سرطان کبد
سرطان چیست؟
وقتی سلولهای قسمتی از بدن شروع به رشد خارج از کنترل کند، سرطان ایجاد ميشود. سلولهای طبیعی بهصورت عادی رشد ميکنند اما سلولهای سرطانی اینگونه رفتار نميکنند. آنها به رشد خود ادامه ميدهد و از محدوده سلولهای نرمال تجاوز ميکنند. با وجودی که انواع مختلف سرطان وجود دارد، یک ویژگی مشترک در همه آنها رشد کنترل نشده است.
انواع مختلف سرطان، به شکل مختلفی رفتار ميکنند. بهعنوان مثال، سرطان ریه و پستان، بیماریهای بسیار متفاوتی هستند. آنها با سرعت متفاوت رشد ميکنند و بهصورت متنوعی به درمانهای مختلف پاسخ ميدهند. به همین دلیل افراد مبتلا به سرطان به درمانهایی که مخصوص نوع خاص سرطانشان است، نیاز دارند. گاهی اوقات، سلولهای سرطانی از محل غده اولیهشان شکسته شده و از طریق گردش خون و سیستم لنفاوی به سایر قسمتهای بدن انتشار ميیابد. آنها ميتوانند در محلهای جدید جایگزین شوند و غدههای تازهای بهوجود آورند و به این حالت متاستاز گفته شده و به سرطانی که به این صورت انتشار ميیابد، سرطان متاستاتیک گفته ميشود.
سرطان کبد چیست؟
این سرطان، از کبد منشأ ميگیرد. برای فهمیدن سرطان کبد، باید در مورد کبد طبیعی اطلاعات مناسبی داشته باشیم. کبد بزرگترین عضو بدن است. این عضو، زیر دندههاي سمت راست قفسه سینه درست پایین ریه راست قرار گرفته است. اگر انگشتان خود را زیر دندههاي سمت راست بکشید، ميتوانید کبد خود را لمس کنید. کبد به دو لوب راست و چپ تقسیم ميشود. برخلاف سایر ارگانها، خونرسانی کبد از دو منبع تأمین ميشود. شریان هپاتیک یا کبدی خون روشن و پر اکسیژن را به کبد ميرساند و ورید پورت (باب) خون پر از مواد غذایی از روده باریک را به کبد ميرساند.
کبد، اعمال حیاتی بسیار مهمي دارد که باعث ميشود نتوان بدون آن زندگی کرد. این عضو باعث خرد کردن و ذخیره بسیاری از مواد غذایی جذب شده از رودهها ميشود. تولید فاکتورهای انعقادی که برای جلوگیری از خونریزی از محل برش و آسیب ميشوند را برعهده دارد. ترشح صفرا به داخل رودهها برای تسهیل جذب مواد غذایی در کبد صورت ميگیرد. همچنین نقش بسیار مهمي در دفع سموم و مواد زائد از بدن دارد. به دلیل اینکه کبد از سلولهای متفاوتی تشکیل شده، انواع مختلف غده ميتوانند از آن منشأ گیرند. بعضی از این غدهها، سرطانی هستند و بعضی دیگر سرطانی نیستند. غدههایی که سرطانی هستند، بدخیم نامیده ميشود. در اصطلاح علمي به انواع غیرسرطانی، خوشخیم گفته ميشود. این غدهها، علل متفاوتی دارند و به شکلهای مختلف درمان ميشوند. پیشآگهی سلامتی شما و یا بهبودتان به نوع غده بستگی دارد.
غدههای خوشخیم:
غدههای خوشخیم، گاهی اوقات به قدری رشد ميکنند و بزرگ ميشوند که مشکل ایجاد ميکنند. ولی در اکثر موارد آنها به بافتهای مجاور گسترش نميیابند و در اعضای دور دست منتشر نميشوند. در صورت نیاز به درمان، اکثراً با برداشت جراحی بهبود ميیابند. بعضی از انواع این غدههای خوشخیم در زیر آورده شدهاند:
1. همانژیوم:
شایعترین غده خوشخیم بوده و منشأ آن از عروق خونی است. به دلیل این که این غدهها اکثراً بیعلامتند، به درمان نیاز ندارند. ولی بعضی از آنها به دلیل خونریزی زیاد نیاز به درمان جراحی و برداشته شدن دارند.
2. آدنوم کبدی:
این غده خوشخیم، از سلولهای اصلی کبد به نام هپاتوسیت منشأ ميگیرند. اکثراً بیعلامت بوده و نیازی به درمان ندارند. ولی در صورت ایجاد درد معده، ایجاد توده شکمی، خونریزی و از دست دادن خون، نیاز به برداشته شدن دارند.
3. هیپرپلازی ندولار موضعی (فوکال) Focal Nodular Hyperplasia (FNH):
رشد شبه غدة تعداد زیادی از سلولها ميباشد که با وجود خوشخیم بودن، افتراق آنها از انواع واقعی سرطان کبد دشوار است. در صورت علامتدار شدن، غده قابل برداشت است.
غدههای بدخیم و سرطانی:
1. سرطان کبد (هپاتوسلولار کارسینوما) (HCC) Hepato cellular Carcinoma:
شایعترین نوع سرطان کبد در جوانان است. منشأ آن از سلولهای کبدی که اصلیترین سلول هستند، ميباشد. از هر 4 سرطان که از کبد منشأ ميگیرد 3 مورد از این نوع ميباشند. اکثر اطلاعات این مقاله هم در مورد این نوع سرطان است. کارسینوم هپاتوسلولار الگوهای رشدی متفاوتی دارد. بعضی از آنها بهعنوان یک غده و توده منفرد ایجاد ميشوند که بهتدریج رشد کرده و بزرگتر ميشوند و در فقط در مراحل پیشرفته به سایر قسمتهای کبد انتشار ميیابد بعضی دیگر بهصورت نقاط پراکنده در کبد و نه بهصورت یک توده منفرد ميتوانند شروع شوند. این نوع سرطان بیشتر در مبتلایان به سیروز کبدی دیده ميشوند. پزشکان با بررسی میکروسکوپی غده کبدی ميتوانند به زیر گروه و نوع کارسینوم هپاتوسلولار پی ببرند. اکثر این زیرگروهها، تأثیری روی درمان و یا پیش آگهی بیماری ندارند. ولی یک نوع نادر به نام فیبرولاملار، نسبت به انواع دیگر کارسینوم هپاتوسلولار، پیش آگهی بهتری دارد.
2. کلانژیوم کارسینوم (سرطان مجاری صفراوی):
از هر 10 مورد سرطان کبد، 1 تا 2 مورد آن شامل کلانژیوکارسینوم است. این سرطان از لولههاي کوچک به نام مجاری صفراوی که صفرا را به کیسه صفرا منتقل ميکند، منشأ ميگیرد. با وجودی که در این مقاله بیشتر در مورد کارسینوم هپاتوسلولار صحبت ميشود، کلانژیوکارسینوم هم به همان صورت درمان ميشود.
3. آنژیوسارکوم یا همانژیوسارکوم:
اینها انواع نادر سرطان هستند که از عروق خونی کبد منشأ ميگیرند. رشد سریعی دارند و اغلب زمانی تشخیص داده ميشوند که به حدی در بدن پخش شدهاند كه قابل برداشتن نیستند. درمان، اغلب پیشرفت بیماری را کندتر ميکند ولی اکثر بیماران بیشتر از یک سال از زمان تشخیص این سرطان، زنده نميمانند.
4. هپاتوبلاستوم:
این نوع، یک نوع بسیار نادر سرطان کبد است که در بچهها ایجاد و گسترش ميیابد. اغلب در بچههاي زیر 4 سال شناخته ميشود. تقریباً 70% کودکان مبتلا به این بیماری با جراحی و شیميدرمانی، بهصورت موفق درمان ميشوند. میزان بقای این سرطان در مراحل اولیه بیماری، بیش از 90% است.
سرطان کبد ثانویه:
اکثر مواردی که در کبد، تشخیص سرطان داده ميشود، منشأ اولیه آن در جای دیگری از بدن است و به کبد انتشار ميیابد و به آن سرطان متاستاتیک گفته ميشود. این حالت در مراحل پیشرفته سرطان پستان، کولورکتال (روده بزرگ)، ریه و بسیاری انواع دیگر ایجاد ميشود.
در زیر میکروسکوپ، این سلولهای سرطانی در کبد مشابه سلولهای سرطانی منشأ و محل اولیه خود هستند. مثلاً اگر فردی مبتلا به سرطان ریه باشد که به کبد انتشار و متاستاز یافته، سلولهای سرطانی مهاجر، از نظر ظاهر و عملکرد مشابه سلولهای سرطان ریه بوده و مشابه سرطان ریه هم درمان ميشوند.
