موسسه تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان
بسم الله الرحمن الرحیم    ۱۶ آذر ۱۳۹۵
جستجو
مرکز جامع سرطان
تغییر سایز حروف: افزایش اندازه حروف کاهش اندازه حروف
صفحه اصلی > مقالات > سرطان لایه داخلی رحم
سرطان لایه داخلی رحم
سرطان لایه داخلی رحم

سرطان لایه داخلی رحم علت عمده ایجاد سرطان سیستم تناسلی زنان در ایالات متحده است. از نظر سبب‌شناسی (اتیولوژیک) کارسینوم لایه داخلی رحم معمولاً ناشی از تحریک استروژن در آندومتریوم است (بدون آنکه عاملی با این تحریک مقابله کند)، گرچه شکل‌های نامربوط به استروژن این سرطان هم ایجاد می‌شود. رایج‌ترین تظاهر سرطان لایه داخلی رحم خونریزی پس از یائسگی است. برای کمک به ردیابی این بیماری روش‌های تشخیصی متنوعی وجود دارد، که هر کدام از نقاط قوت و محدودیت‌های خود برخوردار است. این روش‌ها شامل نمونه‌برداری لایه داخلی رحم، سونوگرافی، سونوگرافی با انفوزیون محلول نمکی (Saline Infusion Sonography)، و آندوسکوپی مجرای رحمی‌، گردن و درون رحم (Hysteroscopy) است. تشخیص قطعی مستلزم تأیید پاتالوژیک از طریق نمونه‌برداری یا اتساع (دیلاتاسیون) و کورتاژ لایه داخلی رحم است. با مرحله‌بندی جراحی سرطان لایه داخلی رحم، نحوه اداره کردن آن تعیین می‌شود. در بیشتر زنان دچار این بیماری، مرحله‌بندی و درمان اولیه با برداشت کامل رحم، برداشتن دوطرفه تخمدان‌ها و لوله‌های رحم، و شستشوی صفاق (Peritoneal Washings) صورت می‌گیرد. جراحی، پرتودرمانی، و شیمی‌درمانی هم نقشی ایفا می‌کنند، که این نقش به مرحله و درجه تومور بستگی دارد. در حال حاضر، هیچ توصیه‌ای برای غربالگری کل جمعیت ارائه نشده است.

سرطان لایه داخلی رحم در حال حاضر رایج‌ترین بدخیمی‌سیستم تناسلی زنان در ایالات متحده و چهارمین سرطان رایج بین زنان است. محققان برآورد می‌کنند در سال 2009 تعداد 42160 مورد جدید این بیماری تشخیص داده می‌شود و 7780 نفر در اثر ابتلا به این بیماری جان خود را از دست می‌دهند. نود درصد موارد این بیماری در زنان مسن‌تر از 50 سال بروز می‌کند، و میانه سن در زمان تشخیص 62 سال است. سرطان لایه داخلی رحم در بین زنان سفید پوست بیشتر از زنان سیاه پوست رواج دارد، با این وجود نرخ مرگ و میر ناشی از آن در زنان سیاهپوست بیشتر است. نرخ کلی مرگ و میر سالیانه در ایالات متحده در طول دو دهه گذشته بیش از 100 درصد افزایش یافته و اینک از هر 100000 مورد مرگ و میر سالیانه در زنان، چهار مورد ناشی از این بیماری است.

بیماریزایی

مشخصه سرطان لایه داخلی رحم نئوپلازی عناصر غده‌ای لایه درونی رحم (آندومتر) است؛ و این سرطان را براساس ویژگی‌های بافت شناسی به نوع اول یا نوع دوم طبقه‌بندی می‌کنند. نوع اول، که به دلیل شباهت بافت‌شناسی آن با لایه داخلی رحم آن را نوع آندومتریویید هم می‌نامند، بیش از 75 درصد از موارد این بیماری را تشکیل می‌دهد. بیشتر تومور‌های نوع اول در محیط تحریک استروژنی به وجود می‌آیند که عاملی با این تحریک مقابله نمی‌کند و به هیپرپلازی لایه داخلی رحم منتهی می‌شوند. در گذشته، تصور می‌شد هیپرپلازی در امتداد زنجیره یا پیوستاری پیشرفت می‌کند که به سرطان لایه داخلی رحم منتهی می‌شود. در مطالعات اخیر مشخص شده است که گرچه برخی از موارد هیپرپلازی به واقع پیشرفت می‌کنند و به آدنوکارسینوم منتهی می‌شوند، موارد دیگر با سرطان لایه داخلی رحم همزیستی (همبودی) دارند. همانگونه که در سیستم طبقه‌بندی سازمان جهانی بهداشت توصیف شده است، احتمال پیشرفت هیپرپلازی لایه داخلی رحم به آدنوکارسینوم در بیمارانی بیشتر است که درجه بالاتری از انحراف از حالت طبیعی یاخته شناسی را نشان می‌دهند. احتمال اینکه هیپرپلازی ساده بدون انحراف از حالت طبیعی سلولی، در صورت درمان نشدن، پیشرفت کند و به کارسینوم تبدیل شود یک درصد است؛ اگر هیپرپلازی ساده دارای انحراف از حالت طبیعی سلولی باشد، این احتمال به 8 درصد افزایش می‌یابد. احتمال پیشرفت هیپرپلازی پیچیده بدون انحراف از حالت طبیعی سلولی به کارسینوم 3 درصد است و این احتمال در هیپرپلازی پیچیده دارای انحراف از حالت طبیعی سلولی به 29 درصد افزایش می‌یابد.

