتر نیست
N3: بزرگترین بعد متاستاز در غده لنفاوی از 5 سانتیمتر بزرگتر است
|
متاستاز به نقاط دوردست (M)
MX: متاستاز به نقاط دوردست را نمیتوان ارزیابی نمود
M0: متاستاز به نقاط دوردست صورت نگرفته است
M1: متاستاز به نقاط دوردست صورت گرفته است
گروه بندی مرحله
0A TA N0 MO
OIS TIS N0 M0
I T1 N0 M0
II T2A N0 M0
T2B N0 M0
III T3A N0 M0
T3B N0 M0
T4A N0 MO
IV T4B N0 M0
ANY T N1 M0
ANY T N2 M0
ANY T N3 M0
ANY T ANY T M1
|
جدول 4. نشانهها و علائم سرطان مثانه
هماتوری (آشکار یا میکروسکوپی)
علائم محرک
ادرار کردن دردناک (سوزش به هنگام ادرار کردن)، فراوانی دفعات ادرار کردن، نیاز مبرم به ادرار کردن
علائم انسداد
کاهش نیروی جریان ادرار، احساس به طور کامل دفع نشدن ادرار، منقطع بودن جریان ادرار، تقلای زیاد برای ادرار کردن
نشانهها و علائم متاستاز و مراحل پیشرفته بیماری
درد در ناحیه شکم، استخوان، پهلو یا درد در ناحیه لگن؛ بیاشتهایی (آنورکسی)، کاشکسی (نزاری یا لاغری یا ضعف) یا بیرنگی پوست؛ ادم (خیز) در قسمتهای پایینی دست و پا؛ نارسایی کلیهها؛ علائم تنفسی (بهعنوان مثال، سرفه، خروج خون یا خلط خونی از ریه، دیسپنه یا تنگ نفسی)؛ توده ملموس بالای عانهای یا بالای استخوان شرمگاه
|
تشخیص
بررسی بالینی باید با تحقیق دقیق درزمینه سابقه شخص بیمار آغاز شود، از جمله سابقه سیگار کشیدن یا قرار گرفتن در معرض مواد خطرناک در محل کار. در مورد بیمارانی که علائم مربوط به دستگاه ادراری را نشان میدهند باید آزمایش ادرار و معاینه میکروسکوپی ادرار و کشت ادرار صورت گیرد تا اطمینان حاصل شود که ادرار آلوده نمیباشد.
یاختهشناسی (سیتولوژی) ادرار
یاختهشناسی (سیتولوژی) ادرار تستی غیرمهاجم برای تشخیص سرطان مثانه است و از آن برای شناسایی تومورهای درجه بالا و کنترل و نظارت دقیق (مانیتورینگ) بیماران به منظور مطلع شدن از بروز مداوم یا راجعه بیماری پس از درمان استفاده میشود. یاختهشناسی ادرار بسیار اختصاصی است (95 تا 100 درصد)، اما در زمینه ردیابی سرطان مثانه حساسیت پایینی دارد (66 تا 79 درصد) و این امر مفید بودن یاختهشناسی ادرار را برای ردیابی سرطان مثانه در افرادی محدود میسازد که فاقد علائم بیماری هستند.
سیستوسکوپی (امتحان مثانه بهوسیله مثانه بین یا سیستوسکوپ)
سیستوسکوپی، رویهای که در مطب پزشک و معمولاً تحت بیهوشی موضعی انجام میشود، همچنان رکن اصلی تشخیص و پایش (این بیماری) باقی مانده است. بیمارانی که علائم سرطان مثانه را نشان میدهند باید با انجام سیستوسکوپی ارزیابی شوند تا مشخص شود که آیا در بدن آنها ضایعهای وجود دارد. با انجام سیستوسکوپی اطلاعاتی درباره محل قرار گیری، قیافه ظاهری و اندازه تومور به دست میآید. ردیابی ضایعات مسطح نئوپلاسمی )مانند کارسینوم درجا( را با استفاده از سیستوسکوپی فلوئورسانس تقویت مینمایند؛ به این صورت که یک حساسکنده نوری مانند 5 – آمینولوولینیک اسید را قطره قطره در داخل ورید شخص بیمار میریزند. این کار باعث فلئورسانس ماکروسکوپی بافت تومور در داخل مثانه میشود. انجام این رویه با خطر 5 درصدی عفونی شدن دستگاه ادراری همراه است.