چه تعدادی از افراد مبتلا به سرطان کبد ميشوند؟
این سرطان در مردان شایعتر از زنان بوده و بهطور متوسط، ریسک و احتمال ابتلای یک مرد در دوره زندگی خود به سرطان کبد یا مجاری صفراوی حدود 1 مورد از هر 100 نفر است. در حالیکه این رقم در زنان به صورت 1 مورد از هر 250 نفر است. این سرطان در کشورهای در حال توسعه مثل آفریقا و آسیای جنوب شرقی شایعتر از کشورهای پیشرفته مثل آمریکاست. در بسیاری از این کشورها حتی شایعترین نوع سرطان است.
پیشگیری و عوامل خطرساز (ریسک فاکتورها):
ریسک فاکتور، هر عاملی است که شانس ابتلای فرد به بیماری را افزایش دهد. انواع مختلف سرطان، ریسک فاکتورهای مختلف دارند. بعضی از آنها مثل سیگار قابل کنترل است. ولی بعضی دیگر مثل سن بیمار یا سابقه خانوادگی غیرقابل تغییر است. ولی ریسک فاکتورها تعیینکننده همه چیز نیستند و داشتن یک مورد یا چندین ریسک فاکتور، به معنی ابتلای فرد به سرطان نیست و بسیاری از افرادی که به سرطان متبلا ميشوند نیز، هیچ ریسک فاکتور شناخته شدهای ندارند.
1. جنس:
سرطان کبد در مردان شایعتر از زنان است که ميتواند ناشی از رفتارهایی مثل سیگار کشیدن یا سوء مصرف الکل و ... باشد.
2. نژاد:
بیشترین شیوع این سرطان در آمریکا، نژاد آمریکایی ـ آسیایی ميباشد و سپس در هندی ـ آمریکاییها، اسپانیاییها، آفریقایی ـ آمریکاییها بسیار شایع است.
3. ابتلا به انواع خاص بیماریهای کبدی:
شایعترین ریسک فاکتور ابتلا به سرطان کبد، عفونت با ویروس هپاتیت B یا C است. این عفونتها منجر به سیروز کبدی ميشوند و در قسمتهایی از دنیا بسیار شایعاند. در کشور ما شایعترین علت سرطان کبد، هپاتیت C (HCV) ميباشد. این ویروس از طریق شخص به شخص و از راه سوزن آلوده در حین تزریق، رابطه جنسی کنترل نشده و غیرمطمئن و یا حین تولد منتقل ميشود. همچنین ميتواند از طریق خون، انتقال یابد. افراد مبتلا به هپاتیت A، ریسک ابتلای بیشتر به سرطان ندارند.
4. سیروز کبدی
سیروز، بیماری است که در آن سلولهای کبدی آسیب دیده با بافت فیبروز و همبند جایگزین ميشود. این حالت، اغلب منجر به سرطان ميشود. معمولاً شایعترین علل سیروز کبدی، مصرف الکل، ابتلا به هپاتیت B یا C است. یک علت دیگر آن بیماری هماکروماتوز است که منجر به تجمع مقدار زیادی آهن در کبد ميشود. بعضی بیماریهای نادرتر هم منجر به سیروز ميشوند.
5. دیابت:
دیابت، ریسک ابتلا به سرطان کبد را افزایش ميدهد. این احتمال در افراد دیابتی که سایر عوامل خطرساز مثل مصرف بیش از حد الکل یا هپاتیت دارند، خیلی بیشتر است.
6. چاقی:
چاقی بیش از حد، احتمال ابتلا به سرطان کبد را افزایش ميدهد.
7. آفلاتوکسین:
این ماده سرطانزا، توسط قارچهایی که ميتوانند در آجیل، سویا، دانههاي روغنی، ذرت و برنج رشد کنند، ایجاد ميشود. تماس درازمدت با آفلاتوکسین، باعث افزایش احتمال ابتلا به سرطان کبد ميشود.
8. مادة شیمیایی کلرید وینیل یا دی اکسید تریوم:
این مواد شیمیایی، ریسک فاکتور ابتلا به انواعی از سرطان کبدند. البته امروزه استفاده از این مواد و تماس با آنها شدیداً کنترل شده و این احتمال کاهش یافته.
9. استروئیدهای آنابولیک:
این هورمونهای مردانه توسط بسیاری از ورزشکاران برای افزایش قدرت، بسیار استفاده ميشوند. مصرف طولانیمدت آنها ميتواند احتمال ابتلا به سرطان کبد را مختصری افزایش دهد.
10. آرسنیک:
در بعضی قسمتهای دنیا، آب آشامیدنی حاوی آرسنیک است که باعث افزایش ریسک ابتلا به سرطان کبد ميشود.
بعضی ریسک فاکتورهای محتمل و غیرقطعی:
قرصهای ضد بارداری:
این قرصها ميتوانند مختصری احتمال ابتلا به سرطان کبد را افزایش دهند. اکثر مطالعاتی که در زمینه قرصهای ضد بارداری و ابتلا به سرطان کبد صورت گرفتهاند، شامل انواعی از قرصها بودند که امروزه دیگر کاربردی ندارند. امروزه قرصهای ضد بارداری به صورتهای متفاوتی تولید ميشوند و احتمال افزایش ریسک سرطان کبد مرتبط با آنها نامشخص است.
تنباکو:
بعضی مطالعات، ارتباطی بین سرطان کبد و سیگار یافتهاند ولی میزان درست بودن آن نامشخص است.
آیا سرطان کبد قابل پیشگیری است؟
معیارهای سلامت عموميکه باعث کاهش تماس با ریسک فاکتورهای شناخته شده ميشوند، ميتوانند به پیشگیری از اکثر موارد سرطان کبد کمک ميکند.
دوری از عفونت هپاتیت:
بهطور کلی، بزرگترین ریسک فاکتور، عفونت با ویروس هپاتیت B و C است. برای پیشگیری از هپاتیت B باید واکسیناسیون انجام شود. تمام کودکان، نوجوانان و جوانان پرخطر باید این واکسن را دریافت کنند ولی برای هپاتیت C، واکسنی وجود ندارد. برای پیشگیری از هپاتیت C (و نیز هپاتیت B در افرادی که تحت واکسیناسیون قرار نگرفتهاند)، باید از ماهیت و نیز نحوه انتشارشان آگاهی داشته باشیم. این ویروس از طریق خون، انتقال خون، سوزن آلوده، رابطه جنسی نامطمئن، و در حین وضع حمل انتقال ميیابد.
علاوه بر این، داروهایی برای درمان هپاتیت B و C هم وجود دارد. میزان اثرگذاری این داروها، هنوز هم مورد مطالعه است و همچنین اثرگذاری آنها روی سرطان کبد هم تحت بررسی است. اگر مبتلا به هپاتیت B یا C هستید با پزشکتان در مورد مصرف این داروها مشورت کنید.
محدودیت مصرف الکل و سیگار (تنباکو):
در آمریکا، سوءمصرف الکل، علت اصلی ابتلا به سیروز کبدی است که منجر به سرطان کبد ميشود. ولی جلوگیری از سرطان کبد در اثر سوءمصرف الکل، همچنان بهعنوان یک معضل و چالش است. ترک سیگار هم ميتواند ریسک ابتلا به سرطان کبد و بسیاری از بیماریهای کشنده و مرگبار را کاهش دهد.
سلامت مواد غذایی و شیمیایی:
تغییر در روش ذخیره و نگهداری مواد غذایی در بعضی کشورهای گرمسیری ميتواند میزان تماس با عوامل ایجادکننده سرطان مثل آفلاتوکسین را کاهش دهد. بسیاری از کشورهای پیشرفته، برای سلامت مواد غذایی قوانین منظم و مشخصی دارند. آنها همچنین قوانینی برای حفاظت مردم در برابر مواد شیمیایی ایجادکننده سرطان دارند. به دلیل این معیارها، میزان ایجاد سرطان کبد در اثر این مواد شیمیایی بسیار کاهش یافته است.
درمانهایی که باعث افزایش ریسک سرطان کبد ميشوند:
بعضی بیماریهای اکتسابی خاص باعث ایجاد سیروز کبدی شده و ریسک ابتلا به سرطان کبد را افزایش ميدهند. شناسایی و درمان این بیماریها و در مراحل اولیه ميتواند این احتمال را کاهش دهد.
تشخیص زودرس، مرحلهبندی سرطان:
چگونه سرطان کبد، شناسایی ميشود؟
سرطان کبد معمولاً تا مراحل پیشرفته، علائمي ایجاد نميکند. در نتیجه بهندرت در مراحل اولیه شناسایی ميشود. همچنین هیچ روش و آزمايش غربالگری برای سرطان کبد وجود ندارد و غدههای کوچک هم به سختی در معاینه فیزیکی قابل تشخیصاند.