ضایعات نوع دوم، برخلاف ضایعات نوع اول، با قرار گرفتن در معرض استروژن یا هیپرپلازی لایه داخلی رحم مرتبط نمی‌باشند. این تومور‌ها در مراحل دیرتری از حیات تظاهر می‌کنند، معمولاً در مرحله پیشرفته‌تری تشخیص داده می‌شوند، و پیش‌آگهی (Prognosis) بدتری دارند. تومورهای نوع دوم، علاوه بر انواعی که کمتر رایج می‌باشند، شامل کارسینوم‌های سروز (خونابه)، سلول روشن، موسینوس (Mucinous)، سنگفرشی، و آدنواسکوآموس (Adenosquamous) هستند.

SORT: توصیه‌های مهم درباره سرطان لایه داخلی رحم
توصیه‌های بالینی رتبه‌بندی شواهد منابع
انجمن آمریکایی سرطان توصیه می‌کند غربالگری سالیانه سرطان لایه داخلی رحم با استفاده از نمونه‌برداری لایه داخلی رحم از سن 35 سالگی برای زنانی عرضه شود که با خطر ایجاد سرطان ارثی غیرپولیپوزی لایه داخلی رحم روبرو هستند یا در معرض این خطر قرار دارند. C 10
ارزیابی لایه داخلی رحم برای حذف سرطان لایه داخلی رحم در تمام زنان مسن‌تر از 35 سالی لازم است که گمان می‌رود به Anovulatory Uterine Bleeding (خونریزی بدون درگیری یا همراهی با تخمک‌گذاری) دچارهستند. C 4
درزنان یائسه‌ای که در پاپ اسمیر آنها سلول‌های خوش‌خیم لایه داخلی رحم وجود دارد، ارزیابی لایه داخلی رحم توصیه می‌شود (چه علائمی وجود داشته و چه وجود نداشته باشد). C 3
زنانی که در پاپ‌اسمیر آنها سلول‌های دارای انحراف از حالت طبیعی وجود دارد، ابتدا باید با نمونه‌برداری از مخاط داخلی گردن رحم و از لایه داخلی رحم ارزیابی شوند. C 13
Pap = Papanicolaou
A = شواهد سازگار با کیفیت بالای مبتنی بر بیمار؛ B = شواهد ناسازگار یا با کیفیت محدود مبتنی بر بیمار؛ C = اتفاق نظر، شواهد مبتنی بر بیماری، روش‌های معمول، نظرات کارشناسان، یا گزارش موارد. اطلاعات مربوط به سیستم رتبه‌بندی شواهد SORT در اینترنت در دسترس است.

عوامل خطر

عوامل خطری که برای سرطان لایه داخلی رحم شناسایی شده‌اند به شکل شبیه مخاط رحم (نوع اول) مربوط می‌شوند و با افزایش میزان قرار گرفتن در معرض استروژن (بدون آنکه عاملی با این افزایش مقابله کند) ارتباط دارند. در جدول 1، عوامل خطر سرطان لایه داخلی رحم، و خطر نسبی که هر یک از آنها ایجاد می‌کنند، فهرست شده است.