با انجام یاخته شناسی محلولی که برای شستوشوی مثانه به کار رفته است (Bladder Wash Cytology)، میتوان کارسینوم درجا را تقریباً در تمام موارد ردیابی نمود (حتی اگر مخاط پوشاننده دستگاه ادراری یا Urothelial بهطور آشکار نرمال باشد)، و در نتیجه نمونهبرداری تصادفی از مثانه لازم نخواهد بود. بیمارانی که علائم سرطان مثانه را نشان میدهند باید با انجام سیستوسکوپی و یاختهشناسی محلولی ارزیابی شوند که برای شستوشوی مثانه به کار رفته است.
برداشتن تومور مثانه از طریق پیشابراه
پس از ردیابی ضایعه، معاینه با هر دو دست تحت بیهوشی و برداشتن تومور از راه پیشابراه انجام میشود. از عضله احاطهکننده تومور باید نمونهبرداری صورت گیرد تا عمق حمله به عضله ارزیابی شود.
ارزیابی قسمت بالایی دستگاه ادراری
رویههای دیگری که باید در مورد تمام بیماران مبتلا به سرطان مثانه بهکار رود شامل ارزیابی قسمت بالایی دستگاه ادرار از طریق پرتونگاری داخل وریدی از قسمتهای مختلف مجاری ادرار (IVU یا Intravenous Autography)، سونوگرافی کلیه، پرتونگاری از قسمتهای مختلف مجاری ادرار با استفاده از سی.تی.اسکن، یا پرتونگاری از قسمتهای مختلف مجاری ادرار با استفاده از ام.آر.آی است. سونوگرافی کلیه بهتنهایی برای کامل کردن ارزیابی هماتوری در بیمار دچار سرطان مثانه کافی نمیباشد، زیرا با انجام این کار نمیتوان جزئیات سیستم جمعآوری ادرار را ترسیم کرد. پرتونگاری سنتی از قسمتهای مختلف مجاری ادرار (IVU) تا حد زیادی با پرتونگاری از قسمتهای مختلف مجاری ادرار با استفاده از سی.تی.اسکن جایگزین شده است، زیرا با انجام سی.تی.اسکن هم جزئیات و هم دادههای بیشتری بهدست میآید (بهعنوان مثال، گسترش تومور به بیرون از مثانه، ارزیابی غدد لنفاوی).
در مورد بیمارانی که نمیتوانند تزریق ماده حاجب را تحمل کنند (بهعنوان مثال، بیمارانی که آلرژی دارند یا دچار نارسایی کلیه میباشند)، میتوان از ام.آر.آی برای ارزیابی قسمت بالایی دستگاه ادراری استفاده نمود. این تستها در مرحله بندی بیماری و در حذف نمودن دیگر علل هماتوری مفید هستند. تصویربرداری از لگن باید پیش از برداشتن مثانه از طریق پیشابراه انجام شود تا دقت مرحلهبندی افزایش یابد، زیرا التهاب پس از عمل جراحی از ظاهر نفوذ تومور در بافتهای اطراف تقلید میکند. ممکن است با انجام تصویربرداری از لگن هم بتوان سرطان همزمان قسمت بالایی دستگاه ادراری را ردیابی نمود، که این بیماری در 5 درصد از بیماران مبتلا به سرطان مثانه ایجاد میشود.
ارزیابی بیماری متاستازی
شمارش کامل سلولهای خون، تستهای شیمی خون (از جمله تستهای فسفاتاز قلیلیی یا Alkaline Phosphatase Tests)، آزمونهای عملکرد کبد، رادیوگرافی قفسه سینه، و تصویربرداری با استفاده از سی.تی.اسکن یا ام.آر.آی از شکم و لگن باید در بررسی فشرده تشخیصی متاستازی سرطان مهاجم مثانه گنجانده شوند. اگر سطح فسفاتاز قلیلیی بالا رفته باشد، یا اگر علائمی دال بر متاستاز استخوان مشاهده شود، شاید اسکن استخوان صورت گیرد.
