پیوند مغز استخوان و سلولهای بنیادی خون محیطی
Bone Marrow Transplantation and Peripheral Blood Stem Cell
پیوند
نکات کلیدی
- سلولهای بنیادی خونساز (Hematopoietic)، سلولهای نارسي هستند که میتوانند به سلولهای خونی تبدیل شوند. این سلولهای بنیادی در مغز استخوان، جریان خون و خون بند ناف وجود دارند. (به پرسش 1 مراجعه کنید)
- پیوند مغز استخوان (BMT) و سلولهای بنیادی خون محیطی (PBSCT) فرایندهایی هستند که به وسیله آنها، کمبود سلولهای بنیادی که بر اثر میزان بالای شيميدرماني یا پرتودرمانی از بین رفته-اند، تا حدی جبران میشود. (به پرسشهای2 و 3 مراجعه کنید)
- بهطور کلی، در صورتیکه سلولهای بنیادی اهدا کننده و بیمار تا حدود زیاد با هم منطبق باشند، احتمال گرفتاری بیماران به بیماری پیوند علیه میزبان (GVHD) کمتر است. (به پرسش 5 مراجعه کنید)
- پس از درمان با داروهای ضد سرطان و/ یا پرتوتابی با میزانهای بالا، بیمار سلولهای بنیادی دریافت میکند، که این سلولها به مغز استخوان میروند و شروع به تولید سلولهای خونی جدید میکنند. (به پرسشهای 11 تا 13 مراجعه کنید)
- «ریز- پیوند (mini-transplant) »، از میزانهای پایین و کمتر- سمیِ شيميدرماني و/ یا پرتوتابی استفاده میشود تا بیمار را برای پیوند آماده کنند. (به پرسش 15 مراجعه کنید)
- «پیوند پشت به پشت (Tandem transplant)» شامل دو دوره پشت سر هم شيميدرماني با میزان بالا و پیوند سلولهای بنیادی است. (به پرسش 16 مراجعه کنید)
|
1. مغز استخوان و سلولهای بنیادی خونساز (hematopoietic) چیستند؟
مغز استخوان، مادهای نرم و اسفنج مانند است که درون استخوانها قرار دارد، و حاوی سلولهای نارسي است، بهنام سلولهای بنیادی خونساز. (سلولهای بنیادی خونساز با سلولهای بنیادی جنینی متفاوتند. سلولهای بنیادی جنینی میتوانند به تمام انواع سلولهای بدن تبدیل شوند.) سلولهای بنیادی خونساز یا برای ایجاد سلولهای بنیادی خونساز بیشتر، تقسیم میشوند، و یا به یکی از سه نوع سلول خونی تبدیل میشوند: گلبولهای سفید، که با عفونت مبارزه میکنند؛ گلبولهای قرمز، که اکسیژنرسانی میکنند؛ و پلاکتها، که به انعقاد خون کمک میکنند. بیشتر سلولهای بنیادی خونساز در مغز استخوان وجود دارند، اما گونه دیگري از سلولها، به نام سلولهای بنیادی خون محیطی (PBSC) را میتوان در جریان خون یافت. خون موجود در بند ناف نیز حاوی سلولهای بنیادی خونساز است. در پیوند، از سلولهای هر یک از این سه منبع میتوان استفاده کرد.
2. پیوند مغز استخوان و پیوند سلولهای بنیادی خون محیطی چیستند؟
پیوند مغز استخوان (BMT) و پیوند سلولهای بنیادی خون محیطی (PBSCT) فرایندهایی هستند که به منظور جبران فقدان سلولهای بنیادی که بر اثر شيميدرماني با میزانهای بالا و/ یا پرتودرمانی از بین رفتهاند، انجام میشوند. پیوند، به سه روش انجام میشود:
-
در پیوندهای اتولوگ، بیماران سلولهای بنیادی خودشان را دریافت میکنند.