غربالگری

در مطالعات متعدد مشخص شده است که غربالگری سرطان لایه داخلی رحم در کل جمعیت هیچ فایده‌ای ندارد. احتمال دارد بتوان با انجام غربالگری در جمعیت‌های بزرگ مراحل اولیه کارسینوم‌های فاقد علائم را شناسایی نمود. اما غربالگری همگانی توصیه نمی‌شود زیرا پیش‌آگهی این بیماری با تشخیص زودهنگام‌تر آن تغییر نمی‌کند. بر عکس، زنانی که به HNPCC یا Hereditary Nonpolyposis Colorectal Cancer (سرطان ارثی غیر پولیپوزی کولورکتال) دچارهستند با بالا بودن خطر سرطان لایه داخلی رحم روبرو می‌باشند. بنابراین، انجمن آمریکایی سرطان توصیه می‌کند غربالگری سالیانه با نمونه‌برداری از لایه داخلی رحم از سن 35 سالگی در زنانی آغاز شود که با خطر مبتلا شدن به HNPCC مواجه هستند.

جدول 1. عوامل خطر سرطان لایه داخلی رحم و خطر نسبی مرتبط با آنها

عامل خطر خطر نسبی
کاربرد درازمدت دوز بالای استروژن (بدون استفاده از عامل متضاد آن) در دوره یائسگی 10 تا 20
بالا بودن دوز تجمعی تاموکسیفن 10 تا 203 تا 7
تومور تولید کننده استروژن بیشتر از 5
چاقی
BMI 30 تا 34 کیلوگرم بر مربع قد برحسب متر
BMI 35 تا 39 کیلوگرم بر مربع قد برحسب متر
BMI برابر با یا بیشتر از 40 کیلوگرم بر مربع قد برحسب متر
1.7*
4.3*
6.4*
نازایی (حالت نازا بودن) 3
نازایی (حالت نازا بودن) 1.3 تا 3
بالا بودن سن 2 تا 3
سابقه عقیمی‌ 2 تا 3
بالا بودن سن در هنگام یائسه شدن (یائسه شدن پس از سن 52 سالگی) 2 تا 3
زودهنگام بودن شروع عادت ماهانه (زودتر از سن 12 سالگی) 1.5 تا 2
نامنظم بودن دوره قاعدگی 1.5
سفید پوست بودن 2
کاربرد درازمدت دوزهای بالای قرص‌های ترکیبی ضد بارداری 0.3 تا 0.5
(خطر کاهش یافته است)
سیگار کشیدن (خطر کاهش یافته است) 0.5
BMI= Body Mass Index (شاخص توده بدنی)
نماد * نشان‌دهنده مقایسه این زنان با زنانی است که BMI آنها 20 تا 24 کیلوگرم بر مربع قد بر حسب متر است

سابقه

در نود درصد زنان مبتلا به سرطان لایه داخلی رحم خونریزی غیرطبیعی یا ترشح غیرطبیعی مهبل مشاهده می‌شود. بنابراین، تمام زنانی که این علائم را نشان می‌دهند باید به دقت (از نظر دچار بودن به سرطان لایه داخلی رحم) ارزیابی شوند.

به هنگام ارزیابی لایه داخلی رحم، آغاز نمودن ارزیابی با بررسی سن و وضعیت زن مربوطه مفید واقع می‌شود. بیشتر موارد سرطان لایه داخلی رحم در زنان یائسه رخ می‌دهد. به این ترتیب، هر زن یائسه‌ای که خونریزی یا ترشح مهبل را گزارش می‌کند باید مورد ارزیابی بیشتری قرار گیرد. نکته شایان توجه این است که در زنان یائسه‌ای که تحت هورمون درمانی پیوسته قرار دارند خونریزی نامنظم در شش ماه اول درمان غیرعادی نمی‌باشد. هر خونریزی که پس از سپری شدن شش ماه از آغاز درمان شروع می‌شود یا ادامه می‌یابد باید مورد ارزیابی بیشتری قرار گیرد. علاوه بر آن، هر گونه خونریزی زمان‌بندی نشده در زنانی که تحت هورمون درمانی دوره‌ای هستند باید ارزیابی شود.