نشانگرهای تومور
در سالهای اخیر، درباره نقش نشانگرهای توموری موجود در ادرار که در تشخیص و پایش سرطان مثانه استفاده میشوند بحثهای حادی جریان داشته است. آزمونهای جدیدی که در آنها از نشانگرها استفاده میشود شامل آزمون استات (Stat Test) آنتیژن تومور مثانه (BTA یا Bladder Tumor Antigen) و آزمون تراک (Trak Test) آنتیژن تومور مثانه؛ تست FISH (Fluorescence In Situ Hybridization یا آنالیز هیبریداسیون فلوئورسانس درجا)؛ آزمون ایمونوسیت (Immunocyt Test)؛ آزمون ماتریس هستهای پروتئین 22 (Nuclear Matrix Protein 22 یا NMP22) و آزمون NMP22 Bladder Check؛ و Telemetric Repeat Amplification Protocol یا پروتکل تقویت تکرار تلومتری هستند. آزمونهای نشانگر توموری که سازمان غذا و داروی ایالات متحده تأیید نموده است، مانند آزمونهای NMP و آنالیز FISH، برای تغییرات کروموزومی در سلولهای موجود در ادرار حساسیتی عالی را نسبت به سیتولوژی ادرار تومورهای درجه پایین و حساسیتی برابر با آن را برای تومورهای درجه بالا و کارسینوم درجا نشان دادهاند. هیچ نشانگر توموری از میزان اختصاصی بودن سیتولوژی سنتی ادرار در ردیابی سرطان مثانه بر خوردار نمیباشد؛ بنابراین، از نشانگرهای تومور نباید برای تشخیص این بیماری استفاده شود.
غربالگری
در حال حاضر، هیچ توصیهای درباره غربالگری سرطان مثانه ارائه نشده است. نیروی مأموریت مشترک (تاسک فورس) خدمات پیشگیرانه ایالات متحده توصیه میکند غربالگری سرطان مثانه بزرگسالان بهعنوان رویهای معمول انجام نشود (توصیه D). هیچ شواهد رضایت بخشی وجود ندارد که درمان زودهنگام این بیماری نتایج بهداشتی دراز مدت را بهبود میبخشد. آزمونهای مبتنی بر استفاده از ادرار، مانند اندازهگیر درجهبندی شده ادرار (Dipstick) برای ارزیابی هماتوری، سیتولوژی ادرار، و نشانگرهای تومور (بهعنوان مثال، BTA، NMP22)، بهعنوان ابزارهای غربالگری استفاده شدهاند. اما، به دلیل پایین بودن میزان شیوع سرطان مثانه، مثبت بودن نتایج این آزمونها از ارزش پیشبینیکننده پایینی برخوردار است.
درمان
درمان بهینه درمان چند رشتهای است و شامل شناسایی دستگاه ادراری (اورولوژی)، آسیب شناسی (پاتالوژی)، و سرطان شناسی (آنکولوژی) میباشد (جداول 5 و 6). پیگیری دقیق وضعیت بیمار مبتلا به سرطان مثانه لازم است (جدول 7).
جدول 5. درمان کارسینوم غیراورتلیال (Nonorothelial) مثانه
کارسینوم
|
درمان
|
کارسینوم سلول سنگفرشی |
برداشتن مثانه یا پرتودرمانی |
آدنوکارسینوم |
برداشتن کامل یا ناکامل مثانه
متوترکسات، وینبلاستین، دوکسوروبیسین (آدریامایسین) و سیس پلاتین (پلاتینول) مؤثر نمیباشند؛ باید درمان مبتنی بر استفاده از فلوئورویوراسیل را در نظر گرفت
|
کارسینوم سلول کوچک |
شیمیدرمانی کمکی که پیش از درمان اصلی صورت میگیرد و شیمیدرمانی کمکی با استفاده از رژیم سلول کوچک
درمان موضعی (جراحی یا پرتودرمانی)
|
بافتشناسی (هیستولوژی) مختلط |
باید از رهنمودهای مربوط به کارسینوم مخاط پوششدهنده مجاری ادرار پیروی شود
|
جدول 6. درمان کارسینوم مثانه اوروتلیال (مخاط پوشاننده دستگاه ادراری)
تومور
|
درمان
|
TA درجه پایین |
برداشتن مثانه از طریق پیشابراه بدون شیمیدرمانی داخل مثانهای
برخی از کارشناسان پیشنهاد میکنند ظرف مدت 24 ساعت (پس از برداشتن مثانه) یک دوز واحد شیمیدرمانی داخل مثانهای صورت گیرد تا از برگشت بیماری جلوگیری شود (از ایمندرمانی نباید استفاده نمود).