روشهایی برای شناسایی سرطان کبد:
بسیاری از بیمارانی که به سرطان کبد مبتلا ميشوند از مدتها قبل دچار سیروز شدهاند. اگر فرد مبتلا به سیروز، بدون دلیل مشخص، بیماریش تشدید شود، پزشکان باید شک به سرطان کبد کنند و برای اطمینان باید آزمايشهای تشخیصی لازم را درخواست کنند.
آزمايش سنجش سطح خونی AFP:
سرطان کبد گاهی اوقات با سنجش سطح خونی پروتئینی به نام آلفافیتوپروتئین (AFP) (alpha-fetoprotein) تشخیص داده ميشود. این پروتئین در خون جنین وجود دارد ولی مدت کوتاهی بعد تولد، از جریان خون ناپدید ميشود. وجود آن در خون افراد بالغ ميتواند نشاندهنده سرطان کبد (یا سایر انواع سرطان) باشد. سنجش سطح AFP برای شناسایی و تشخیص غده در مراحل اولیه در افراد پرخطر برای ابتلا به سرطان کبد کاربرد دارد. ولی با اینحال، بعضی از انواع غدههای کبدی مقدار زیادی از این ماده را تولید نميکنند و با سنجش سطح آن قابل تشخیص زودرس نیستند و در نتیجه در زمانیکه سطح AFP بالا یا در حد تشخیصی است، احتمالاً غده به حدی بزرگ شده که دیگر قابل برداشت نیست و یا ممکن است به خارج کبد انتشار، متاستاز و گسترش یافته باشد. بعضی از بیماریهای غیرسرطانی کبد هم این پروتئین را تولید ميکند.
سونوگرافی:
سونوگرافی آزمايشی است که در آن از امواج صوتی برای تهیه تصاویری از ارگانهای داخلی مثل کبد استفاده ميشود. برای انجام این روش، روی یک میز دراز ميکشید و سپس یک ابزار تشخیصی سونوگرافی در حالت خوابیده از روی قسمتی از بدن که قرار است مورد بررسی قرار گیرد، عبور داده ميشود. این روش گاهی اوقات در افرادی که نوع مشخص ریسک فاکتور سرطان کبد دارند برای شناسایی سرطان در مراحل اولیه استفاده ميشود. همچنین قبل از تهیه بیوپسی قابل انجام است تا بتوان تشخیص داد آیا غده از نوع کیست پر از مایع که اغلب خوشخیم است ميباشد و یا توده جامد است.
چه کسی باید تحت بررسی قرار گیرد؟
افراد با ریسک بالای ابتلا به سرطان کبد از روشهای غربالگری سود ميبرند و بهتر است قبل علامتدار شدن مورد بررسی قرار گیرند. بسیاری از پزشکان این آزمايشها را برای بیماران خاصی انجام ميدهند. این بیماران شامل مبتلایان به سیروز بهخصوص در موارد پیشرفته آن که بیمار کاندید پیوند کبد است ميباشند. از طرف دیگر، سرطان ممکن است در طول دوره انتظاری پیوند شروع شود و بسیار پیشرفته شود تا جایی که غیرقابل درمان شود. ابتلا به سرطان کبد، باعث ميشود افراد در لیست انتظار پیوند، در اولویت بالاتری قرار گیرند.
بعضی افراد با عفونت مزمن و طولانیمدت هپاتیت B یا C هم باید تحت غربالگری قرار گیرند. مثل افرادی که در خانوادهشان سابقه سرطان کبد دارند. برای بعضی افراد پرخطر، فواید انجام آزمايش غربالگری هنوز مشخص نیست. اگر فکر ميکنید در خطر بالای ابتلا به سرطان کبد هستید با پزشکتان در مورد لزوم انجام این آزمايشهای تشخیصی مشورت کنید.
علائم ابتلا به سرطان کبد:
در اکثر موارد، سرطان کبد در مراحل اولیه علامتی ایجاد نميکند. علائمي که در زیر توضیح داده ميشوند، ميتوانند توسط سرطان کبد قابل ایجاد شوند ولی علاوه بر این سرطان، توسط بیماریهای دیگری هم ميتوانند بهوجود بیایند. اگر هر یک از این علائم را داشتید، به پزشک مراجعه کنید:
-
کاهش وزن (در زمانی که انتظار کاهش وزن ندارید و یا تلاشی برای کم کردن آن نميکنید)
-
کاهش اشتهای مداوم
-
تهوع و استفراغ
-
تب
-
احساس پری زودرس و زیاد بعد خوردن مقدار مختصری غذا
-
بزرگ شدن کبد و یا یک توده که در سمت راست قابل لمس و تشخیص است.
-
معده درد مداوم
-
التهاب و تورم در محدوده معده
-
خارش
-
زردی چشم و پوست (یرقان)
-
وریدهای برجسته روی شکم که از روی پوست قابل مشاهده اند
-
ضعف و بیحالی شدید و تشدید شده در زمینه ابتلا به هپاتیت B و C
-
بعضی از غدههای کبدی هورمونهایی ترشح ميکنند که روی ارگانهای خارج کبدی بسیار تأثیر ميگذارند. این هورمونها باعث ميشوند:
-
سطوح کلسیم خون بسیار افزایش یابد که منجر به تهوع، سرگیجه و گیجی، یبوست، ضعف و بیحالی و مشکلات عضلانی ميشوند.
-
کاهش سطح قند خون که ميتواند منجر به احساس ضعف و بیحالی و از حال رفتن شود.
-
بزرگ شدن پستانها و یا منقبض و چروکیده شدن بیضهها در مردان
این یافتهها باعث ميشود، بیشتر بهجای شک به مشکلات کبدی، احتمال بسیار اختلال سیستم عصبی و یا غددی و هورمونی وجود داشته باشد و به دنبال بروز اینها، آزمايشهاي تشخیصی بیشتری مورد نیاز است.
آزمايشهاي تشخیصی دقیقتر سرطان کبد:
اگر شما علائم و یا یافتههاي مربوط به سرطان کبد دارید و یا به هر دلیلی به سرطان کبد مشکوک شده باشید، پزشکتان یک یا تعداد بیشتری آزمايش برای پیدا کردن دقیقتر بیماریتان درخواست ميکند. این آزمايشها شامل:
آزمايشهای تصویربرداری:
در این آزمايشها، با استفاده از امواج و اشعه x، امواج مغناطیسی و یا رادیویی، تصاویری از اعضای داخلی بدن تهیه ميشوند. این آزمايشها، به دلایل مختلف مثل پیدا کردن غده و مشخص کردن سرطانی بودن یا نبودن آن، فهمیدن میزان انتشار سرطان و یافتن میزان اثربخشی درمان بهکار برده ميشوند.
1. سونوگرافی:
این آزمايش، برای پیدا کردن غدههای داخل کبد استفاده ميشود. در این روش از امواج صوتی برای تهیه تصاویری از داخل بدن استفاده ميشود. اکثر افراد این روش را به دلیل استفاده گسترده آن برای بررسی جنین در طی دوران بارداری ميشناسند. الگوهای مختلف انعکاس و اکو، ميتوانند وجود غده و در بعضی موارد حتی نوع آن را هم مشخص کنند. این یک روش تشخیصی ساده است. شما روی یک سطح مسطح دراز ميکشید، سپس یک نوع ابزار از روی سطحی از بدن که قرار است تحت بررسی قرار گیرد، عبور داده ميشود.
2. سي.تي.اسکن:
در این روش ازامواج x برای تهیه تصاویر از بدن استفاده ميشود. سپس این تصاویر در کنار هم قرار داده ميشوند. تا تصاویری از برشها و قسمتهای مختلف بدن که قرار است مورد بررسی قرار گیرد، ارائه شود. سي.تي.اسکن، قادر است اطلاعات دقیقی در مورد سایز، شکل و محل غده داخل کبد یا قسمت دیگر بدن مثلاً شکم ارائه دهد. در طی این روش، برای مشخص کردن بهتر محدوده ارگانهای داخلی، تحت تزریق ماده حاجب قرار ميگیرید.
سپس برای 15 تا 30 دقیقه به حالت دراز کشیده باقی بمانید تا تصاویر تهیه و کامل شوند.
3. MRI (ام ـ آر ـ آی) (Magnetic Resonance Imaging):
در این روش از امواج رادیویی و مغناطیسی قوی بهجای اشعه x برای تهیه تصاویر استفاده ميشود. یک کامپیوتر، الگوهای مختلف امواج رادیویی را به تصاویر با جزئیات بالا از قسمتهای مختلف بدن، تبدیل ميکند. اسکن ام. آر. آی، برای بررسی و مشاهده سرطانهای کبد بسیار مفیدند و ميتواند گاهی سرطان و بدخیمي را از یک توده خوشخیم افتراق دهد. انجام MRI زمان بیشتری نسبت به سي.تي.اسکن طول ميکشد و برای انجام آن لازم است که در یک دستگاه لولهای شکل قرار گیرید.