-
در پیوندهای سینژنیک، بیماران سلولهای بنیادی را از برادر یا خواهر دوقلوی همسان خود دریافت میکنند.
-
در پیوندهای آلوژنیک بیماران سلولهای بنیادی را از برادر، خواهر یا والدین خود دریافت میکنند. ممکن است از سلولهای بنیادی فردی غریبه (اهداکننده غریبه) نیز استفاده شود.
3. چرا از پیوند مغز استخوان (BMT) و پیوند سلولهای بنیادی خون محیطی (PBSCT) در درمان سرطان استفاده میشود؟
یکی از دلایل استفاده از BMT و PBSCT در درمان سرطان این است که با این پیوندها، بیمار میتواند شيميدرماني و/ یا پرتودرمانی با میزانهای بسیار بالا را انجام دهد. برای درک دلايل استفاده از BMT و PBSCT، بهتر است با نحوه عملکرد شيميدرماني و پرتودرمانی آشنا شوید.
شيميدرماني و پرتودرمانی بهطور کلی بر سلولهایی اثر میگذارند که به سرعت تقسیم میشوند. به این دلیل از این روشها برای درمان سرطان استفاده میشود که سلولهای سرطانی سریعتر از بیشتر سلولهای سالم تقسیم میشوند. با اينحال چون سلولهای مغز استخوان نیز به سرعت تقسیم میشوند، درمانهایی با میزانهای بسیار بالا میتوانند به شدت به مغز استخوان بیمار آسیب برسانند یا آن را از بین ببرند. بدون مغز استخوان سالم، بیمار دیگر قادر نخواهد بود سلولهای خونی لازم برای اکسیژنرسانی، مبارزه با عفونت و جلوگیری از خونریزی را بسازد. با استفاده از BMT و PBSCT، سلولهای بنیادی که بر اثر درمان از بین رفتهاند جایگزین میشوند.
در برخی از انواع سرطان خون، اثر پیوند علیه تومور(GVT) که پس از BMT و PBSCT آلوژنیک ایجاد میشود، برای مؤثر واقع شدن درمان، حیاتی است. GVT هنگامی روی میدهد که گلبولهای سفید اهدایی (پیوند)، سلولهای سرطانی که پس از شيميدرماني و/ یا پرتودرمانی در بدن بیمار باقی ماندهاند (تومور) را به عنوان سلولهای بیگانه شناسایی کرده و به آنها حمله کنند. (دربارۀ یکي از مشكلات بالقوه پیوند آلوژنیک به نام بیماری «پیوند علیه میزبان» در پرسشهای 5 و 14 بحث خواهد شد.)
4. با استفاده از پیوند سلولهای مغز استخوان (BMT) و پیوند سلولهای بنیادی خون محیطی (PBSCT) چند نوع سرطان را میتوان درمان کرد؟
بیشترین استفاده از BMT و PBSCT در درمان لوسمی و لنفوم است. بیشترین تأثیر این روشها هنگامی است که لوسمی یا لنفوم در حال بهبودی باشد (اثری از نشانهها و علائم سرطان وجود نداشته باشد). از BMT و PBSCT برای درمان دیگر انواع سرطان، از جمله نوروبلاستوم (سرطانی که در سلولهای عصبی نارس ایجاد شده و بیشتر در نوزادان و کودکان مشاهده میشود) و میلوم مولتیپل استفاده میشود. پژوهشگران در پژوهشهای بالینی و تحقیقاتی، در حال ارزیابی BMT و PBSCT بهمنظور درمان انواع گوناگون سرطان هستند.