|
TA درجه بالا |
اگر رگهای لنفی مورد تهاجم قرار گرفته باشند، برداشتن مثانه بهطور ناکامل انجام شده باشد، یا در نمونه هیچ عضلهای مشاهده نشود، برداشتن مثانه از طریق پیشابراه تکرار گردد. کاربرد BCG (باسیل کالمت – گورین) یا میتومایسین در نظر گرفته شود (استفاده از BCG ترجیح داده میشود). |
کارسینوم درجا / تومور درجا |
برداشتن مثانه از طریق پیشابراه (Transurethral Resection)، و به دنبال آن هفتهای یکبار BCG به مدت شش هفته |
T1 درجه پایین |
برداشتن مثانه از طریق پیشابراه تکرار شود، و به دنبال آن BCG داخل مثانهای یا میتومایسین استفاده شود (BCG ترجیح داده میشود) |
T1 درجه بالا |
برداشتن مثانه از طریق پیشابراه تکرار شود، و به دنبال آن BCG داخل مثانهای یا میتومایسین، یا برداشتن مثانه (Cystectomy) صورت گیرد. |
T2A یا T2B(محدود به اندام) |
برداشتن کامل مثانه و به دنبال آن شیمیدرمانی در مورد بیمارانی که با بالا بودن خطر مواجه هستند (بهعنوان مثال، بیمارانی که غدد لنفاوی آنها سرطانی میباشد، بافتشناسی (هیستولوژی) آنها از درجه بالایی برخورداراست، حمله Transmural یا رگی یا عروقی صورت گرفته است، دارای ضایعات پاتالوژیکی T3 هستند) |
T3A یا T3B |
برداشتن کامل مثانه و بهدنبال آن شیمیدرمانی کمکی، کاربرد شیمیدرمانی کمکی پیش از درمان اصلی (نئوادجوانت) در نظر گرفته شود
در دو آزمایش بالینی، محققان نشان دادهاند که با انجام شیمیدرمانی کمکی پیش از درمان اصلی (سه دوره کاربرد متوترکسات، وین بلاستین، دوکسوروبیسین]آدریامیسین[، و سیسپلاتین ]پلاتینول[ در بیماری T2 یا T3)، نرخ بقای بیماران افزایش مییابد
|
T4A، T4B، یا بیماری متاستازی |
شیمیدرمانی به تنهایی یا همراه با پرتودرمانی، غیراز بیمارانی که با بالا بودن خطر روبرو هستند (بهعنوان مثال، بیمارانی که وضعیت عملکردی (پرفورمانس) ضعیفی دارند، دچار بیماری احشایی ]ریه یا کبد[ هستند، به بیماری استخوان مبتلا میباشند، وضعیت عملکرد قلب آنها ضعیف است)
در ایالات متحده، در مورد سرطان مثانهای که بهطور موضعی پیشرفت کرده است، از پرتودرمانی بهعنوان رویهای معمول استفاده نمیشود
|
مدیریت سرطان مثانه
جدول7. پیگیری سرطان مثانه
تومور
|
پیگیری
|
TA درجه پایین |
سیستوسکوپی هر سه ماه یکبار به مدت یک سال؛ که این فاصله زمانی را میتوان (در صورتیکه مناسب باشد) افزایش داد |
T1و TA درجه بالا |
سیستوسکوپی و سیتولوژی ادرار هر سه ماه یکبار به مدت دو سال، و پس از آن سالی یکبار
تصویربرداری از قسمت بالایی سیستم جمعآوری ادرار هر یک یا دو سال یکبار
کاربرد نشانگرهای تومور ادراری در مورد سرطان اوروتلیال (مخاط پوشاننده دستگاه ادراری) اختیاری است
|
T2 و بالاتر (بیماری مهاجم به عضلات) |
آزمون عملکرد کبد، آزمون کلریانس کریاتینین (Creatinine Clearance)، پانل الکترولیت (Electrolyte Panel)، رادیوگرافی قفسه سینه هر 6 تا 12 ماه یکبار