4. آنژیوگرافی:
یک روش استفاده از اشعه x برای بررسی عروق خونی است. در این روش قبل دریافت اشعه x، به بیمار باید ماده حاجب داخل شریانی تزریق شود. ماده حاجب قادر است، محدوده عروق خونی را در تصاویر مشخص کند و نشان دهد کدام یک از عروق، خونرسانی و تغذیه خونی توده سرطانی کبد را برعهده دارند. این روش به جراحان کمک ميکند تصمیم بگیرند که آیا توده سرطانی قابل برداشت است و نیز بهترین روش جراحی در صورت لزوم کدام است. این روش ميتواند ناخوشایند و ناراحتکننده باشد، چون برای انجام آن لازم است یک لوله بسیار نازک و باریک (کاتتر) از طریق کشاله ران به دخل شریان کبد هدایت شود. قبل از این اقدام، از داروهای بیحسی برای بیحس کردن محل استفاده ميشود.
5. لاپاروسکوپی:
در این روش، پزشک با استفاده از یک لوله باریک و مجهز به منبع نور کوچک، به بررسی و مشاهده کبد و سایر ارگانهای داخل شکم ميپردازد. این لوله از راه یک برش جراحی بسیار کوچک، در قدام شکم وارد و جاسازی ميشود. این روش به پزشکان کمک ميکنند که تشخیص دهند نیاز به جراحی وجود دارد یا سایر روشهای درمانی قابل انجامند. همچنین از طریق ابزارهای کوچکی که از راه لوله وارد ميشوند، ميتوان نمونههاي کوچک بیوپسی برای بررسی زیر میکروسکوپ تهیه کرد. برای انجام این روش، بیمار تحت بیحسی و بیهوشی قرار ميگیرد.
6. بیوپسی:
بهترین و قطعیترین روش تشخیص وجود سرطان، نمونهگیری از غده و بررسی میکروسکوپی است. روشهای مختلفی برای نمونهگیری و تهیه بیوپسی وجود دارد. برای انجام این روش، پوست محلی که قرار است تحت بیوپسی قرار گیرد، بیحس ميشود. نمونههاي بیوپسی را ميتوان حین لاپاروسکوپی و زمانیکه پزشک در حال مشاهده و بررسی سطح کبد است، تهیه کرد. به این صورت که پزشک حین مشاهده کبد و سایر اعضا، در صورت مشاهده نواحی با ظاهر غیرعادی و یا مورد مشکوک، از آن قسمتها بیوپسی تهیه ميکند.
7. آزمايشهای خونی:
این آزمايشها، برای سنجش سطوح ماده AFP یا آلفافیتوپروتئین (alpha-fetoprotein) استفاده ميشود. سطوح این پروتئین در افراد مبتلا به سرطان کبد، اغلب افزایش یافته است. پزشکان از این روش ميتوانند، برای مقایسه سطح AFP قبل و بعد درمان و فهمیدن تأثیر درمان استفاده کنند. (انتظار ميرود به دنبال درمان، سطوح AFP کاهش یابد) سایر آزمايشهای خونی ميتوانند به پزشکان کمک کنند که مشخص شود، سایر قسمتهای کبد که سرطانی نشده و نیز سایر ارگانهای بدن چگونه کار ميکنند. این اطلاعات ميتوانند به پزشکتان کمک کند تا بفهمد آیا جراحی انتخاب مناسبی برای شماست یا خیر.
مرحلهبندی سرطان (بعد انجام آزمايشهای تشخیصی):
مرحلهبندی، فرآیند شناسایی میزان انتشار سرطان است. مرحله سرطان، مهمترین عامل برای تصمیمگیری درمانی است. تمام پزشکان از یک روش واحد برای مرحلهبندی سرطان استفاده نميکنند. شایعترین روش مرحلهبندی سیستم TNM است که در آن مراحل با اعداد لاتین از 1 تا 4 مشخص ميشوند. مرحله 3 خودش به دو زیر گروه A و B و C هم تقسیم ميشود. در اکثر موارد، هر چه عدد کوچکتر باشد، نشانه انتشار کمتر سرطان است و عدد بزرگتر مثل مرحله 4، نشانه بیماری و سرطان جدی است.
برای مقاصد درمانی، پزشکان اغلب سرطانهای کبد را بر اساس امکان برداشت کامل آنها از طریق جراحی و یا عدم امکان این کار تقسیم ميکنند. قابل برداشت (Resectable)، یک اصطلاح پزشکی است و به این معنی است که توده سرطان را ميتوان از طریق جراحی خارج کرد. بهعنوان مثال، اگر سرطان در مراحل اولیه باشد و یا قسمت غیرسرطانی که تحت تأثیر سرطان قرار نگرفته، سالم باشد، احتمالاً شما بهوسیله جراحی درمان ميشوید. پزشکان اغلب به این نوع سرطان (قابل برداشت موضعی) (Localized Resectable) ميگویند.
گاهی اوقات، به دلایل مختلف، سرطان، توسط روشهای جراحی قابل برداشت نیست. به این نوع سرطانها، غیر قابل برداشت یا (unresectable) گفته ميشود.
به سرطانهایی که در اکثر قسمتهای کبد پخش شدهاند و یا حتی به سایر ارگانهای بدن انتشار یافتهاند، سرطانهای «پیشرفته» گفته ميشود. از آنجایی که علائم سرطان کبد معمولاً تا زمانیکه بیماری پیشرفته نشده، ظاهر نميشود، تنها تعداد کمي از سرطانهای کبدی در مراحل اولیه قابل تشخیصاند و ميتوان از طریق جراحی آنها را خارج و درمان کرد. به دلیل اینکه، مبتلایان به سرطان کبد، غالباً مبتلا به سیروز کبدی هم هستند، پزشکان در حین درمان سرطان ميخواهند نوع سیروز و میزان جدی بودن آن را هم مشخص کنند. آنها از روشهایی برای اندازهگیری مواد مختلف در خون، مایع در شکم و بررسی عملکرد مغزی استفاده ميکنند.
درمان:
چگونه سرطان کبد درمان ميشود؟
اطلاعات درمانی در این راهنما، نميتواند جایگزین درمان و قضاوت سیستم درمانی شما شود و تنها برای کمک به شما و خانوادهتان برای کسب اطلاعاتی در مورد بیماری و توانایی تصمیمگیری با پزشکتان است. پزشک شما ميتواند دلایلی برای پیشنهاد روش درمانی متفاوت با این راهحلهای کلی داشته باشد.
بعد از شناسایی و مرحلهبندی سرطان کبد، پزشکتان یک یا چندین روش درمانی را به شما پیشنهاد ميکند. انتخاب روش درمانی یک تصمیم بزرگ است. در زمان تصمیم برای انتخاب نوع درمان، توجه به مرحله و میزان گسترش سرطان بسیار مهم است. ولی علاوه بر آن سن، شرایط سلامت عمومي و ترجیحات شخصی هم باید مد نظر قرار گیرند. حتی داشتن یک انتخاب دوم هم ميتواند کمک کننده باشد.
مشورت با فردی که در زمینه سرطان کبد تجربه کافی دارد ميتواند به شما اطلاعات بیشتری ارائه دهد و کمک کند که اطمینان بیشتری در مورد روش درمانی انتخابیتان پیدا کنید.
جراحی:
امروزه، جراحی تنها يك راه احتمالي براي درمان سرطان است. جراحی هم برای برداشت توده و هم برای پیوند کبد انجام ميشود. اگر تمام توده سرطانی که جراح در حین جراحی مشاهده ميکند برداشته شود، شما بهترین پیش آگهی را برای بقا خواهید داشت. ولی اغلب برداشت کامل اکثر تودههاي سرطانی امکانپذیر نیست. اکثراً سرطان بزرگ بوده و در قسمتهای متعدد کبد قابل مشاهده است و یا به خارج از کبد انتشار یافته است. همچنین اکثر مبتلایان به سیروز، کبد سالم به اندازه کافی ندارند که امکان جراحی برایشان فراهم باشد.
عوارض جانبی و ریسک فاکتورها و خطرات جراحی:
افراد مبتلا به سرطان کبد، اغلب دچار آسیب به سایر قسمتهای کبدشان هستند. پزشکان باید بتوانند مقدار کافی از کبد را که سرطانی شده بردارند و نیز باید مقدار کافی از کبد برای حفظ عملکرد طبیعیش باقی بماند. خونریزی بعد جراحی، بزرگترین نگرانی است. کبد بهطور طبیعی قادر است فاکتورهای انعقادی و موادی که کمک ميکنند که خون لخته شود تولید ميکند. آسیب به کبد (هم قبل جراحی و هم در طی جراحی) ميتواند عوارض خونریزی را تشدید کند. نگرانی دیگر این است که چون توده باقیمانده کبد بعد جراحی، اغلب حاوی بیماری و آسیبهای آن است، ميتواند منجر به بروز مجدد سرطان شود. در نتیجه گاهی اوقات یک سرطان کبد جدید ميتواند به صورت تأخیری ایجاد شود.