قاعدگی نامنظم یکی از نگرانی‌های رایج زنانی است که در سن تولید مثل قرار دارند. اما، پس از سن 35 سالگی، موارد بروز سرطان لایه داخلی رحم به میزان چشمگیری افزایش می‌یابد. بنابراین، انجمن آمریکایی متخصصان مامایی و متخصصان بیماری‌های زنان (ACOG یا American College Of Obstetricians And Gynecologists) توصیه می‌کند ارزیابی لایه داخلی رحم در زنان مسن‌تر از 35 سالی که گمان می‌رود به خونریزی رحم بدون درگیری یا همراهی با تخمک‌گذاری دچار هستند صورت گیرد تا احتمال وجود سرطان لایه داخلی رحم حذف شود. ممکن است خونریزی بدون درگیری یا همراهی با تخمک‌گذاری دامنه‌ای از الگو‌ها را در بر گیرد، از جمله لکه‌بینی (Spotting)، متروراژی (Metrorrhargia) یا خونریزی رحمی، درد قاعدگی یا قاعدگی دردناک. علاوه بر آن، در مورد زنانی که کمتر از 35 سال سن دارند و با وجود درمان پزشکی دچار خونریزی غیرطبیعی مهبل می‌باشند، یا به مدت طولانی در معرض استروژن قرار می‌گیرند (بدون آنکه از عاملی متضاد آن استفاده نمایند)، باید ارزیابی بیشتری صورت گیرد تا احتمال وجود سرطان لایه داخلی رحم حذف شود. گزینه‌های ارزیابی لایه داخلی رحم در بخش‌های زیر به تفصیل مطرح می‌شوند.

معاینه بدنی

ارزیابی زنی که دچار خونریزی غیرطبیعی مهبل است باید شامل معاینه متمرکز بدنی با محاسبه شاخص توده بدنی و معاینه کامل لگن باشد. معاینه لگن باید بازرسی چشمی برای ارزیابی منابع خونریزی (یعنی گردن رحم، مهبل، رکتوم، پیشابراه) را در بر گیرد. برای تعیین اندازه رحم و وضعیت قرارگیری آن، و همچنین به‌منظور مشاهده توده‌های مشکوک، رحم و ضمائم رحمی‌باید با دست معاینه شوند.

ارزیابی آزمایشگاهی

بررسی‌های آزمایشگاهی پایه برای ارزیابی بیماری که دچار خونریزی غیرطبیعی رحم و مشکوک به ابتلا به سرطان لایه داخلی رحم است، امکان دارد شامل آزمون تشخیص بارداری با انجام تست ادرار، شمارش کامل سلول‌های خون، پاپ اسمیر، و آزمون عفونت‌هایی باشد که با نزدیکی جنسی انتقال می‌یابند. اگر سابقه شخص بیمار یا معاینه بدنی ضرورت بررسی دیگر علل خونریزی غیرطبیعی مهبل را نشان دهد، این بررسی انجام می‌شود. برخی از نمونه‌های دیگر علل خونریزی غیرطبیعی مهبل شامل عمل غیرطبیعی یا ناقص تیروئید (هورمون محرک تیروئید)؛ بیماری کبد (آزمون‌های عملکرد کبد، آزمون زمان پروترومبین یا PT یا Prothrombin Time Test، آزمون زمان جزئی ترمبوپلاستین یا PTT یا Partial Thromboplastin Time)؛ یا زمینه مزاجی خونریزی یا Bleeding Diathesis (PT/PTT، پلاکت، آزمون بیماری فون ویلبرانت) است.

پاپ اسمیر به‌عنوان آزمون غربالگری سرطان لایه داخلی رحم طراحی نشده است. اما، هرازگاهی پزشک نتایج پاپ اسمیری مانند وجود سلول‌های خوش‌خیم لایه داخلی رحم، وجود سلول‌های غده‌ای دارای انحراف از حالت طبیعی (AGC یا Atypical Glandular Cells)، یا وجود سلول‌های لایه داخلی رحم که دارای انحراف از حالت طبیعی هستند، به‌دست می‌آورد که حاکی از پاتالوژی لایه داخلی رحم هستند.

بر طبق سیستم بتسدا (Bethesda)، وجود سلول‌های خوش‌خیم لایه داخلی رحم در پاپ اسمیر تمام زنان 40 ساله و مسن‌تر گزارش می‌شود. این احتمال وجود ندارد که وجود سلول‌های خوش‌خیم لایه داخلی رحم نشانگر پاتالوژی خطرناک در زنان فاقد علائم بیماری باشد که هنوز یائسه نشده‌اند و با پایین بودن خطر سرطان لایه داخلی رحم مواجه می‌باشند. تمام زنان یائسه‌ای که در پاپ اسمیر آنها سلول‌های خوش خیم لایه داخلی رحم مشاهده می‌شوند، چه دارای علائم بیماری باشند و چه نباشند، باید مورد ارزیابی بیشتر قرار گیرند. تمام زنانی که (در پاپ اسمیر آنها) AGC یا سلول‌های لایه داخلی رحم که دارای انحراف از حالت طبیعی هستند مشاهده می‌شود، به ارزیابی بیشتر گردن رحم، پرده مخاطی که مجرای گردن رحم را می‌پوشاند، و لایه مخاطی که داخل رحم (آندومتر) را می‌پوشاند احتیاج دارند.