تصویربرداری از قسمت بالایی دستگاه ادراری، شکم، و لگن برای اطلاع از برگشت بیماری هر سه تا شش ماه یکبار به مدت دو سال، و پس از آن در صورتیکه در معاینات بالینی لازم تشخیص داده شود (Clinically Indicated)
اگر در عمل جراحی مثانه را برنداشته باشند، سیتولوژی ادرار همراه با یا بدون نمونهبرداری هر سه ماه یکبار به مدت یک سال صورت گیرد، و سپس این فاصله زمانی افزایش یابد
اگر مثانه را برداشته باشند، سیتولوژی ادرار هر 6 تا 12 ماه یکبار انجام شود
اگر مثانه را برداشته باشند و تغییر مسیر پوستی (Cutaneous Diversion) صورت گرفته باشد، سیتولوژی محلول شستوشودهنده پیشابراه (Urethra Wash Cytology) هر 6 تا 12 ماه یکبار انجام شود
اگر برداشتن مثانه و تغییر مسیر خوددار ارتوتوپیک (Continent Orthotopic Diversion)
صورت گرفته باشد، سالی یکبار سطح ویتامین B12 مراقبت یا کنترل (مانیتور) شود *
|
*- ویتامین B12 تنها در قسمت انتهایی ایلئوم جذب میشود؛ تغییر مسیر ارتوتوپیک (Orthotopic Diversion) با استفاده از قطعاتی از ایلئوسکال (مربوط به ایلئوم یا تهی روده و روده کور) صورت میگیرد که برداشتن آن امکان دارد باعث سوء جذب ویتامین B12 شود.
درمان بیماری غیرمهاجم به عضلات
در گذشته، سه مرحله سرطان مثانه (کارسینوم پاپیلرغیرمهاجم به عضلات ]مرحله [TA، کارسینوم درجا ]مرحله [TIS، و تومور مهاجم به لایه همبندی مخاط ] مرحله ([T1 را سرطان سطحی مثانه مینامیدند، اما اینک از واژه سرطان مثانه غیرمهاجم به عضلات استفاده میشود. تقریباً 70 تا 75 درصد از موارد سرطان مثانه بهصورت تومورهای غیرمهاجم به عضلات هستند. این تومورها را در ابتدا با برداشتن مثانه از طریق پیشابراه درمان میکنند، و به دنبال آن مشاهده دقیق وضعیت شخص بیمار یا شیمیدرمانی داخل مثانهای یا ایمندرمانی صورت میگیرد.
عمق و درجه تهاجم تومور، کامل بودن برداشتن مثانه، و احتمال برآورد شده برگشت بیماری عوامل مهمی هستند که کاربرد درمان داخل مثانهای را هدایت میکنند. سرطانهای TA درجه پایین تنها با برداشتن مثانه درمان میشوند. در سرطانهای TA و T1 درجه بالا، خطر برگشت بیماری و پیشرفت بیماری به مراحل تهاجمیتر بیشتر است، و بنابراین امکان دارد به برداشتن بیشتر (یعنی تکرار برداشتن تومور مثانه از طریق پیشابراه یا Repeat Transurethral Resection Of Bladder Tumor )، باسیل کالمت – گورین داخل مثانهای ،یا استفاده از میتومایسین احتیاج باشد. در مورد بیمارانی که با بالا بودن خطر پیشرفت بیماری مواجه هستند، درمان BCG داخل مثانهای بر کاربرد میتومایسین ترجیح داده میشود. در مورد سرطانهای مثانه غیرمهاجم به عضلاتی که برای بیماران پرخطر هستند، مانند بیماری برگشتکننده T1 درجه بالا یا تومورهای دارای هیستولوژی میکروپاپیلر، باید برداشتن کامل مثانه را در نظر گرفت. تصور میشود کارسینوم درجای مثانه یکی از آغازگرهای (Precursor) بیماری مهاجم باشد. در مورد کارسینوم درجا، برداشتن مثانه از طریق پیشابراه و به دنبال آن BCG داخل مثانهای هفتهای یک بار به مدت شش هفته توصیه میشود.