پیوند کبد:
پیوند کبد، یک انتخاب برای افراد با سرطانهای کبد کوچک است. امروزه این روش برای افرادی با تعداد کمي غده که بهطور کامل قابل برداشت نیستند (هم به دلیل محل و وضعیت قرارگیری غدهها و هم به دلیل اینکه احتمالاً بافت کبدی سالم زیادی باقی نمانده) حفظ ميشود.
تعداد زیادی کبد برای مبتلایان به سرطان کبد وجود ندارد چون آنها اکثراً برای بیماریهای قابل درمانتر مصرف ميشوند و بیماران اکثراً باید مدت بسیار طولانی برای یافتن کبد منتظر بمانند. به همین دلیل بیشتر پزشکان، ابتدا یک برداشت و جراحی محدود را توصیه ميکنند تا سپس در صورت بازگشت سرطان، پیوند صورت گیرد. افزایش آگاهی نسبت به اهدای اعضا، یک هدف اساسی برای پیشرفت سلامت عمومي است که ميتواند باعث شود این روش درمانی برای تعداد بیشتری افراد مبتلا به سرطان کبد یا سایر بیماریهای جدی کبدی، قابل دسترس شود.
یک روش درمانی دیگر که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است، اهدای قسمتی از کبد از خویشاوندان نزدیک فرد بیمار است. این روش عملی است ولی عوارض ناشی از پیوند همچنان نگران کنندهاند.
خطرات و عوارض جانبی احتمالی پیوند کبد:
افرادی که تحت پیوند کبد قرار ميگیرند باید داروهایی برای سرکوب سیستم ایمنی و جلوگیری از رد شدن عضو جدید توسط بدن دریافت کنند. این داروها عوارض و خطرات خاص خود از جمله افزایش احتمال ابتلا به عفونتای جدی دارند. بعضی از این داروها همچنین عوارض دیگر روی سلامتی فرد ایجاد ميکنند.
انتظار ميرود پیشرفتهای پزشکی در آینده، احتمال رد پیوند و عوارض جانبی سخت آن را کاهش دهد.
آمبولیزاسیون و حذف غده:
این روش بهصورت درمان موضعی است که بدون خروج و برداشتن غده، آن را تخریب ميکند. روشهای مخلتفی برای این کار وجود دارد. این درمانها معمولاً در بیمارانی که غدههای کم و کوچکی که قابل برداشت با جراحی نیستند دارند، عملي است. این روشها به معنی درمان سرطان نیستند بلکه کمک ميکنند که افراد مدت طولانیتری زندگی کنند. آمبولیزه کردن هم یک روش درمانی دیگر برای غدههای غیرقابل جراحی است. در این روش مادهای داخل شریان تغذیهکننده غده قرار داده ميشود. این ماده، جریان خون را مسدود کرده و رشد غده را بسیار دشوار ميکند. آمبولیزاسیون + شیميدرمانی، شامل ترکیب دو روش شیميدرمانی و آمبولیزاسیون است. مطالعات همچنان ادامه دارند تا مشخص شود آیا این روش ترکیبی بهتر و مؤثرتر از آمبولیزه کردن بهتنهایی است. رادیو آمبولیزاسیون، ترکیب آمبولیزاسیون و رادیوتراپی است. در این روش مواد رادیواکتیو کمي به داخل شریان تغذیهکننده کبد تزریق ميشود. این روش، این امکان را فراهم ميکند تا مقادیر کم اشعه تنها روی محلهای غدة اثر بگذارند. این روشها هنوز هم جدید هستند و مورد بررسیاند.
رادیوتراپی:
این روش بهصورت استفاده از امواج بسیار پرانرژی مثل اشعه x برای کشتن و یا خرد کردن سلولهای سرطانی است. رادیوتراپی از منبع خارجی، امواج رادیویی را از خارج بدن به توده سرطانی ميرساند. سلولهای سرطان کبد توسط رادیوتراپی قابل از بین رفتن هستند. ولی از این روش نميتوان در مقادیر بسیار بالا استفاده کرد. چون علاوه بر از بین بردن سلولهای سرطانی، سلولهای طبیعی را هم از بین ميبرد. از این روش رادیوتراپی اغلب برای کوچک کردن غده کبد و یا تسکین علائم سرطان مثل درد استفاده ميکنند. ولی این روش نميتواند سرطان کبد را درمان کند و یا به افراد کمک کند که مدت طولانیتری زندگی کنند. رادیوتراپی سهبعدی، یک روش جدیدتر رادیوتراپی از منبع خارجی است که در آن از طریق یک کامپیوتر، محل دقیق غده را مشخص ميکنند. این کار آسیب به سلولهای طبیعی را به حداقل رسانده و این امکان را ایجاد ميکند که از دوزهای بالاتری استفاده شود. اگر امکان این روش وجود داشته باشد، معمولاً بر سایر روشهای رادیوتراپی برتری دارد.
عوارض جانبی محتمل رادیوتراپی:
این عوارض شامل مشکلات پوستی مشابه آفتاب سوختگی در محل ورود اشعه به بدن، تهوع، استفراغ، ضعف و خستگی ميباشد. اغلب این علائم با بهبود بیماری از بین ميروند. رادیوتراپی همچنین ميتواند باعث تشدید عوارض شیميدرمانی شود.
هدفدرمانی:
افزایش اطلاعات در مورد تغییرات سلولی که منجر به ایجاد سرطان ميشود، باعث شده که بهتر بتوان داروهایی که قادرند بهصورت خیلی اختصاصی روی این تغییرات اثر کنند، شناسایی شوند. این داروهای هدفمند مشابه داروهای استاندارد شیميدرمانی عمل نميکنند. آنها اغلب عوارض جانبی متفاوت و کمتری نسبت به داروهای استاندارد دارند. مشابه داروهای شیميدرمانی، اینها هم وارد جریان خون شده و در بدن انتشار ميیابند. در نتیجه ميتوانند حتی روی سرطانهایی که به اعضای دوردست انتشار یافتهاند هم مؤثر باشند. به دلیل عدم پاسخدهی و اثرگذاری مناسب شیميدرمانی روی اکثر مبتلایان به سرطان کبد، پزشکان روشهای آزمایشی جدیدی برای بررسی و استفاده از این هدف درمانیها شروع کردهاند.
شیميدرمانی:
این روش بهصورت استفاده از داروهایی برای کشتن سلولهای سرطانی است. معمولاً داروها بهصورت داخل وریدی یا خوراکی تجویز ميشوند. در زمان ورود دارو به خون، در بدن انتشار ميیابند و منجر ميشوند روی سرطانهای منتشر و متاستاتیک هم مؤثر باشند. سرطان کبد به اکثر داروهای شیميدرمانی پاسخ خوبی نميدهد. داروهایی که بهترین تأثیر را روی این سرطان داشتند، دوکسوروبیسین، 5- فلوئورو اوراسیل و سیس پلاتین ميباشند. ولی اکثر مطالعات نشان ندادهاند که شیميدرمانی ميتواند به بیماران مبتلا به سرطان کبد کمک کند که مدت طولانیتری زنده بماند.
عوارض جانبی محتمل شیميدرمانی:
-
زخمهای دهانی
-
از دست دادن اشتها
-
ریزش مو
-
تهوع و استفراغ
-
افزایش ریسک ابتلا به عفونت (در نتیجه کاهش تعداد گلبولهای سفید)
-
خونریزی و کبودی آسان (در نتیجه کاهش تعداد پلاکت)
-
ضعف و خستگی و تنگی تنفس (در نتیجه کاهش تعداد گلبول قرمز)
اکثر عوارض جانبی با اتمام درمان از بین ميروند. در صورت داشتن این عوارض جانبی حتماً به پزشکتان اطلاع دهید.
میزان بقای ناشی از سرطان کبد:
تنها تعداد بسیار معدودی از سرطان کبد در مراحل اولیه تشخیص داده ميشوند و توسط جراحی قابل برداشتند.