بررسی‌های تشخیصی

اگر زنی به خونریزی غیرطبیعی دچار باشد، باید به دو پرسش پاسخ داده شود: آیا ارزیابی لایه داخلی رحم وجود سرطان داخل رحم را حذف کرده است؟ اگر اینطور باشد، از چه روش‌های تشخیصی باید استفاده شود؟ هنوز بحث و گفتگو در باره توالی و ترکیب بهینه رویه‌های ارزیابی ادامه دارد. گزینه‌های متنوعی وجود دارد که هر کدام از نقاط قوت و محدودیت‌های خاص خود برخوردار است.

نمونه‌برداری از لایه درونی رحم

به‌طور سنتی، دیلاتاسیون (اتساع) و کورتاژ روش اصلی ارزیابی لایه داخلی رحم بود. تهیه روش‌های جدیدتر نمونه‌برداری در مطب، به ویژه وسیله پیپل (Pipelle Device)، این ارزیابی را ساده‌تر کرده است. حساسیت پیپل در ردیابی سرطان لایه داخلی رحم در زنان یائسه 99 درصد و در زنانی که هنوز یائسه نشده‌اند 91 درصد است. اما روش‌های کور نمونه‌برداری از لایه داخلی رحم (Blind Endometrial Sampling Techniques)، مانند پیپل، به هنگامی‌بیشرین فایده را دارند که غیرطبیعی بودن سراسری بوده و کانونی نباشد (یعنی پولیپ لایه داخلی رحم یا هیپرپلازی به صورت کانونی نباشد). تحت شرایط زیر انجام ارزیابی بیشتر موجه است: به‌دست نیاوردن نمونه کافی؛ ناسازگاری‌هایی بین نمونه‌برداری و تصویربرداری؛ و تداوم علائم با وجود آنکه نتایج نمونه‌برداری (بیوپسی) خوش‌خیمی را نشان می‌دهد.

سونوگرافی

در ارزیابی شخص بیماری که دچار خونریزی غیرطبیعی مهبل است، ممکن است سونوگرافی داخل مهبل و در امتداد دیواره شکم یا از میان حفره شکم مفید واقع شود. در زنانی که هنوز یائسه نشده‌اند، امکان دارد سونوگرافی ناهنجاری‌های ساختاری متنوع رحم و لایه داخلی رحم را آشکار سازد. در تلاش برای شناسایی زنان یائسه‌ای که به تست‌های مهاجم بیشتری احتیاج دارند، از سونوگرافی داخل مهبل برای ارزیابی ضخامت لایه داخلی رحم استفاده شده است.

در بررسی چند مرکزی نوردیک (Nordic Multicenter Study)، ارزش پیش‌بینی کننده ضخامت لایه داخلی رحم در حذف ناهنجاری‌های لایه داخلی رحم در زنان یائسه ارزیابی شده است. ضخامت کمتر از 4 میلیمتری لایه داخلی رحم تأثیر پیش‌بینی کننده منفی 100 درصدی در مورد سرطان لایه داخلی رحم داشت. در اظهارنظر اخیر کمیته ACOG، کاربرد سونوگرافی داخل مهبل در ارزیابی خونریزی دوران یائسگی بررسی شده است. در این اظهار نظر این نکته روشن می‌شود که از نمونه‌برداری لایه داخلی رحم می‌توان در ارزیابی اولیه خونریزی دوره یائسگی استفاده نمود، و اینکه شاید لازم نباشد هر دو تست انجام شود. همچنین، در این اظهار نظر نتیجه‌گیری می‌شود که «اگر ضخامت لایه داخلی رحم کمتر از 4 میلیمتر باشد، نمونه‌برداری از لایه داخلی رحم ضرورت ندارد». اگر به دلیل چاقی چشمگیر، وجود میوم (تومور متشکل از بافت عضلانی)، یا وجود دیگر محدودیت‌های کالبد شناسی نتوان با انجام سونوگرافی به‌طور قابل اطمینانی لایه داخلی رحم را در زنانی ارزیابی نمود که دچار خونریزی دوره یائسگی هستند، کاربرد روش ارزیابی جایگزین لازم خواهد بود.