5. در پیوند آلوژنیک یا سینژنیک، چگونه سلولهای بنیادی اهداکننده را با سلولهای بنیادی بیمار مطابقت میدهند؟
به منظور كاهش احتمال بروز عوارض جانبی، پزشکان در بیشتر مواقع از سلولهای بنیادی برای پیوند استفاده میکنند که تا حد امکان با سلولهای بنیادی خود بیمار مطابقت داشته باشد. افراد مختلف، روی سطح سلولهایشان، مجموعههای پروتئینی متفاوتی با نام آنتیژن مربوط به گلبولهای سفید انسانی Human leukocyte-associated) HLA) دارند. این مجموعه پروتئینی، که گونه HLA نام دارد، را با آزمایش ویژه خون شناسایی میکنند.
در بیشتر موارد، موفقیتآمیز بودن پیوند آلوژنیک تا اندازهای به میزان تطابق آنتیژنهای HLA سلولهای بنیادی اهداکننده با آنتیژنهای HLA سلولهای بنیادی دریافت کننده بستگی دارد. هر چه تعداد آنتیژنهای HLA بیشتر همسان باشد، احتمال اینکه بدن بیمار سلولهای بنیادی اهدایی را بپذيرد بیشتر خواهد بود. بهطور کلی، اگر سلولهای بنیادی بیمار و اهداکننده به خوبی با یکدیگر مطابقت داشته باشند، احتمال بروز مشکلی موسوم به بیماری پیوند علیه میزبان (GVHD) كمتر ميشود. دربارۀ GVHD در پرسش 14 مفصلتر بحث شده است.
در مقایسه با اهداكنندگان غریبه، احتمال انطباق HLA بستگان نزدیک، بهخصوص برادران و خواهران با HLA بیمار بیشتر است. با اينحال، تنها 25% تا 35% از بیماران، خواهر یا برادری دارند که HLA شان با هم مطابقت داشته باشد. احتمال بهدست آوردن سلولهای بنیادی با HLA منطبق با بیمار، از افراد غریبه کمی بیشتر است، یعنی در حدود 50%. در میان اهداکنندگان غریبه، احتمال انطباق HLA افرادی که قومیت و نژادشان با دریافت کننده یکسان باشد، بسیار بیشتر خواهد بود. با آنكه تعداد اهداکنندگان بهطور کلی افزایش داشته است، احتمال پیدا شدن اهدا کننده مناسب برای افرادی که نژاد و قومیتهای خاص دارند، همچنان کمتر است. ثبت نام هر چه بیشتر داوطلبان اهداکننده میتواند به پیدا شدن اهداکننده مناسب غریبه کمک کند (به پرسش 19 مراجعه کنید).
6. چگونه مغز استخوان را برای پیوند بهدست میآورند؟
سلولهای بنیادی مورد استفاده در پیوند مغز استخوان(BMT) را از مایع درون استخوان، بهنام مغز استخوان بهدست میآورند. بهطور کلی، فرایند بهدست آوردن مغز استخوان – که «برداشت (Harvesting) » نام دارد – در هر سه نوع BMT (اتولوگ، سینژنیک و آلوژنیک) یکسان است. اهداکننده تحت بیهوشی عمومی – که باعث خواب وی در تمام طول فرایند میشود- یا بیحسی موضعی – که موجب بیحسی ناحیه کمر به پایین میشود- قرار میدهند. سرنگهایی را روی استخوان لگن یا، در مواردی نادر، جناغ سینه فرو ميبرند، تا به مغز استخوان برسند و مغز استخوان را از استخوان بیرون میکشند. برداشت مغز استخوان حدود یک ساعت طول میکشد.
مغز استخوان برداشت شده را میتوان با مواد نگهدارنده آمیخت و بهمنظور زنده نگهداشتن سلولها تا زمانیکه به آنها نیاز باشد، منجمد کرد. این روش ذخیرهسازی انجمادی (Cryopreservation) نام دارد. سلولهای بنیادی را با روش ذخیرهسازی انجمادی میتوان تا سالها نگهداری کرد.