میزان بقای 5 ساله بیماران با سرطان قابل برداشت در مراحل اولیه حدود 30 تا 60 درصد است. این درصد برای موارد پیشرفته و یا شدیدتر بیماری کاهش ميیابد. میزان بقای 5 ساله، به درصدی از بیماران که حداقل 5 سال بعد تشخیص سرطانشان زنده ميمانند، اطلاق ميشود. این میزان برای توصیف یک روش استاندارد توضیح پروگنوز و پیشآگهی بیماری کاربرد دارد. مسلماً تعدادی از افراد بیشتر از 5 سال عمر ميکنند. میزان بقای 5 ساله برای افراد با سرطان که بهطور وسیع به خارج از کبد و یا اعضای دوردست انتشار یافته کمتر از 5 سال بوده و میزان متوسط بقا اغلب حدود چندین ماه تخمین زده ميشود. میزان بقای 5 ساله برای سرطان کبد معمولاً کمتر از 10 درصد است. یک دلیل عمده برای این میزان بقای پایین این است که اکثر مبتلایان به سرطان کبد، علاوه بر سرطان مشکلات دیگری مثل سیروز کبدی هم دارند که به خودی خود کشندهاند.
هر فردی متفاوت است:
باید در نظر داشت، با وجودی که اعداد و ارقام یک تصویر کلی ارائه ميدهند، وضعیت هر فردی کاملاً منحصر به فرد است و آمار نميتواند بهطور قطع تعیین کند که در شرایط شما چه اتفاقی خواهد افتاد. در صورت داشتن سؤال در مورد شانس درمان و یا مدت زمان عمرتان از پزشکتان سؤال کنید.
کارآزماییهاي بالینی:
ممکن است از زمانیکه به شما گفته ميشود که مبتلا به سرطان هستید مجبور شوید تصمیمات مهمي بگیرید. یکی از مهمترین این تصمیمات، انتخاب بهترین روش درمانی است. ممکن است در مورد انجام کارآزمایی بالینی در شرایط خودتان شنیده باشید. این مطالعات کارآزمایی بالینی، مطالعات تحقیقاتی کنترل شدهای هستند که در مورد بیمارانی که برای انجام آن داوطلب ميشوند، صورت ميگیرد. آنها برای پیدا کردن روشهای درمانی مناسب و جدیدتر بهکار ميروند.
اگر تمایل به شرکت در این کارآزماییهاي بالینی دارید با پزشکتان مشورت کنید. کارآزمایی بالینی، یک روش برای بررسی و مطالعه دقیقتر روی هر بیماری است و به پزشکان کمک ميکنند که در مورد روشهای بهتر درمان سرطان بیشتر بیاموزند.
درمان جبرانی یا مکمل و جایگزین:
وقتی مبتلا به سرطان ميشوید تمایل دارید در مورد راههایی برای درمان بیماری، تسکین علائمتان که پزشک به آنها اشاره نکرده یاد بگیرید. در این میان هر فردی از دوستان، خانواده، گروههای اینترنتی پیشنهاداتی به شما ميکنند که ممکن است کمککننده باشد. این روشها شامل استفاده از ویتامینها، داروهای گیاهی، رژیمهاي غذایی خاص و یا سایر روشها از جمله طب سوزنی یا ماساژ است. درمانهای مکمل یا جبرانی درمانهایی هستند که همراه روش درمانی طبیعی شما استفاده ميشود و درمان جایگزین، بهجای درمان پزشکی شما انجام ميگیرد.
روشهای جبرانی و مکمل:
بیشتر این روشها بهعنوان درمان بیماری پیشنهاد نميشوند و اکثراً برای کمک به بیمار است تا احساس بهتری داشته باشد. مثالهایی از روشهایی که همراه درمان عادی بهکار ميروند شامل داروهای کاهنده استرس، طب سوزنی برای تسکین درد، چای نعناع برای تسکین حالت تهوع ميباشند. بعضی از این روشهای جبرانی کمک کنندهاند ولی بعضی دیگر مورد بررسی قرار نگرفتهاند و شاید حتی مضر باشند.
روشهای جایگزین:
این روشها ميتوانند بهعنوان درمان سرطان پیشنهاد شوند. این درمانها در کارآزمایی بالینی، ایمن و مؤثر شناسایی نشدهاند. بعضی از آنها حتی ميتوانند مضر باشند و یا عوارض تهدیدکننده زندگی ایجاد کنند. ولی در اکثر موارد بیشترین خطر آنها، از دست دادن شانس استفاده از روشهای درمانی استاندارد است. تأخیر یا ترک دریافت درمانهای پزشکی، به سرطان زمان بیشتری برای رشد ميدهد و باعث ميشود روشهای درمانی کمتر اثربخش باشند.
اطلاعات بیشتر:
فهمیدن این موضوع که چرا مبتلایان به سرطان بیشتر به روشهای جایگزین فکر ميکنند آسان است. آنها ميخواهند هر کاری که ميتوانند برای مقابله با سرطانشان انجام دهند و ایده درمان بدون هیچ عارضه جانبی بسیار جالب بهنظر ميرسد. گاهی اوقات انجام و تحمل بعضی روشهای درمانی مثل شیميدرمانی بسیار سخت است و یا فرد دیگر به درمان پاسخ نميدهد. ولی واقعیت این است که اکثر این روشهای جایگزین هنوز مورد بررسی و آزمایش از نظر درمان سرطان قرار نگرفتهاند و مشخص نشده که آیا ميتوانند در درمان سرطان مؤثر باشند یا خیر. برای استفاده از اینها به 3 علامت هشداردهنده و خطر باید توجه کرد:
1. آیا روش جایگزین، بهعنوان روشی برای بهبود تقریباً تمام انواع یا اکثر انواع سرطان است.
2. آیا به شما گفته شده که باید درمان اصلی سرطان خود را متوقف کنید؟
3. آیا روش درمانی، محرمانه بوده و نیازمند این است افراد خاص را ببینید و یا به کشورهای دیگری سفر کنید؟ در صورتیکه پاسخ به هر کدام از اینها مثبت بود، بهتر است این نوع درمان را قبول نکنید.
انتخاب با خود شماست:
تصمیم در مورد نحوه درمان و کنترل سرطانتان همیشه به خودتان بستگی دارد. اگر تمایل به استفاده از یک روش درمانی غیر استاندارد دارید، تا حد امکان در مورد این روش اطلاعات کسب کنید و با پزشکتان هم در مورد انجام آن مشورت کنید. با داشتن اطلاعات مناسب و حمایت مناسب سیستم درمانیتان، ميتوانید از این روشها به خوبی استفاده کنید و تا حد امکان عوارض جانبی زیانآور آن را تجربه نکنید.
سؤالاتی که ميتوانم از پزشکم بپرسم کدامند؟
همزمان با کنار آمدن با سرطان و درمان آن، ممکن است نیاز به یک مشاوره صادقانه و صحبت باز با پزشکتان داشته باشید. باید هر سؤالی که برایتان مطرح ميشود را بپرسید. در زیر بعضی سؤالات احتمالی و مهم ذکر شده اند.
-
لطفاً نام دقیق نوع
سرطان مرا بنویسید.
-
مرحله
سرطان من کدام است؟ این مرحله برای
سرطان من چه معنایی دارد؟
-
آیا
سرطان به خارج از کبدم انتشار یافته است؟
-
آیا
سرطان من قابل برداشت با عمل جراحی است؟
-
وضعیت عملکردی کبدم چطور است؟
-
من چه انتخابهای درمانی دارم؟
-
شما چه توصیه ای دارید و دلیل آن را توضیح دهید؟
-
هدف درمان من چیست؟
-
مدت زمان درمان چقدر است؟ شامل چه مواردی است؟ و درمان در کجا باید صورت گیرد؟
-
چقدر احتمال دارد که
سرطان من با روشهای درمانی پیشنهادی شما مجدداً بازگردد و عود کند؟
-
درمان چگونه روی زندگی روزمرهام اثر ميگذارد؟
-
برای آماده شدن جهت درمان چه اقداماتی لازم است؟
-
در صورت عدم پاسخدهی به درمان یا بازگشت مجدد بیماری چه باید کرد؟
-
بعد از درمان، چه نوع پیگیری و چک آپ باید صورت گیرد؟
-
شانس زنده ماندن من بر اساس نوع
سرطانم چگونه است؟
بعد از درمان:
تکمیل درمان ميتواند استرسآور و پر از اضطراب باشد. شما با تکمیل درمان تسکین ميیابید و بسیار سخت است که نگران عود و بازگشت سرطان باشیم. این یک نگرانی مشترک در بین تمام مبتلایان سرطان است. مدت زمانی طول ميکشد تا نسبت به بهودی خود اطمینان پیدا کنید و نگرانیهایتان تا حدی تسکین یابند.