سونوگرافی با استفاده از انفوزیون محلول نمکی

در سونوگرافی با استفاده از انفوزیون محلول نمکی (که آن را پرتونگاری رحم با انجام سونوگرافی یا Sonohysterography هم می‌نامند)، پیش از ارزیابی با سونوگرافی، محلول نمکی استریل را در داخل حفره رحم می‌ریزند تا مشاهده دقیق‌تر ساختار‌های لایه داخلی رحم میسر شود؛ و از این روش اغلب به‌عنوان مرحله دوم ارزیابی خونریزی غیرطبیعی استفاده می‌کنند. این روش به ویژه زمانی مفید است که سونوگرافی حاکی از وجود ضایعه‌ای کانونی است، هنگامی‌که نمونه‌برداری از لایه داخلی رحم غیرتشخیصی یا Nondiagnostic می‌باشد، یا زمانی که خونریزی غیرطبیعی با وجود نرمال بودن بررسی تشخیص فشرده اولیه تداوم پیدا می‌کند. اگر در سونوگرافی با استفاده از انفوزیون محلول نمکی ضایعه‌ای کانونی یافت شود، به‌طور سنتی رحم‌برداری با نمونه‌برداری هدایت شده (Directed Biopsy) صورت می‌گیرد. اما روش‌های جدیدتری در دست تهیه می‌باشد که در آنها رحم نگاری از طریق انفوزیون با محلول نمکی با نمونه‌برداری از لایه داخلی رحم از طریق مشاهده مستقیم ادغام شده و نتایج بسیار دقیقی به‌دست می‌آید. اگر در نمونه‌برداری از لایه داخلی رحم سلول‌های بدخیم ردیابی شود، یا اگر سونوگرافی حاکی از وجود سرطان لایه داخلی رحم باشد، به دلیل نگرانی درباره گسترش صفاقی یا Peritoneal Spread نباید از روش سونوگرافی با استفاده از انفوزیون محلول نمکی استفاده شود.

آندوسکوپی مجرای رحمی و گردن و درون رحم (Hysteroscopy)

آندوسکوپی مجرای رحمی و گردن و درون رحم، یا هیستروسکوپی، مشاهده آندوسکوپیک مستقیم حفره لایه داخلی رحم است. در یک بررسی اخیر نشان داده شده است که هیستروسکوپی در زنانی که دچار خونریزی غیرطبیعی هستند از نظر تشخیص سرطان لایه داخلی رحم بسیار دقیق و از لحاظ تشخیص دیگر بیماری‌های لایه داخلی رحم نسبتاً دقیق است.

درمان و پیش آگهی

هیپرپلازی لایه داخلی رحم

درمان هیپرپلازی لایه داخلی رحم تا حد زیادی به انحراف داشتن یا نداشتن سلول از حالت طبیعی، و همچنین به تمایل بیمار به دارا بودن قدرت باروری در آینده بستگی دارد.

هیپرپلازی لایه داخلی رحم بدون انحراف سلول از حالت طبیعی، به دلیل سیر خوش خیمی که دارد، معمولاً با مداخله هورمونی درمان می‌شود. هیپرپلازی در حضور استروژنی که عاملی متضاد آن وجود ندارد ایجاد می‌شود. بنابراین، دادن پروژستین معمولاً برای خنثی کردن اثرات استروژن در محیطی که عاملی متضاد استروژن وجود ندارد کفایت می‌کند. با دادن مدروکسی پروژسترون استات (پروورا یا Provera) به میزان 10 میلیگرم در روز به مدت 10 تا 14 روز در هر ماه، حضور طبیعی پروژسترون در زنی دقیقاً کپی‌برداری می‌شود که در بدنش تخمک‌گذاری صورت می‌گیرد. مصرف مستمر مژسترول (مگاس یا Megace) به میزان 40 میلیگرم در روز را هم تجویز می‌کنند.