بیماری مهاجم به عضلات
برداشتن کامل مثانه، همراه با برش و برداشت غدد لنفاوی لگن، درمان استاندارد سرطان مثانه مهاجم به عضلات (مرحله T2 و بالاتر)است. اگر در پاتالوژی هیچ بیماری داخل مثانهای مشاهده نشود، امکان دارد بتوان به بقای درازمدت عاری از بیماری به میزان تا 70 درصد دست یافت. برداشتن کامل مثانه شامل برداشتن پروستات و مثانه در مردان و برداشتن کامل مثانه (معمولاً همراه با برداشتن رحم) در زنان است، که به دنبال آن رویه تغییر مسیر ادرار (Urinary Diversion Procedure) صورت میگیرد. در مورد ضایعات منفرد فاقد کارسینوم درجا که در نقاط مناسب قرار دارند، میتوان کاربرد رویه برداشتن قطعهای مثانه را در نظر گرفت. در بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن و گسترده همراه با سرطان مثانه، گاهی اوقات از راهبردهای حفظ مثانه (برداشتن مثانه از طریق پیشابراه همراه با یا بدون شیمیدرمانی) بهجای برداشتن مثانه استفاده میکنند تا عوارض جانبی یا حالت مرضی (Morbidity) مرتبط با درمان محدود شود.
کاربرد شیمیدرمانی کمکی که پیش از درمان اصلی انجام میشود (نئوادجوانت) و شیمیدرمانی کمکی (ادجوانت) در بیمارانی بررسی شده است که دچار بیماری مهاجم به عضلات هستند، و بهترین کاربرد آنها برای بیمارانی است که با بالا بودن خطر مواجه میباشند (بهعنوان مثال، بیمارانی که غدد لنفاوی آنها سرطانی است، هیستولوژی آنها درجه بالا است، مورد تهاجم از راه دیواره [Transmural] از راه رگها یا عروق [Vascular]) قرار گرفتهاند، دارای ضایعات T3 هستند). ترکیب جمسیتابین (جمزار) و سیسپلاتین (پلاتینول) درمان استاندارد برای بیشتر بیماران است، زیرا مسمومیت کمتری ایجاد میکند. ترکیب متوترکسات، وین بلاستین، دوکسوروبیسین (آدریامایسین)، و سیسپلاتین (MVAC) کارآیی مشابه با جمسیتابین/ سیسپلاتین دارد؛ اما کاربرد آن، به دلیل مسمومیتی که ایجاد میکند، محدود میباشد. در مورد سرطانهای غیراوروتلیال (Nonorothelial) مانند کارسینوم سلول سنگفرشی یا آدنوکارسینوم که عمدتاً با برداشتن مثانه درمان میشوند، از شیمیدرمانی استفاده نمیکنند.
بیماری متاستازی
بیمارانی که دچار بیماری متاستازی هستند را با شیمیدرمانی مداوا میکنند. رژیم خاص شیمیدرمانی که بهکار میرود به وجود بیماریهای مزمن همراه سرطان مثانه، مانند عملکرد غیرطبیعی یا ناقص قلب و کلیه، بستگی دارد. ترکیبهای دارویی که اغلب استفاده میشود شامل سیسپلاتین و جمسیتابین یا رژیم چند دارویی بر پایه سیسپلاتین (مانند MVAC) است. از رژیمهای دارای پایه کاربوپلاتین در بیماران مبتلا به Insufficient Renal Reserve (یعنی در بیمارانی که کلیههای آنها توانایی بالقوه کافی در انجام کار فوقالعاده در مواقع ضروری را ندارند) استفاده میشود. اگر عضلات مورد تهاجم قرار گرفته باشند، برداشتن کامل مثانه همراه با برداشتن غدد لنفاوی لگن هنوز هم بهعنوان بهترین درمان به کار میرود. ایجاد تغییرات در سبک زندگی، شامل ترک سیگار، بخشی ضروری از درمان را تشکیل میدهد. پس از تشخیص بیماری، بیماران به پایش بیوقفه احتیاج دارند (جدول 7 )، زیرا بیشتر موارد برگشت بیماری را میتوان با موفقیت درمان نمود (به شرط آنکه زود ردیابی شوند).