پیگیری و مراقبت:
بعد از خاتمه درمان، بسیار مهم است که جلسات پیگیری و پيجويي را بهدقت رعایت کنید. در طی این ديدارها، پزشکتان در مورد علائم بیماری از شما سؤال ميکند، معاینه فیزیکی انجام ميدهد و درخواست آزمايشهای آزمایشگاهی و تصویربرداری مثل سي.تي.اسکن و ام. آر. آی ميکند. پیگیری برای چک کردن و بررسی عود و بازگشت سرطان، یا انتشار و متاستاز آن، بررسی درمان و عوارض جانبی آن بسیار لازم است. اکنون زمانی است که هر سؤالی که ميخواهید از تیم پزشکیتان بپرسید و در مورد نگرانیهایتان صحبت کنید. در صورتیکه تحت درمان برداشت جراحی و یا پیوند کبد قرار گرفتهاید، اکثر پزشکان پیگیری همراه با انجام تصویربرداری و آزمايشهای خونی را هر 3 تا 6 ماه یکبار در دو سال اول بیماری و سپس هر 6 تا 12 ماه یکبار، در نظر دارند. تقریباً تمام روشهای درمانی عوارض جانبی خود را دارند. بعضی از این عوارض چندین هفته تا چندین ماه ادامه دارند و بعضی دیگر ميتوانند دائمي باشند. در صورت داشتن هر نوع علامت بالینی یا عارضه جانبی باید حتماً به پزشکتان اطلاع دهید تا بتواند آنها را کنترل کند.
درمان ضد ویروس:
در صورت داشتن هپاتیت B یا C، ممکن است پزشکتان لازم بداند که برای کنترل عفونت، تحت درمان دارویی قرار گیرید.
مراجعه به یک پزشک جدید:
گاهی اوقات بعد تشخیص و درمان سرطان، ممکن است دریابید که تمایل دارید به یک پزشک جدید مراجعه کنید. بسیار مهم است که اطلاعات بسیار دقیق و جزئی از تشخیص و درمانهای قبلی بیماریتان در اختیار پزشک جدیدتان قرار دهید. حتماً مدارک زیر را همراه داشته باشید:
-
فتوکپی از گزارش پاتولوژی از نمونه بیوپسی یا جراحیتان
-
یک فتوکپی از شرح عمل جراحی، در صورتیکه تحت عمل جراحی قرار گرفتهاید.
-
در صورت بستری در بیمارستان، فتوکپی از خلاصه پرونده بیمارستان که هر پزشکی در زمان ترخیص بیمار از بیمارستان به او ارائه ميدهد.
-
در صورتیکه تحت درمان رادیوتراپی قرار گرفتهاید، خلاصهای از نوع و مقدار اشعه، زمان و محل درمان را در اختیار پزشک قرار دهید.
-
در صورتیکه تحت شیميدرمانی یا هدف درمانی قرار گرفتهاید، لیستی از داروها، دوز آنها و زمان مصرف آنها تهیه کنید.
تغییر شیوه زندگی که لازم است در حین و بعد درمان صورت گیرد:
ابتلا به سرطان و کنار آمدن با درمان، ميتواند بسیار وقتگیر و پراضطراب باشد. ولی اکنون زمانی برای بازنگری زندگیتان به شیوه جدید است. ممکن است در مورد بهبود سلامتیتان در درازمدت فکر کنید.
تصمیمات سالمتر:
بهتر است قبل تشخیص سرطان، مراقب سلامتی خود باشید. آیا کارهایی انجام ميدهید که سلامتیتان را به خطر مياندازند؟ مثل پرخوری، بیتحرکی شدید، سیگار کشیدن و ...
اکنون زمانی برای مقصر دانستن خود و احساس گناه نیست. ميتوانید تغییراتی در زندگیتان ایجاد کنید که تأثیر مثبت بر کل زندگیتان داشته باشد که نه تنها احساس بهتری داشته باشید، بلکه سالمتر هم بمانید. ميتوانید با کار کردن روی مواردی که بیشترین نگرانی در مورد آنها دارید شروع کنید.
رژیم غذایی و تغذیه:
داشتن رژیم غذایی مناسب برای هر فردی دغدغه است. این حالت در زمان ابتلا به سرطان، در حین و بعد درمان سختتر هم ميشود. یکی از بهترین اقدامات بعد تکمیل درمان، جایگزین کردن رژیم غذایی سالم است و شما از فواید درازمدت بعضی تغییرات ساده مثل افزایش تنوع غذاهای سالم مصرفی شگفتزده خواهید شد. سعی کنید روزانه حداقل 5 واحد میوه و سبزیجات تازه، در رژیم غذاییتان قرار دهید. بهجای شکر و آرد، تمام ردههاي غلات مصرف کنید. مصرف گوشتهایی که سرشار از چربی هستند را محدود کنید. مصرف گوشت فرآوری شده مثل سوسیس، کالباس و بیکن را متوقف و ترک کنید. سعی کنید داشتن برنامه ورزشی منظم را فراموش نکنید. ترکیب رژیم غذایی مناسب و ورزش منظم ميتواند کمک کند که وزن مناسب خود را حفظ کنید و پرانرژیتر باشید.
استراحت، خستگی، کار و فعالیت ورزشی:
خستگی یک علامت بسیار شایع در مبتلایان به سرطان است و معمولاً یک نوع خستگی معمولی نیست. بلکه نوعی خستگی عمیق است که با استراحت برطرف نميشود. در بعضی افراد این خستگی، تا مدتها بعد اتمام درمان ادامه ميیابد و ميتواند آنها را از فعالیتهای فیزیکی باز دارد. با این وجود، داشتن فعالیت بدنی، واقعاً ميتواند به شما کمک کند که خستگیتان را کاهش دهید. در صورتیکه احساس ضعف و بیماری ميکنید و نیاز به استراحت در حین درمان دارید، بسیار عادی است که انتظار داشته باشید تناسب، توان، مقاومت بدنی و قدرت عضلانی تا حدی کاهش یابد. درمان فیزیکی ميتواند به شما کمک کند که قدرت و محدوده حرکت عضلانی طبیعی خودتان را که به مقابله با خستگی و احساس افسردگی ناشی از خستگی کمک ميکند، حفظ کنید. هر برنامه فعالیت فیزیکی باید با شرایط شما تطابق داشته باشد. با تیم درمانیتان قبل شروع برنامه ورزشی مشورت کنید. سپس سعی کنید یک همراه ورزشی پیدا کنید تا تنها نباشید. در صورتیکه احساس خستگی شدید ميکنید، باید حتماً بین استراحت و فعالیت فیزیکیتان تعادل برقرار کنید.
ورزش ميتواند باعث بهبود سلامت فیزیکی و روحی، تناسب قلبی و عروقی، افزایش قدرت عضلانی، کاهش خستگی و اضطراب و افسردگی شود و موجب شود خوشحالتر شوید و احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید. در درازمدت مشخص شده است که ورزش، نقش مهمي در پیشگیری از بسیاری از انواع سرطان دارد. توصیه ميشود که جوانان حداقل یک فعالیت فیزیکی، به مدت حداقل 30 دقیقه در روز و 5 روز یا بیشتر در هفته داشته باشید. کودکان و نوجوانان به داشتن حداقل یک ساعت فعالیت بدنی نشاطآور در روز، برای حداقل 5 روز در هفته تشویق ميشوند.
وضعیت سلامت عاطفی و احساسی:
با پایان درمان، ممکن است دچار اضطراب شوید. این حالت در بسیاری از افراد ایجاد ميشود. ممکن است در مورد تأثیر سرطان روی خانواده، دوستان و شغلتان نگران باشید و حتی نیاز به بازنگری و تغییر در روابط عاطفیتان با شریک زندگیتان داشته باشید. بعضی اتفاقات غیرمنتظره مثل کاهش ویزیتهای پزشکی به موازات بهبود حال عموميو سلامتیتان که منجر به اضطراب ميشود، وجود دارند. اکنون زمانی برای داشتن حمایت عاطفی و اجتماعی است. شما برای داشتن احساس قدرت و آرامش نیاز به سایرین دارید. ساپرت به شکلهاي مختلف خانواده، دوستان، گروههای حمایتی سرطان و حتی مشاورههاي روانشناسی موجود است. ممکن است در این سیر سرطان بسیار احساس تنهایی کنید ولی باید بدانید که این اصلاً واقعبینانه و درست نیست که بخواهید تمام این مسیر را به تنهایی بگذرانید. همچنین خانواده و دوستانتان از اینکه آنها را در این موضوع دخالت نميدهید، احساس ناراحتی خواهند کرد. به آنها و هر کسی که احساس ميکنید ميتواند کمک کند، اجازه دهید به شما نزدیک شود.