هیپرپلازی لایه داخلی رحم بدون انحراف سلول از حالت طبیعی سلولی را ضایعه‌ای پیش سرطانی در نظر می‌گیرند که خطر تبدیل شدن آن به سرطان لایه درونی رحم 29 درصد است. بیماری سرطان لایه داخلی رحم به‌طور همزمان در 42.6 درصد از زنانی وجود دارد که با انجام نمونه‌برداری لایه داخلی رحم تشخیص داده شده است که به هیپرپلازی لایه داخلی رحم با انحراف سلول از حالت طبیعی دچار می‌باشند. اگر دوران بچه‌دار شدن زنی سپری شده باشد، باید رحم‌برداری توصیه شود تا احتمال حضور آدنوکارسینوم از بین برود، و همچنین از ایجاد آن در آینده پیشگیری شود. اگر بیمار بخواهد بارور بماند، ارزیابی کامل لایه داخلی رحم باید صورت گیرد تا اطمینان حاصل شود سرطانی دیگر همزمان با سرطان لایه داخلی رحم وجود ندارد. اگر سرطانی وجود نداشته باشد، از درمان با دوز بالای پروژسترون می‌توان به‌عنوان تلاشی برای از بین بردن بیماری استفاده کرد. این گزینه درمانی برای زنانی هم توصیف شده است که دارای آدنوکارسینوم‌های کاملاً تمایز یافته هستند. اگر درمان موفقیت‌آمیز باشد، ممکن است بیمار، تحت پیگیری دقیق، تلاش نماید که باردار شود. پس از آنکه دوران به دنیا آوردن کودک در زنی خاتمه یافت، باید برداشتن رحم او را در نظر گرفت، زیرا امکان دارد هیپرپلازی لایه داخلی رحم با انحراف سلول از حالت طبیعی یا سرطان لایه داخلی رحم برگشت نماید.

سرطان لایه داخلی رحم

مرحله‌بندی سرطان لایه داخلی رحم براساس عمل جراحی انجام شده صورت می‌گیرد (جدول 2) ارزیابی پیش از عمل جراحی باید شامل معاینه فیزیکی و رادیوگرافی قفسه سینه باشد. اندازه رحم، درگیر بودن بالقوه تومور در خارج از رحم، و حضور بیماری‌های مزمن همراه باید در این معاینه ارزیابی شود. امکان دارد از تست‌های دیگر هم استفاده شود، از جمله پاپ اسمیر، سونوگرافی از راه مهبل، آزمون سطح آنتی‌ژن 125 سرطان، یا، اگر گمان می‌رود متاساتاز به بیرون از رحم صورت گرفته باشد، تصویربرداری با استفاده از ام آر آی. از نظر مراقبت‌های اولیه، ارزیابی پیش از عمل جراحی باید بر بهینه‌سازی بیماری‌های مزمن همراه هم متمرکز باشد که امکان دارد این بیماری‌های همراه باعث پیچیده شدن مسیر درمان سرطان لایه داخلی رحم شوند.

اگر متاستاز به بیرون از رحم به‌طور آشکار صورت نگرفته باشد، مرحله‌بندی و درمان اولیه با برداشتن کامل رحم، برداشتن دوطرفه تخمدان‌ها و لوله‌های رحم، و شستشوی صفاق (Peritoneal Washings) صورت می‌گیرد. براساس عوامل خطری مانند میزان تهاجم به میومتر و درجه تومور، تشریح غدد لنفاوی لگن و کنار آئورت (Para-Aortic) باید به‌عنوان شاخصی برای پیش‌آگهی و راهبردی برای درمان انجام شود. با پیشرفته‌تر شدن مراحل بیماری، لازم است توده‌برداری به‌منظور بهبود نتایج صورت گیرد.

پرتودرمانی خارجی، یا پرتودرمانی از نزدیک، درمانی مؤثر برای سرطان لایه داخلی رحم است. در مرحله اول بیماری، کاربرد پرتودرمانی برای زیر گروه‌هایی از بیماران مفید است که بر حسب سن، درجه تومور، عمق تهاجم به میومتر، و سرطانی بودن فضای لنفی عروقی (Lymphovascular) برای استفاده از این درمان انتخاب می‌شوند. در مواحل پیشرفته‌تر بیماری، پرتودرمانی در زنانی مفید است که غدد لنفاوی آنها سرطانی شده و سرطان به صورت ناحیه‌ای گسترش یافته است. این پرتودرمانی به نحوی مؤثر از برگشت موضعی بیماری هم جلوگیری می‌نماید.