7. چگونه سلولهای بنیادی خون محیطی (PBSC) را برای پیوند بهدست میآورند؟
سلولهای بنیادی مورد استفاده در پیوند سلولهای بنیادی خون محیطی (PBSCT) از جریان خون بهدست میآیند. از فرایندی به نام آفِرِزیس (apheresis) یا برداشتن گلبولهای سفید (Leakapheresis) به منظور بهدست آوردن PBSC برای پیوند استفاده میشود. از 4 یا 5 روز پیش از آفرزیس ممکن است به منظور افزایش تعداد سلولهای آزاد شده در جریان خون، برای اهداکننده داروی مخصوصی تجویز شود. در آفرزیس، خون را از رگی بزرگ در بازو یا یک کاتتر وریدی مرکزی(Central venous catheter-لولهای انعطافپذیر که آن را درون وریدی بزرگ در گردن، سینه یا ناحیه کشاله ران قرار میدهند) میگیرند. خون دريافتي به دستگاهی وارد میشود که در آن سلولهای بنیادیاش جدا میشود. سپس خون دوباره به اهداکننده بازگردانده میشود و سلولهای جمعآوری شده ذخیره میشود. فرایند آفرزیس معمولاً 4 تا 6 ساعت طول ميكشد. در نهایت سلولهای بنیادی را تا هنگام تزریق به دریافتکننده، منجمد میکنند.
8. چگونه سلولهای بنیادی بند ناف را برای پیوند بهدست میآورند؟
سلولهای بنیادی را میتوان از خون بند ناف نیز بهدست آورد. به این منظور، مادر باید پیش از تولد فرزندش با یک بانک بند ناف تماس بگیرد. بانک خون بند ناف ممکن است از وی درخواست کند که پرسشنامهای را پر کرده و نمونه کوچکی از خون مادر را نیز بگیرد.
پس از تولد نوزاد و بریده شدن بند ناف، خون بند ناف و جفت را میگیرند. این فرایند، کمترین خطر را برای مادر و فرزند در پی دارد. در صورت موافقت مادر، بانک، خون بند ناف را فراوری و برای ذخیره، منجمد میکند. خون بسیار کمی از بند ناف و جفت بهدست میآید، بنابراین سلولهای بنیادی جمعآوری شده را معمولاً برای کودکان یا بزرگسالان کوچک اندام استفاده میکنند.
9. آیا اهدای مغز استخوان خطری هم دارد؟
چون مقدار کمی از مغز استخوان برداشته میشود، معمولاً اهدای مغز استخوان مشکلات قابلتوجهی برای اهداکننده ایجاد نمیکند. جدیترین خطر مربوط به اهدای مغز استخوان، چگونگي بیهوشی در طول فرایند اهدا است.
ناحیهای که مغز استخوان از آن برداشته شده ممكن است برای چند روز، سفت یا دردناک شود و اهدا کننده احساس خستگی کند، ولي ظرف چند هفته، بدن شخص اهدا کننده مغز استخوان از دست رفته را جبران میکند؛ با اينحال، زمان بهبودی کامل برای افراد مختلف متفاوت است. برخی افراد ظرف 2 تا 3 روز زندگی عادی خود را از سر میگیرند، در حالیکه برخی دیگر 3 تا 4 هفته زمان میبرد تا توان خود را کاملاً باز یابند.
10. آیا اهدای سلولهای بنیادی خون محیطی(PBSC) خطری هم دارد؟
آفرزیس معمولاً کمترین مقدار ناراحتی را ایجاد میکند. در طول آفرزیس، ممکن است فرد دچار احساس سبکی سر، لرز، کرختی دور لبها و انقباض عضلات دستها شود. برخلاف اهدای مغز استخوان، اهدای PBSC به بیهوشی نیاز ندارد، فقط دارویی که جهت تحریک آزادسازی سلولهای بنیادی مغز استخوان به جریان خون تزريق میشود، باعث درد عضلات، خستگی مفرط، استفراغ، و/ یا مشکلات خواب میشود. این عوارض جانبی عموماً ظرف 2 تا 3 روز پس از آخرین وعده دارو برطرف ميشود.