در صورتیکه درمانتان دیگر مؤثر نباشد چه باید بکنید؟
وقتی فردی درمانهای مختلف را انجام داده و سرطانش همچنان درمان نشده است، در طی زمان سرطان به تمام روشهای درمانی مقاوم خواهد شد. در این زمان بسیار مهم است که فواید احتمالی یک روش درمانی جدید را در برابر عوارض جانبی آن مثل ویزیتهای پزشکی و عوارض جانبی درمان با هم مقایسه کنید و بسنجید. این سختترین زمان برای مقابله با سرطان است. پزشکتان ممکن است درمانهای جدیدی به شما پیشنهاد دهد ولی باید بدانید که در بعضی مواقع درمانهای بیشتر بهنظر نميرسد که بتوانند سلامت شما و پیش آگهی درمان و بقایتان را بهبود بخشند. مهم نیست چه تصمیمي ميگیرید. بلکه آنچه مهم است این است که تا حد امکان آرام و راحت باشید. باید برای هر نوع علامت مثل درد، درمان بخواهید. به این نوع درمان، درمان تسکینی گفته ميشود و کمک ميکند علائمتان را تخفیف و تسکین دهد. ولی نباید انتظار داشته باشید بیماریتان را درمان کند. مهمترین هدف این نوع درمان، بهبود کیفیت زندگی است. گاهی اوقات، نیاز است که در بیمارستان بستری شوید تا مراقبتهای بیشتری صورت گیرد. سرطانتان ميتواند علائم و مشکلاتی ایجاد کند که نیاز به توجه و مراقبت و بستری دارد و این امکانات در بیمارستان بیشتر فراهم است و کمک ميکند تا بتوانید بهصورت متمرکز تحت درمان قرار گیرید و تا جایی که ممکن است بیشتر عمر کنید و احساس بهتری داشته باشید.
موارد جدید و تازه در تحقیقات سرطان کبد:
تحقیقات در زمینه سرطان کبد ادامه دارد و دانشمندان به دنبال یافتن عوامل ایجادکننده این سرطان، روشهای پیشگیری و راههایی برای پیشرفت و بهبود درمان هستند.
پیشگیری:
دانشمندان به دنبال راههایی برای پیشگیری و درمان هپاتیت قبل ایجاد سرطان هستند و بررسیها برای ساختن واکسن ضد هپاتیت C در حال انجامند. پیشرفت در زمینه درمان هپاتیت مزمن با داروهای تقویتکننده سیستم ایمنی چشمگیر بوده است. بعضی، معتقدند که واکسیناسیون و روشهای درمانی جدیدتر و کاربردیتر برای درمان هپاتیت ميتواند تقریباً از نیمياز موارد سرطان کبد، در دنیا، پیشگیری کند.
شناسایی زودرس (غربالگری) سرطان کبد در مراحل اولیه:
بعضی آزمايشهای خونی تشخیصی در حال بررسیاند تا مشخص شود، آیا امکان تشخیص زودرس سرطان ریه با آنها میسر است. تاکنون مشخص نشده که هیچکدام از این آزمايشها، تأثیری بیشتر از آزمايشهای تشخیص قبلی در تشخیص زودرس سرطان کبد داشته باشند.
درمان:
جراحی:
1. اضافه کردن سایر درمانها به روش جراحی:
روشهای جدید در جراحی هم در زمینه برداشت سرطان و هم پیوند کبد، تحت بررسی است. بهعنوان مثال، پزشکان به دنبال راههای جدید برای درمان و کوچک کردن سرطان قبل جراحی هستند. نتایج اولیه بهنظر مناسب ميآیند ولی تنها تعداد کمياز بیماران مورد مطالعه قرار گرفتهاند. یک موضوع دیگر شامل تجویز درمان بعد جراحی، در جهت کاهش احتمال و شانس بازگشت و عود مجدد سرطان است. نتایج این بررسی تاکنون بسیار متفاوت بودهاند و روی یک نتیجه واحد تأکید نميکنند.
پزشکان همچنان به دنبال بررسی جراحی لاپاراسکوپیک برای درمان سرطان کبدند در این روش، برشهای کوچکی ایجاد ميشوند و پزشکان از ابزارهای بسیار باریک و بلند برای بررسی و مشاهده و تهیه برش از قسمتهای سرطانی کبد استفاده ميکنند. این روش، یک روش بررسی تحقیقاتی و غیرکاربردی در درمان سرطان کبد بوده است.
2. بررسی احتمال بازگشت سرطان کبد بعد جراحی:
بعد جراحی، یکی از بیشترین نگرانیها، در زمینه عود و بازگشت سرطان است. دانستن احتمال بازگشت سرطان بعد جراحی، به پزشک ایده بهتری در مورد بهترین روش پیگیری، بررسی و پيجويي ميدهد. ممکن است در آینده، به آنها کمک کند که بتوانند تصمیم بگیرند برای کاهش این احتمال چه کسی بهتر است تحت جراحی قرار بگیرد. محققین از طریق آزمایش روی سلولهای نمونه جراحی، راهی برای حل این موضوع پیدا ميکنند. آنها الگوی ژنتیکی سلولهای نرمال کبدی مجاور غده (نه خود سلولهای غدهاي) را بررسی کردهاند و توانستهاند تا حدی پیشبینی کنند که چه بیمارانی در احتمال بالاتری برای عود و بازگشت مجدد سرطان، قرار دارند. این یک یافته جدید است که برای تأیید شدن و قبل استفاده گسترده، نیاز به مطالعات بیشتری دارند.
رادیوتراپی:
روشهای جدید دادن اشعه در سرطان کبد، تحت بررسیاند. محققین بر روی روشهایی برای تمرکز اشعه فقط بر روی سرطان در حال کار هستند که روی سلولهای نرمال و سالم تأثیری نداشته باشد. یک حیطه مطالعه، شامل قرار دادن ماده رادیواکتیو در شریان خون رسانی کننده کبد است که به این روش، رادیو آمبولیزاسیون گفته ميشود. در این روش، دارو تنها و بهطور مستقیم وارد غده ميشود. روش دیگر، استفاده از دانههاي شیشهای ماده رادیواکتیو است.
هدفدرمانی:
داروهای جدیدی بهوجود آمدهاند که به روشهای متفاوتی نسبت به داروهای شیميدرمانی عمل ميکنند. این داروهای جدیدتر، قسمتهای مشخصی از سلولهای سرطانی را هدف قرار ميدهد. عروق خونی غده، هدف داروهای جدیدتر است. غدههای کبد برای رشد بیش از اندازه خودشان، به عروق خونی جدیدتری نیاز دارند. داروهای (nexavar) Sorafenib سورافنیب یا نکساوار، در درمان بعضی از انواع سرطانهای کبدی که غیرقابل برداشتند، کاربرد دارد. اين دارو از طریق مهار تشکیل عروق خونی جدید عمل ميکند. سایر داروهایی که روی رشد عروق خونی جدید، تأثیر ميگذارند، بهعنوان درمان ضدسرطان استفاده ميشوند.
بعضي از داروهای جدیدتر، هدفهای متفاوتی دارند. بهعنوان مثال، داروی erlotinib (ارلوتینیب) یا (Tarceva)، که پروتئینی به نام EGFR روی سلولهای سرطانی را هدف قرار ميدهد، تأثیرات مثبتی در افراد مبتلا به سرطان پیشرفته کبد داشته است. سایر داروهای مورد استفاده در هدفدرمانی، تحت بررسیاند.
شیميدرمانی:
انواع جدید شیميدرمانی در ترکیب با سایر روشهای درمانی، در کارآزماییهاي بالینی تحت بررسیاند. تعداد کمي از غدههای کبد به شیميدرمانی پاسخ ميدهند. اما هنوز مشخص نشده که شیميدرمانی بتواند به بیماران کمک کند، كه عمر طولانیتری داشته باشند. داروهای جدیدتر شیميدرمانی مثل اگزالیپلاتین (Oxaliplatin)، Capecitabine، ژم سیتابین (gemcitabine) و (docetaxel) دستاکسل، امروزه برای درمان سرطان کبد، در کارآزماییهاي بالینی تحت بررسیاند. یک روش دیگر تجویز ماده شیميدرمانی، تجویز مستقیم داخل شریان کبدی تغذیهکننده اصلی کبد، ميباشد. سپس کبد طبیعی بیشتر داروی باقیمانده را قبل رسیدن به کل بدن، حذف ميکند. با وجودی که مطالعات اولیه نشان دادهاند که این روش ميتواند تعدادی از غدهها را کوچک کند، هنوز تحقیقات بیشتری لازم است. به دلیل تهاجمي بودن این روش و نیاز به تعبیه یک کاتتر یا لوله بسیار ظریف داخل شریان کبدی، در تمام افراد مفید و مناسب بهنظر نميرسد. این روشی است که بسیاری از بیماران مبتلا به سرطان کبد، قادر به تحمل آن نیستند.
ژندرمانی:
محققین امروزه، اطلاعات بیشتری در مورد بسیاری از ژنهای طبیعی که در روند سرطانی شدن، تغییر ميکنند، پیدا کردهاند. آنها امیدوارند که بتوانند روشهای درمانی برای جایگزین کردن DNA این سلولها پیدا کنند. کارآزماییهای بالینی برای مطالعه روی این روش درمانی، عوارض جانبی و نتایج کوتاه و درازمدت آن، در حال انجامند.