جدول 2. مرحله‌بندی سرطان لایه داخلی رحم

مرحله شرح درمان درصد بقای پنج ساله

I

 

 

 

IA

توموردر رحم محدود مانده است

 

 

 

تومور در لایه داخلی رحم محدود مانده است

• برداشت کامل رحم
• برداشت دوطرفه تخمدان‌ها و لوله‌های رحم
• Peritoneal Washings یا شستشوی صفاق
• وجود عوامل خطر (به متن مراجعه شود)
• تشریح غدد لنفاوی لگن و کنار آئورت
• پرتودرمانی
90.8
IB تهاجم به کمتر از 50 درصد ازمیومتر • پرتودرمانی 91.1
IC تهاجم به 50 درصد یا درصد بالاتری از میومتر • پرتودرمانی 85.4
II تومور به گردن رحم و خود رحم حمله کرده است • برداشت کامل رحم
• برداشت دوطرفه تخمدان‌ها و لوله‌های رحم
• شستشوی صفاق
• تشریح غدد لنفاوی لگن و اطراف آئورت
• پرتودرمانی
 

IIA

IIB

سرطانی بودن غده پرده مخاطی که مجرای گردن رحم را می‌پوشاند (Endocervical Gland)
حمله به استرومای گردن رحم
 

83.3

74.2

III

 

 

IIIA

 

IIIB

IIIC


گسترش موضعی و یا ناحیه‌ای

 

 

مثبت بودن سیتولوژی صفاق، درگیر بودن پرده سروزی (Serosal)، و یا درگیر بودن ضمائم (Adnexal)

تومور به مهبل حمله می‌کند

متاستاز به غدد لنفاوی لگن و یا اطراف آئورت

• برداشت کامل رحم
• برداشت دوطرفه تخمدان‌ها و لوله‌های رحم
• شستشوی صفاق
• تشریح غده لنفاوی لگن و اطراف آئورت
• پرتودرمانی

درمان کمکی (ادجوانت) سیستمیک

83.3

74.2

IV

IVA

IVB

متاستاز به داخل شکم یا به بیرون از شکم

حمله به مثانه یا به مخاط روده

متاستاز به نقاط دوردست (از جمله به داخل شکم و گسترش به غده لنفاوی مربوط به کشاله ران)

جراحی و توده‌برداری
• درمان کمکی سیستمیک

66.2

 

49.9

57.3

ممکن است پرتودرمانی سیستمیک با دوز بالای پروژستین یا شیمی‌درمانی برای بیمارانی مفید باشد که به بیماری متاستازی دچار هستند. محققان نشان داده‌اند با استفاده از پروژستین‌ها، به تنهایی یا همراه با تاموکسیفن، نرخ عاری بودن از پیشرفت بیماری و نرخ کلی بقا افزایش می‌یابد. همچنین محققان نشان داده‌اند که با استفاده از دوکسوروبیسین (آدریامایسین) و پاکلی تاکسل (تاکسول)، به همراه عاملی دارای پایه پلاتین، بقای زنان مبتلا به بیماری پیشرفته یا راجعه افزایش می‌یابد.

پیشگیری

امکان دارد کنترل یا پیشگیری عوامل خطری مانند چاقی، دیابت، و پرفشاری خون در پیشگیری اولیه سرطان لایه داخلی رحم نقشی داشته باشند. اما هیچ مطالعه نتایج یا توصیه‌ای از طرف سازمان‌های پزشکی در باره کارآیی این رویکرد ارائه نشده است. زنانی که رحم سالم دارند و در هورمون‌درمانی از استروژن استفاده می‌کنند، باید پروژستین هم مصرف نمایند تا خطر ابتلا به هیپرپلازی لایه داخلی رحم و سرطان لایه داخلی رحم کاهش یابد.

 

 

 

 


ارســال نـظر
کاربر گرامی برای طرح سوالات پزشکی به بخش مشاوره سلامت مراجعه نمایید تا سوال شما توسط متخصصین موسسه پاسخ داده شود. به سوالاتی که در این بخش ارسال میشوند ترتیب اثر داده نمیشود.

نام (اختیاری)
پست الکترونیک(اختیاری)
آدرس وبسایت یا وبلاگ (اختیاری)
نظرشمــا
همزمان با تأیید انتشار نظر من، به من اطلاع داده شود.
اظهارنظرهای جدید به این مطلب،به ایمیل من ارسال گردد
* لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید *
لطفا حاصل عبارت را در محل زیر وارد نمایید:
= 2 + 3

مقالات سرطان لایه داخلی رحم
 

مشاوره سلامت

عضو خبرنامه شوید



مطالب ارائه شده در پايگاه اينترنتي موسسه تحقیقات، درمان و آموزش سرطان صرفا جهت اطلاع رساني و افزايش آگاهي عمومي تهيه شده و جايگزين توصيه ها و دستورات پزشكي فردي نبوده، لازم است در هر مورد با پزشك معالج مشورت شود
صفحه اصلی درباره ما نقشه سایت حفظ حریم شخصی ارتباط با ما پست الکترونیکی اعضاء