11. پيوند سلولهای بنیادی چگونه انجام ميشود؟
پس از درمان با داروهای ضد سرطان و/ یا پرتوتابی با میزانهای بالا، سلولهای بنیادی، درست مانند انتقال خون، از طریق تزریق درون وریدی (IV) به بیمار تزریق میشود. این بخش از پیوند، به 1 تا 5 ساعت زمان نياز دارد.
12. در صورتیکه مبتلا به سرطان، اهدا کننده نیز باشد (پیوند اتولوگ)، آیا ملاحظات خاصی در نظر گرفته میشود؟
سلولهای بنیادی مورد استفاده برای پیوند اتولوگ، قطعاً باید عاری از سلولهای سرطانی باشند. گاهی میتوان سلولهای برداشتشده را پیش از پیوند، طی فرایندی به نام «خالص سازی» بهمنظور از بین بردن سلولهای سرطانی درمان كرد. با این فرایند میتوان برخی از سلولهای سرطانی موجود در سلولهای برداشتشده را از بین برد و احتمال بازگشت سرطان را به حداقل رساند. چون خالصسازی، ممکن است به برخی از سلولهای بنیادی سالم نیز آسیب برساند، پیش از پیوند، سلولهای بیشتری از بیمار میگیرند و به اين ترتيب پس از پاکسازی، به اندازه کافی سلولهای بنیادی سالم باقی خواهد ماند.
13. پس از پیوند سلولهای بنیادی به بیمار چه اتفاقی میافتد؟
سلولهای بنیادی پس از ورود به جریان خون، به مغز استخوان میروند، جاییکه در آن، طی فرایندی به نام« قلمهزنی (engraftment)» شروع به تولید گلبولهای سفید، گلبولهای قرمز و پلاکتهای جدید میکنند. معمولاً قلمهزنی ظرف 2 تا 4 هفته پس از پیوند روی میدهد. پزشکاني كه انجام این فرایند را بهعهده دارند با بررسی نتیجه آزمایشهای مرتب شمارش تعداد سلولهای خونی بيمار را تحت نظر میگیرند. بهبودی کامل عملکرد سیستم ایمنی زمان بسیار بیشتری میبرد – این زمان برای پیوند اتولوگ چندین ماه، و برای پیوندهای آلوژنیک یا سینرژیک 1 تا 2 سال است. پزشکان نتایج آزمایشهای خون در زمانهاي متفاوتی را بررسی میکنند تا مطمئن شوند سلولهای خونی جدید تولید میشوند و اینکه سرطان بازنگشته است. آسپیراسیون مغز استخوان (برداشتن نمونه کوچکی از مغز استخوان بهوسیله یک سرنگ جهت بررسی زیر میکروسکوپ) نیز میتواند پزشکان را در تعیین میزان کارایی مغز استخوان جدید یاری کنند.
14. عوارض جانبی احتمالی پیوند مغز استخوان (BMT) و پیوند سلولهای بنیادی خون محیطی (PBSCT) چیستند؟
خطر عمده هر دو روش درمانی، افزایش آمادگی برای ايجاد عفونت و خونریزی ناشي از روشهای درمانی با میزانهای بالا است. پزشکان برای اينگونه بیماران، آنتی بیوتیک براي جلوگیری یا درمان عفونت تجویز میکنند. و نيز بهمنظور جلوگیری از خونریزی و کمخونی، به بیماران پلاکت و يا گلبولهای قرمز خون تزريقكنند. بیماران تحت درمان BMT و PBSCT، ممكن است به عوارض جانبی کوتاه مدتی چون حالت تهوع، استفراغ، خستگی مفرط، از دست دادن اشتها، زخمهای دهانی، ریزش مو و حساسیتهای پوستی شوند.
خطرات بلندمدت احتمالی شامل مشکلات ناشی از شیمیدرمانی و پرتودرمانی پیش از پیوند هستند، مشکلاتی از قبیل ناباروری، آب مروارید (کدر شدن عدسی چشم، که موجب از دست دادن بینایی میشود)؛ سرطانهای ثانویه (جدید)؛ و آسیب دیدگی کبد، کلیهها، ریهها و/ یا قلب.
در پیوندهاي آلوژنیک، گاهی مشکلی موسوم به بیماری پیوند علیه میزبان (GVHD) بروز ميكند. GVHD و اين هنگامی روی میدهد که گلبولهای سفید اهدایی (پیوند)، سلولهای بدن بیمار (میزبان) را بهعنوان سلولهای بیگانه شناسایی کرده و به آنها حمله میکنند. اندامهایی که بیشتر بر اثر این بیماری آسیب میبینند پوست، کبد و رودهها هستند. این مشکل، ممکن است ظرف چند هفته پس از پیوند (GVHD حاد)، یا مدتها بعد از آن (GVHD مزمن) بروز كند. برای مقابله با این مشکل، به بیمار داروهایی تجویز ميشود که مانع فعالیت سیستم ایمنی شود. علاوه بر اینها، میتوان طی فرایندی به نام «تهیسازی سلولهای تی» (T-cell depletion)، گلبولهای سفیدی که موجب بروز GVHD میشوند را از سلولهای بنیادی اهدایی جدا کرد. GVHD، جي.وي.اچ.دي در صورت بروز میتواند بسیار جدی باشد و بهوسیله استروئیدها یا دیگر عوامل شیمیایی سرکوب کننده سیستم ایمنی (Immunosuppressive) درمان میشود. درمان GVHD دشوار بهنظر ميرسد، اما برخی از بررسیها نشان دادهاند که احتمال بازگشت سرطان آن دسته از مبتلایان به سرطان خون که دچار GVHD میشوند کمتر است. پژوهشهای بالینی بهمنظور یافتن روشهایی جهت پیشگیری و درمان GVHD در حال انجام است.
احتمال بروز و شدت مشکلات احتمالی به چگونگي درمان بیمار بستگی دارد كه باید دربارۀ آنها با پزشک صحبت کرد.
15. «ریز-پیوند» چیست؟
پیوند (یا پیوند بدون برداشت مغز استخوان یا پیوند با شدت کاهشیافته) نوعی پیوند آلوژنیک است. این روش در پژوهشهای بالینی بهمنظور درمان چندین نوع سرطان، از جمله لوسمی، لنفوم، میلوم مولتیپل و دیگر سرطانهای مربوط به خون مورد بررسی قرار گرفته است.
در «ریز- پیوند آلوژنیک» از شيميدرماني و/ یا پرتودرمانی با میزانهای پایینتر و مواد سمی کمتر استفاده میشود. استفاده از داروهای ضد سرطان و پرتوتابی با میزان پایینتر، مقداری از مغز استخوان بیمار را از بین میبرد و نه تمام آن را. از سوي ديگر تعداد سلولهای سرطانی را کاهش میدهد و سیستم ایمنی بدن بیمار را نیز بیاثر میکند تا از پس زدن پیوند جلوگیری شود.
برخلاف BMT یا BSCT سنتی، پس از انجام «ریز- پیوند»، هر دو نوع سلول، يعني هم سلول-های متعلق به خود بیمار و هم سلولهای اهدایی برای مدتی در بدن بیمار باقی میمانند. هنگامیکه سلولهای اهدایی شروع به قلمهزنی کردند، موجب اثر پیوند علیه تومور (GVT) شده و شروع به نابودی سلولهای سرطانی که بر اثر داروهای ضد سرطان و/ یا پرتوتابی از بین نرفتهاند، ميكنند. براي تقویت اثر GVT، مقداری از گلبولهای سفید اهدایی را به بيمار تزریق ميکنند. به این فرایند «تزریق لنفوسیت اهدایی» میگویند.
16. پیوند پشت به پشت چیست؟
«پیوند پشت به پشت» نوعی پیوند اتولوگ است. این روش در پژوهشهای بالینی، برای درمان چندین نوع سرطان از جمله میلوم مولتیپل و سرطان ژرم سل مورد بررسی است. طی پیوند پشت به پشت، بیمار دو دوره پیاپی شيميدرماني همراه با پیوند سلولهای بنیادی دریافت میکند. معمولاً این دو دوره با فاصله چند هفته تا چند ماه از یکدیگر انجام میشوند. پژوهشگران امیدوارند این روش بتواند از عود (بازگشت) سرطان در آینده جلوگیری کند.
17. بیماران چگونه هزینه پیوند مغز استخوان (BMT) یا پیوند سلولهای بنیادی خون محیطی (PBSCT) را پرداخت میکنند؟
پیشرفتهای روشهای درمان، از جمله PBSCT، بهبودی را سرعت ميبخشد و موجب کاهش زمان بستری بودن بیماران در بیمارستان ميشود. این زمان بهبود کوتاهتر، موجب کاهش هزینهها شده است.
18. هزینههای اهدای مغز استخوان، سلولهای بنیادی خون محیطی(PBSC) یا خون بند ناف چقدر است؟
افرادی که داوطلبانه مغز استخوان یا PBSC اهدا میکنند، حتماً باید نمونهای از خونشان بهمنظور تعیین گونه HLA آزمایش شود. این آزمایش خون معمولاً 65 تا 96 دلار هزینه دارد. ممکن است از اهداکننده بخواهند كه این مبلغ را پرداخت کند، و یا ممکن است مرکز اهدا، قسمتي از این مبلغ را تأمين ميكند. انجمنها و دیگر سازمانها نیز کمکهای مالی را ارائه ميكنند. پس از آنکه اهداکننده مناسبی برای بیمار پیدا شد، تمام هزینههای مربوط به تهیه مغز استخوان یا PBSC بر عهده بیمار یا بیمه درمانی وی است.
زنان میتوانند خون بند ناف نوزاد خود را بدون پرداخت هیچ هزینهای به بانکهای خون بند ناف عمومی اهدا کنند. هر چند بانکهای خون بند ناف خصوصي، برای ذخیره کردن خون بند ناف بهمنظور استفاده خصوصی بیمار یا خانواده وی، مبالغ متفاوتی را اخذ میکنند.
19. از چه منابعی میتوان اطلاعات بیشتری دربارۀ اهداکنندگان و مراکز پیوند بهدست آورد؟
طرح ملی اهدای مغز استخوان (NMDP)، یک سازمان غیرانتفاعی با بودجه فدرال است، که بهمنظور بهبود کارایی جستوجوها براي يافتن اهداکنندگان ایجاد شد. NMDP از داوطلبانی که مایل به اهدای هر یک از سه منبع سلولهای بنیادین، یعنی مغز استخوان، خون محیطی و خون بند ناف باشند، در سطح بینالمللی ثبت نام به عمل میآورد.
مطالب و صفحات وب مربوطه به پايگاه علمي، پزشكي و آموزشي مؤسسة تحقيقات، آموزش و پيشگيري سرطان:
شما و شیمی درمانی: حمایت از مبتلایان به سرطان.
پایگاه داده سازمانهای ملی وابسته به انستيتوي ملی سرطان که در آنها به مبتلایان سرطان و خانوادههایشان خدمات ارائه میشود.
شما و پرتودرمانی: حمایت از مبتلایان به سرطان.
شرکت در پژوهشهای بالینی مربوط به درمان سرطان.
آنچه باید دربارۀ لنفوم هوچکین بدانید.
آنچه باید دربارۀ لوسمی بدانید.
آنچه باید دربارۀ میلوم مولتیپل بدانید.
آنچه باید دربارۀ لنفوم بدانید.